چگونه میلیاردر شدم چنان که از ظاهر آن به نظر می رسد فیلمی سطحی، بازاری و پیش پا افتاده نیست.
فیلم با روایت عمو چنگیز آغاز می شود. به راستی بعضی ها این خانه های لوکس و این ماشین های گران قیمت و این سر و زندگی خوب را از کجا آورده اند. آیا فیلم می خواهد به زندگی اینان سرک بکشد و قشر ثروتمند را نقد کند. خیر.
رضا شاکری برادرزاده چنگیز با مینا خانم پیمان زناشویی بسته است ولی درآمد چندانی ندارد. بوکس بازی می کند با سامعی دوستش در ورزش وامی می گیرد و دوستش به او نارو می زند. به جز مسائل مالی، رضا و مینا بر سر بچه نیز توافق ندارند، رضا بچه می خواهد و زنش رضایت نمی دهد.
شبی قهر می کنند و عمو شام آشتی کنان می دهد. رضا کت و شلوار دامادی عمو را به تن می کند و الکی می گوید به خواستگاری می روم. عمو و مینا و مادرزنش مهتاب نیز به دنبال او می افتند.
راننده تاکسی دربست که می فهمد رضا می خواهد برود زن دوم بگیرد و سر همسرش هوو بیاورد او را از ماشین پیاده می کند. رضا از کوچه باغی سر در می آورد و وارد محفلی می شود.
عمو نیز به دنبال او است. بعضی مهمانان بسیار عجیب و غریب به نظر می رسند. مردی عمو را صدا می زند و نقشه گنجی را به او نشان می دهد. انگار امشب شب واشدن بخت رضا است.
آن ها با اتومبیل صاحب نقشه به سمت گنج می روند. به ویرانه ای می رسند و آن جا را کاوش می کنند. با نخستین ضربه، صندوقی بیرون می آید. درون صندوق ریگی است که رضا آن را به دندان می گیرد.
پس از این او را در خانه ای بسیار شیک و مد با لباس های عالی می یابیم. او دارای یک زندگی فوق مدرن شده است، نامزدی نیز به نام نیوشا دارد. او با نیوشا عروسی می کند و چندین بچه قد و نیم قد می یابد.
رضا از مینا امضای محضری می گیرد که اگر وام تسویه شد دیگر قر نزند.
زندگی او دو سویه می یابد. این طرف خواب و آن طرف خواب.
از حساب بانکی آن طرفش مقداری پول به حساب مادرزنش می ریزد. این گونه وامش تسویه می شود و مینا زیر فرمان او می آید. روزی مینا تصمیم می گیرد ریگ را به دندان بگیرد. او هم به آن سو می رود و زندگی رضا را می بیند. مینا گمان می کند زن دوم است و رضا قبلا زن داشته است.
به برکت همکاری داریوش باباییان تهیه کننده اصفهانی، لوکیشین فیلم اصفهان است و کم و بیش لهجه اصفهانی هم به گوش می رسد ولی در لهجه ها افراط نمی شود و کارگردان از لهجه برای خنداندن بهره نمی گیرد.
در پایان فیلم سامعی را می بینیم که شیشه ماشین را پاک می کند و عموچنگیز را که ازدواج کرده است. دو بچه نیز عقب ماشین او دیده می شوند که می گوید مال من نیستند ولی عمرا اگر بتوانید بگویید از که هستند؟!
چگونه میلیاردر شدم؟
تهیه کننده: داریوش باباییان
نویسنده و کارگردان: علی عبدالعلی زاده
مهدی امینی خواه در نقش رضا شاکری
فتحعلی اویسی در نقش عمو چنگیز
یوسف صیادی در نقش کمالی مدیر داخلی
کاظم افرندنیا در نقش سامعی
1389
پرشده در اصفهان