Quantcast
Channel: شارژ ایرانسل و رایتل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 464

دیدار با مهندس افشین خلیلی

$
0
0

افشین خلیلی، شاعر، خوشنویس، نویسنده، طراح، نمایش نامه نویس و نوازنده ایرانی در بیست و هفتم آبان ماه سال 1355 در اصفهان چشم به جهان گشود.

از کودکی با هنر خو گرفت. مادرش در این راه تشویقش می کرد و از همین رو می بینیم که تمام آثار او به مادرش و مادران تقدیم شده است.

شیفته موسیقی بود و سازهای کوبه ای را در همان دوران کودکی آموخت. او را با تنبکی در دست می بینیم که تنبک بزرگ تر از خود او است.

شش ساله بود که قلم نی در دست گرفت و نستعلیق را مشق کرد.

وی به تحصیل در هنرستان شهید محمد منتظری پرداخت تا این که به سال 1374 دیپلم گرافیک را از هنرستان هنرهای زیبا دریافت کرد. از استادان او که جویا می شوم، نام شکرانی و فرهادیه را در دوران هنرستان بر زبان می آورد و از شادروان استاد فضائلی در خطه خط و محمد مستقیمی متخلص به راهی در زمینه شعر یاد می کند.

پس از این به مجسمه سازی علاقه مند شد و این رشته را در دانشکده پردیس اصفهان پی گرفت ولی آن را ناتمام رها کرد.

آن گاه علاقه اش به ادبیات روزافزون شد و دریافت که تمامی هنرهای هفت گانه برگرفته از همین ادبیات است.

شعرها و داستان هایش را در مجموعه ای به چاپ سپرد ولی زود پشیمان شد و نسخه های آن را بازخرید و جمع آوری کرد.

به سال 1376 به اراک کوچید و ادبیات نمایشی را در دانشگاه آزاد اراک دنبال کرد ولی این راه را نیز در نیمه رها کرد.

دوست داشت نواختن چنگ را بیاموزد ولی در این راه توفیقی به دست نیاورد چون هارپ جای چنگ را گرفته بود. در این زمان به سازهای مقامی علاقه مند شد و نوازندگان اصیل آن را در دامنه کوه های غربی کشور یافت، در صحنه کرمانشاه در میان درویشان.

او می گوید: دو تار و تنبور نت ندارند چون پیش از زبان پدید آمده اند. در اودیسه و مثنوی معنوی هم تنبور با همین نام امروزی هست. این ساز، چهارده پرده و سه سیم دارد. همانند حنجره انسان و از همین رو است که نوایش به صدای آدمی شباهت دارد و مقام های فراق را به صورت ویژه می نوازد.

سازی را طراحی کرده ام که یک پرده بیش از تنبور دارد، دو سوراخ اضافه تر و کشیده تر در آن دیده می شود و پیشانی کاسه اش بلندتر است. دوست داشتم میکروفونی را روی آن کار بگذارم تا همانند گیتار شود.

به سال 1376 برای نخستین بار در نمایش ناهیدسر به ایفای نقش پرداخت. سپس معرکه در معرکه نوشته داوود میرباقری را کارگردانی کرد و هم در آن نقشی برعهده گرفت.

نمایش نامه افسانه گاف دال سین نوشته او به سال 1376 مجوز اجرا نگرفت و تنها به صورت خصوصی اجرا شد.

موسیقی در تئاتر را دوست داشت و می خواست به تئاتر درمانی بپردازد.

خلیلی به عنوان یک طراح صنعتی مدت ها با مقوله های صنعتی و تلفیقشان با یکدیگر درگیر بود ازجمله پمپ بنزین های گیل بارکو را برای شرکت نفت ابزار طراحی کرد.

مدرسی ارشد کامپیوتر را از شرکت مایکروسافت دریافت کرد و به تدریس علوم کامپیوتر پرداخت.

وی دستگاه رایانه را همچون ساز همواره همراه خود دارد.

به سال 1385 به هنر چرم روی آورد. در این زمان چرم به عنوان پایه تنها برای کیف و کفش و کمربند استفاده می شد. در قدیم نیز از چزم در جلد کتاب ها سود می جستند ولی از این تاریخ، هنرمندان اصفهانی چرم را در تابلوها و به عنوان روکش اشیای مختلف به کار گرفتند.

خلیلی در این راه سبک تسکین را پایه گذاری کرد. تسکین به مفهوم کلی سکنی دادن قطعات مختلف چرمی با ترکیبی از هنرهای معرق، مشبک و شیوه خاص برجسته سازی است. وی نوعی از خط را در این کارها به کار برد که اصولی ترکیبی دارد و نسخ، ثلث، نستعلیق و شکسته نعلیق را به هم می آمیزد.

از اشعار او است:

می زنم لبخند اما شاد نیست

می خورم سوگند اما راست نیست

دیگر نمی خواهم تو را

 

در خاتمت این گفتار، یکی از آخرین قطعات او را با هم می خوانیم:

ای سوزناک خواهشم

ای آوازهای دلکشم

ای نغمه و هو های من

ای شور در پرواز من

ای ساربان آسمان

ای مالک ده کهکشان

ای سوره قرآن من

ای کعبه هم بت خانه ام

ای هوی هوی صوفیان

ای ثانیه پیش از زمان

ای پیر مولا نوجوان

ای آب آب ماهیان

ای بی تو آهم در فغان

ای قبله ای آرام جان

ای بی گمان چونان حریر

ای زشت هر زیبا پیش تو

ای لعل پیش تو عقیق

ای ماهی دریای من

ای طایر هر آسمان

ای ذکر در دیر مغان...

ای نام من بی تو خفیف

ای روح من بی تو کثیف

ای خوب تر از حوریان

ای مهربان، ای مهربان...

 

 اصفهان آنلاین


Viewing all articles
Browse latest Browse all 464

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>