رضا صدر ارحامی مشهور به رضا ارحام صدر طنزپرداز، مجری، هنرپیشه تئاتر و سینمای ایران و پایه گذار مکتب تئاتر اصفهان در دوازدهم اردیبهشت ماه سال 1302 در محله پاقلعه اصفهان چشم به جهان گشود و در بیست و چهارم آذرماه سال 1387 در اصفهان دیده از جهان فروبست.
او پس از تحصیلات ابتدایی وارد کالج انگلیسی اصفهان (دبیرستان ادب) شد. بازی در تئاتر را از هیجده سالگی آغاز کرد. در جشن سالانه دبیرستان ادب معمولا سه شب نمایش برای معلمان و والدین اجرا می شد ولی در زمان حضور ارحامصدر به دلیل استقبال از آن نمایش که رفیق ناجنس نام داشت، تا دو هفته بلیت فروخته شد.
پس از یادگیری مهارت های فنی راه خوزستان را در پیش گرفت و در آن جا سرگرم کار شد اما به دلیل شیوع بیماری مالاریا به اصفهان بازگشت، و باز دل به تحصیل علم و ادب داد. دیپلم بازرگانی را از دبیرستان ادب و دیپلم ادبی را از دبیرستان صارمیه گرفت. آن گاه به تحصیل در رشته فلسفه و امور تربیتی در دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان پرداخت و از محضر شادروان استاد بدرالدین کتابی، شادروان استاد محمد مهریار، شادروان فضل الله ضیاء نور، شادروان غلامحسین آهنی، دکتر علی شریعتمداری، آیت الله دکتر سه چهاری و مرحوم استاد حسین عریضی بهره برد. او در خردادماه سال 1341 با ارائه پایان نامه خود با نام تعلیم و تربیت از نظر انوری ابیوردی موفق به دریافت درجه لیسانس شد.
به سال 1343 ازدواج کرد که حاصل آن دو دختر و یک پسر بود.
به سال 1345 به استخدام بیمه ایران در آمد. ارحام صبح ها در اداره بیمه خدمت می کرد و بعد از ظهر مجری رادیو اصفهان بود.
ارحام در 28 امرداد اتاق خود در رادیو را قفل کرد و تا آخرین لحظات به دفاع از دکتر محمد مصدق پرداخت تا این که نظامیان در را شکستند. او از پنجره گریخت و در باغ چهلستون مخفی شد.
رضاارحام به ریاست اداره بیمه رسید. او بودجه ها را صرف اصفهان کرد و شاهکار او تبدیل کاروان سرای عباسی به هتل شاه عباس کبیر بود. هنرمندان سرتاسر ایران به خلق آثار هنری در این مهمانسرای تاریخی پرداختند و هنر آنان در کنار آثار هنرمندان عصر صفوی و قاجار، شکوه هتل را چند چندان کرد.
به سال 1323 با سرمایه گذاری محمدعلی صدری (پسرعموی ارحام صدر) گروه تئاتر سپاهان شکل گرفت. این نخستین گروه حرفه ای تئاتر اصفهان بود. یک سال بعد ناصر فرهمند مدیر هنری سپاهان همراه دکتر دخانی، مرحوم مهدی ممیزان، دکتر حیدران و عزت الله نوید از این گروه جدا شد و گروه تئاتر اصفهان را شکل داد. ارحام صدر به همراه نصرت الله وحدت در گروه سپاهان ماند، با افزوده شدن بازیگران زن همانند گیتی فروهر، کلارا دخانی، ناهید پران و دختران علی محمد رجایی، فعالیت گروه به اوج رسید.
شهرت تئاتر سپاهان از اصفهان به دیگر شهرهای ایران رسید و می دانیم که این در عرصه تئاتر کم تر روی می دهد. شهرت یک فیلم سینمایی و یک مجموعه تلویزیونی، عادی است ولی تئاتر با آن همه سختی در میان همان صحنه مدفون می شود.
پس از مدتی ارحام صدر از این گروه جدا شد، مدیران تئاتر سپاهان، همایون و جهانگیر فروهر را جانشین وی کردند و سرانجام تماشاخانه سپاهان به سینما سپاهان تبدیل شد.
وی به سال 1343 گروه هنری و نمایشی ارحام صدر را در محل سینما پارس (مولن روژ) در محله جلفای اصفهان پایه گذاری کرد. بازیگران این تئاتر بیشتر آماتور بودند. به طور متوسط، هریک از نمایش های گروه ارحام هفت ماه روی صحنه بود. این گروه در تهران، آبادان، اهواز، خارک و سرتاسر اروپا، کانادا و امریکا به اجرای برنامه پرداخت. ازجمله مهم ترین اجراهای او در دانشگاه یو سی ال ای بود. ارحام چهارماه نیز در انگلستان دوره نظری تئاتر را گذراند.
ارحام بازیگری بداهه پرداز به شمار می رفت و همواره از نقش خود جلو بود. تلاش ارحام آن بود که نمایش کمدی از حالت فکاهی محض خارج شود و به انتقاد از مسائل سیاسی و اجتماعی بپردازد.
او در این راه کوشش بسیار کرد تا این که سرانجام مکتب کمدی انتقادی تئاتر ایران یا مکتب تئاتر اصفهان را بنیان نهاد. در این مکتب، نمایش هایی ترکیبی را می بینیم که در عین جدیت خنده دارند! ارحام نقش سیاه بازی را برانداخت و همواره در نقش نوکری سفیدروی ظاهر شد از همین جهت کارهای او به کمدی سپید شهرت یافت. این آغاز دوره طلایی تئاتر اصفهان بود.
در همین سال ها بود که وی را شکرپاره اصفهان و شکرپاره تئاتر ایران لقب دادند. او از ظرفیت های طنزآمیز و نکته سنجانه لهجه اصفهانی برای انتقاد از کاستی ها و ناراستی ها بهره گرفت. با این حال هیچ گاه دشنام نداد، به راه ابتذال نرفت و نجابت در کلام را از یاد نبرد.
مردم با دیدن تئاتر او تخلیه روانی می شدند، حرف دلشان را از هنرمند می شنیدند، رنج و غم را سر می بریدند، دردهایشان شفا می یافت و برای دقایقی زورگویان را به تمسخر می گرفتند. ارحام به زندگی روزمره مردم نیز توجه داشت و یک روزنامه شفاهی بود. یک تئاتر هشت ماه روی صحنه بود ولی حرف های ارحام هرشب عوض می شد.
ارحام زندگی مردم اصفهان را نیز به نقد می کشید، مردم از منتقدان دل خوشی ندارند ولی او هنرمندی مردمی بود و از دل مردم برآمده بود پس نقدهایش مورد پسند می افتاد، گواه موفقیت ارحام صدر همین علاقه بسیار مردم به او بود، تئاتر در زمان ارحام صدر یکی از برنامه های زندگی مردم اصفهان شده بود.
روزی مهدی میثاقیه مدیر استودیو میثاقیه برای تماشای نمایش وادنگ به اصفهان آمد. نسخه ای از سناریو را از ارحام صدر گرفت. حسین مدنی و میثاقیه از روی آن فیلم نامه ای نگاشتند. ساموئل خاچیکیان و موشق سروری آن را به سال 1336 با نام شب نشینی در جهنم کارگردانی کردند.
این یک فیلم استثنایی بود ارحام صدر و غلامرضا سرکوب با حضور در این فیلم برای نخستین بار بر پرده سینما ظاهر شدند. آهنگ فیلم را خانم عصمت دلکش ساخته بود و آواز گوشنواز دل کش و ویگن در آن به گوش می رسید.
این فیلم مدتی پس از نمایش در اصفهان توقیف شد. با پی گیری های فراوان آن را با نام رؤیای شیرین دوباره روی پرده سینماها نشاندند.
در این فیلم ابتدا قرار بود ارحام صدر در نقش حاج جبار ظاهر شود ولی به دلیل ضعف هنر گریم، نقش نوکر حاج جبار را بر عهده گرفت.
ارحام صدر در مجموع در بیش از صد تئاتر، هفده فیلم سینمایی و سه مجموعه تلویزیونی بازی کرد. برادر او اسماعیل ارحام صدر نیز طراح صحنه و دکور بود که از آثار سینمایی او می توان به طراحی صحنه فیلم های گاو و آقای هالو هر دو اثر داریوش مهرجویی اشاره کرد.
در سال های اخیر تئاتر تعطیل شد و خاک صحنه را نیز از هنرمندان دریغ کردند. پس از احیای تئاتر دیگر ارحام توان کار نداشت. او خود را بازنشسته کرد و یکی از دلایلی که مهرش همچنان در دل مردم ماند همین بود.
تنها در چند فیلم سینمایی برای لحظاتی به صورت افتخاری ظاهر شد و یک تئاتر در جزیره کیش به روی صحنه برد. از او برای شرکت در سریال کوچه اقاقیا دعوت به عمل آمد ولی به دلیل بیماری عذر خواست.
فیلم ویدیویی درسا که به سال 1384 به دست محسن دامادی ساخته شد، آخرین حضور او در جلوی دوربین بود.
ارحام صدر پس از انقلاب، آژانس مسافرتی پرستیژ را پایه گذاری کرد. از مهم ترین دستاوردهای این دفتر جهانگردی، تخفیف پنجاه درصدی در مالیات همه آژانس های اصفهان بود. دستوری که پس از مرگ ارحام صدر ملغی شد.
ارحام پولسازترین بازیگر اصفهان بود ولی هیچ گاه پول برایش اهمیت نداشت. مردی خیر و نیکوکار بود، تمام درآمدش از بازیگری را به مستمندان می داد. دانشجویان را با هزینه شخصی برای تحصیل به خارج از کشور می فرستاد، برای فقرا لباس و غذا تهیه می دید و سفارش رنج دیدگان را به مسوولان و مدیران می کرد.
ارحام تا پایان عمر در اصفهان زیست و در همین شهر چشم از جهان فروبست و در همین شهر به خاک سپرده شد. مزار او در قطعه نام آوران باغ رضوان اصفهان قرار دارد.
او در همه نقش هایش به لهجه اصفهانی سخن گفت: در بلاد فرنگ، در تهران و حتی در جهنم! (فیلم شب نشینی در جهنم).
بارها خواستند او را به تهران ببرند ولی توفیقی به دست نیاوردند. تهران سعادت بلعیدن او را نیافت ولی وسوسه ها همچنان ادامه داشت. روزی مقامات دولتی خواستند وی را از طریق انتقال محل خدمت در بیمه ایران به فعالیت هنری در تهران وادارند. او گفت: هر موقع توانستید منارجنبان اصفهان را از کف ببرید و در لاله زار کار بگذارید، ارحام را هم می توانید به آنجا ببرید.
به راستی ارحام صدر همچون منارجنبان یکی از جاذبه های گردشگری اصفهان بود چنان که بسیاری به اصفهان سفر می کردند تا تئاترهای او را ببینند.
از آثار او است:
تئاتر وادنگ، قرائت اصفهانی از کمدی الهی دانته. این تئاتر در تهران نیز اجرا شد و جمشید مشایخی میزبان گروه ارحام بود.
تئاتر من میخوام در سه پرده با سناریوی امین خندان. ارحام صدر در این تئاتر غوغا می کند و بهترین کار خود را می آفریند. تحرک ارحام در این تئاتر بسیار بیش از آثار دیگر او است.
تئاتر حاج لطف الله در نقش خود حاج لطف الله.
تئاتر نفت، نوشته مهدی ممیزان به کارگردانی ناصر فرهمند.
تئاتر مست. این تئاتر کمدی، عاطفی و جنایی ماه ها روی صحنه بود. هنگامی که آن را بر می داشتند باز درخواست می شد و آن را می گذاشتند. خلاصه مست، به سال 1356 در جشن هنر شیراز در برابر شاه و مهمانان خارجی او نیز اجرا شد. تئاتر مست را دوربین ها ضبط کردند و در تلویزیون نیز به نمایش درآمد. اعلام این تئاتر عبارت بودند از: داش باقر، ناصر خرسه (نوچه داش باقر)، مست، ستاره (رقاصه کافه اسکندر و دختر مست)، کمال (همسایه و عاشق ستاره)، حسن (رقیب کمال در عشق ستاره)، اسکندر کافه چی (مقتول). صحنه نسق کشی ارحام یکی از نوآوری های فراموش نشدنی او به شمار می رود. مهم ترین دستاورد ارحام در مست این است که کمدی را از سطح کلام به فرم، ارتقا بخشید.
تئاتر شب نشینی در جهنم.
تئاتر حافظ در نقش یک پیرمرد کر.
تئاتر گرگ دوپا به کارگردانی علی محمد رجایی. در نقش پسر روستایی عاشق.
ارحام رییس جمهور آمریکا می شود به کارگردانی امیر شروان در آمریکا.
تئاتر خلیفه یک روزه در نقش هارون الرشید. به کارگردانی غفاریان.
تئاتر حاج عبدالغفار سده ای در نقش اسدالله نوکر حاج عبدالغفار. این تئاتر به صورت سریال بود، حاج عبدالغفار به اصفهان بعد به تهران و بغداد و پاریس و آفریقا می رفت و سرانجام از کره مریخ سر در می آورد.
تئاتر تازه به دوران رسیده ها، نوشته مهدی ممیزان، اجرا در اروپا و آمریکا.
تئاترهای اداره کاریکاتور سازی، جاده زرین سمرقند، سعدی در بتکده های سومنات، لورل و هاردی، عدالت، خانه بی صاحب، طلاق نامه، بوقلمون ها، آقامعلم یا خواستگاری، گذشت، رسواها، احمد دلاک، آمیرزا باقر، رفیق نا جنس، دلقک ها، شاه عباس کبیر، کورش بزرگ، عمه خانم، هفت سین، سال تحویل، دیوانه، طلاق ممنوع، منهای انسانیت، معجزه امید، طناب نجات، اختلاس، لباس امپراطور، ماهی طلایی، مفت خورها، عیال قلابی، منجم باشی، مسافر بی خبر، فتنه گران و خانه خراب.
فیلم سینمایی شب نشینی در جهنم، 1336.
فیلم سینمایی علی واکسی.
فیلم سینمایی ستاره ای چشمک زد.
فیلم سینمایی مردان خشن اثر صابررهبر. مهران فرزند ارحام نیز در این فیلم بازی می کند.
فیلم سینمایی دسته گل (کی دسته گل به آب داده؟) اثر نصرت الله وحدت.
فیلم سینمایی داماد فراری، اثر اسماعیل ریاحی، 1345.
فیلم سینمایی مأمور 0008، اثر ابراهیم باقری، 1346.
فیلم سینمایی شوهر پاستوریزه به کارگردانی نصرت الله وحدت، 1350.
فیلم سینمایی لج و لج بازی، اثر مهدی رییس فیروز، 1351. مهران تنها پسر ارحام نیز در این فیلم بازی می کند. ارحام یک بازی شیرینی در کله پزی ارائه می دهد که به راستی اگر هیچ کار دیگری هم نداشت برای او کافی بود.
فیلم سینمایی یک اصفهانی در نیویورک، اثر شاء الله ناظریان، 1351.
فیلم پریزاد، 1352.
فیلم کمدی اکبر دیلماج، 1352، اثر خسرو پرویزی.
فیلم سینمایی جوجه فکلی، اثر رضا صفایی، 1353.
فیلم سینمایی جعفر خان از فرنگ برگشته، ساخته علی حاتمی و محمد متوسلانی بر پایه نمایشنامه جعفرخان از فرنگ آمده از حسن مقدم، 1365. سال ها توقیف بود و به سال 1377 عرضه شد.
فیلم سینمایی نصف جهان، به کارگردانی مرتضی شاملی، 1370.
فیلم سینمایی افسانه شهر لاجوردی، ساخته محمد علی نجفی، 1370 که توقیف شد.
فیلم مستند شکر پاره، درباره زندگی رضاارحامصدر، 1380 به کارگردانی غلام رضا مهیمن با حضور جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز و علی رضا خمسه.
فیلم درسا، 1384.
فهرست منابع
سیری در تئاتر مردمی اصفهان، دکتر پرویز ممنون، اصفهان، 1356.
راهنمای دانشکده ادبیات اصفهان، سال تحصیلی 1341 - 1342.
تاریخ تئاتر در اصفهان، ناصر کوشان، اصفهان: آتروپات، 1379.
فرهنگ سینمای ایران، جمال امید.
فیلمشناخت ایران، عباس بهارلو.
جشن نامه بزرگداشت رضا ارحام صدر، آذر 1381.
گفت و گوی ارحام صدر با فصل نامه نگاه نو.
فصل نامه دریچه، س 5، ش 18، زمستان 1387، با مطالبی از عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز، نصرت الله وحدت، داوود رشیدی، علی نصیریان، محمدرضا شجریان، حسن کسایی، کیومرث پوراحمد، امرالله احمدجو، علیرضا خمسه، ایرج راد، محمدعلی نجفی، حسن اکلیلی، بهزاد فراهانی، فضل الله صلواتی، دکتر مهدی نوریان، خسرو احتشامی، ناصر کوشان، سید احمد محیط طباطبایی، فریدون سورانی، علی اصغر شاهزیدی، دکتر سیدمحسن دوازده امامی، دکتر علی رفیعی، محمدمهدی عسگرپور، دکتر عبدالحسین ساسان، رضا مهیمن، یوسفعلی میرشکاک، رضا عماد، فریدون خسروی، دکتر حسین مسجدی، مجید زهتاب، مهدی روضاتی، محمدرضا رهبری، محمدعلی جوادی، محمدرحیم اخوت، تقی سعیدی، مهران ارحام صدر، مهدی شهداد، مجید عقیلی، داریوش مفتخر حسینی، منصور جهان شاه، محسن امیریوسفی، نغمه دادور، محمدرضا یزدان پرست و سیدمحمود حسینی.
«ارحام صدر»، فرید صلواتی، اصفهان امروز، س 3، 21 آبان 1385، ش 62.
«مصاحبه با ارحام صدر»، تلاش، ش 25، 1349، ص 12 تا 20.