علی حاتمی هزاردستان خوش سخن، شاعر دلشده فرهنگ ایران، تهیه کننده سنت دوست، فیلم نامه نویس، نمایش نامه نویس، طراح دکور، صحنه و لباس، نویسنده، هنرمند نجیب، آخرین سوته دل سینمای ایران و ایرانی ترین کارگردان ایرانی به سال 1322 در تهران چشم به جهان گشود و در چهاردهم آذر 1375 در پنجاه و پنج سالگی در زادگاهش دیده از جهان فروبست.
کارتن ها و مستندهای ورزشی در آپارات عمویش وی را با جادوی نور و صدا آشنا کرد. پس از این نمایش نامه هایی نگاشت و آن ها را با بچه های محل در کوچه به اجرا درآورد.
نمایش نامه نویسی را در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران دنبال کرد و به سال 1344 با نگاشتن نمایش نامه دیو و اجرای آن در تالار نمایش هنرهای دراماتیک وارد عرصه هنر شد. نمایش نامه های چهل گیس، خاتون و شهر آفتاب و مهتاب، قصه حریر و مرد ماهی گیر آثار بعدی او یک به یک روی صحنه به اجرا درآمد و در تلویزیون پخش شد.
شایع کردند که او مادربزرگی پیر و فرتوت دارد و اوست که این متن ها را می نویسد. حاتمی با نمایش مدرن آدم و حوا یا برج زهرمار دهان این منتقدان را بست. سال بعد به استخدام تلویزیون درآمد.
به سال 1346 فیلم نامه حماسه عشقی شب جمعه را نگاشت که هژیر داریوش از آن فیلم کوتاهی ساخت.
پس از این با جواد طاهری و بیژن محتشم و نعمت حقیقی نمایش عروسکی جنگل آشپزی را تولید کرد و خود در آن به بازی پرداخت. جنگل آشپزی جایزه دومین فستیوال فیلم های کودکان را در آبان 1346 به دست آورد.
آن گاه چند فیلم آموزشی برای شبکه روستا کارگردانی کرد، سپس به ساخت فیلم های تبلیغاتی سرگرم شد.
به سال 1348 نخستین فیلم سینمایی خود را ساخت و به سینمای حرفه ای پیوست در حالی که بیست و شش ساله بود. البته کاربرد فعل «ساختن» برای آثار حاتمی درست نیست بهتر آن است که بگوییم او فیلم ساز قلندری بود که فیلم هایش را همچون غزلی می سرود.
علی حاتمی فیلم مترسک را با تهیه کنندگی فردین کارگردانی می کرد که با زهرا خوشکام بازیگر فیلم آشنا شد. مترسک هیچ گاه به انجام نرسید ولی حاتمی که با مرگ مادرش افسردگی بسیاری در خود حس می کرد، در آبان 1350 با خانم زری خوش کام هنرپیشه سینمای ایران پیمان زناشویی بست. یک سال بعد لیلا حاتمی چشم به جهان گشود و در همان کودکی وارد سینما شد.
علی حاتمی از ابتدا تا انتها به سراغ مضمون های ریشه دار در فرهنگ بومی ایران رفت و برای بیان این موضوع ها از زبان و فرم شرقی بهره جست و شیوه قصه گویی خود را بر حکایت استوار کرد و نه روایت.
او همواره فیلم نامه ها را خود به رشته تحریر کشید و فیلم های خود را بر پایه نگاشته های خود کارگردانی کرد.
در سینمای حاتمی، صحنه ها طبیعی و حقیقی هستند؛ ولی نه واقعی. وی حتی در سلطان صاحب قران، ستارخان، کمال الملک و هزاردستان، به طور کلی تاریخ ایران زمین را به تصویر کشیده است نه تاریخ دوره ای خاص را و در پی نمایش جنبه های انسانی و عاطفی تاریخ بوده است نه نگارش و مرور تاریخ. او تاریخ را بستر خوبی یافته بود ولی از مستندسازی عبوس پرهیز داشت.
سیر داستان در فیلم های او همواره منطقی و به دور از سیاه و سفید مطلق است بنگرید که در سلطان صاحب قران هر دو طرف، حرف های خودشان را می زنند، و مثلاً درباره امیرکبیر مظلوم نمایی نمی شود؛ هم چنین در هزاردستان که انتخاب خوب و بد، آزادانه به عهده بیننده گذاشته می شود، و از هیچ یک از دو طرف، جانبداری نمی شود، بنابراین تعهد او به سینمای قصه گو و واقعیت بین، کاملا روشن است.
حاتمی به دنبال نمادسازی نبود و حرف ها و دیدگاه های خودش و جهان بینی ویژه اش را بیان می کرد. در طرح شخصیت های ملی ایران از شیوه های هالیوودی دوری می جست و از آرتیست بازی، زن و سکس بهره نمی جست. در مجموع، کم تر از همه کارگردانان مشهور، افاده داشت.
حاتمی حلقه رابط ما با گذشته بود و حساسیت و وسواس ویژه ای برای نمایش ارزش ها و سنت های ملی داشت. وی از جنبه های تاریخی، ادبیات فولکلوریک و عامیانه بهره می برد. زبان نمایشی او متکی بر گذشته، موزون و ریتمیک و در عین حال سهل و ممتنع بود. پس بی جا نیست که او را «سعدی سینمای ایران» بخوانیم.
دیالوگ های حاتمی همگی چون شعری قافیه دارند، با این حال، نرم و روان و قابل فهم برای عوام اند و توی سر مخاطب نمی زنند. او هنگامی که از تلخی ها می گفت نیز شیرین می گفت.
دیالوگ ها فقط موزون و شعرگونه نیستند؛ بلکه با آن چه در صحنه روی می دهد، جناس دارند مثل آن صحنه استنطاق مفتش از میرزا رضا در هزاردستان که در مطبخ روی می دهد و.... گفت و گوپردازی های او برای تزیین اثر نیست بلکه هویت افراد را مشخصی می کند.
او موسیقی را نزد عمویش ابراهیم که تارزن ماهری بود آموخت و آن را به همراه معماری، در خدمت سینما گرفت. شناخت معماری و موسیقی، چیزهایی را در فیلم های او آورد که قابل طرح در متن مکتوب فیلم نامه و رمان نیست، و این مهم ترین وجه تمایز کار او است. فیلم های او ضیافتی است که در آن، به خوبی از چشم و گوش پذیرایی می شود.
طراحی صحنه و لباس در آثار او خلاق و هنرمندانه و بدون تقلید از فیلم های خارجی و نزدیک به دوره تاریخی است. تا پیش از حاتمی هیچ کارگردان دیگری به طراحی صحنه و لباس تا این اندازه اهمیت نمی داد. حاتمی بیشتر، معماری دوره قاجار را در تار و پود قصه های خود می تنید و ریشه این را باید در دوران کودکی وی دانست که بیمار شد و مدتی را در خانه طبیبی که نسب قاجاری و خانه ای قاجاری داشت گذراند.
هرچیزی در جلوی دوربین حاتمی، نماینده فضایی و برخاسته از بینشی است. او روان شناس نبود و فیلم های روان شناسی نمی ساخت ولی با کنکاش هایش به درون شواهد خود راه می یافت و گاه عمیق تر از یک روان شناس حرفه ای عمل می کرد.
عشق زمینی در تمام آثار حاتمی به چشم می خورد، عشق هایی که گاه ممنوع و مذموم هستند و گاه سه جانبه بودنشان به فراق و هجران و حتی مرگ و فاجعه می انجامد و محبت و خون در هم می آمیزد. نقش تقدیر در سرنوشت انسان ها در تمامی فیلم های او به چشم می خورد. زاویه دوربین و موسیقی نیز به یاری می آیند و گریزناپذیری انسان از تقدیر را ارائه می دهند. از همین جهت در آثار او نباید به دنبال سیر علت و معلولی رویدادها بود و باید از هر صحنه به صورت مجزا و مجرد لذت برد.
بیشتر مقدمه چینی ها برای این است که آدمی به خود نزدیک تر شود و به گذشته خود نظری بیفکند، میرزا رضای خوشنویس از مفتش شش انگشتی شکنجه گر خود سپاس گزاری می کند که وی را به یاد گذشته ها انداخت و گرد هم آمدن بچه ها در فیلم مادر باز بهانه ای است برای بازگشت به خویش و رجعت به گذشته ها تا از تلخی ها عبرت بگیرند و حسرت خوشی ها را بخورند.
آدم های فیلم های او شخصیت هستند نه تیپ. شخصیت پردازی و شخصیت آفرینی بسیار عالی علی حاتمی باعث می آید که مثلا مفتش شیش انگشتی و میرزا رضا خوش نویس و کفیل شعبه تامینات و خان مظفر برای همیشه در ذهن بیننده ماندگار شوند و با تماشاگر زندگی کنند.
گاه شخصیت های داستان او فراتر از شخصیت های اصلی هستند مثلاً کشاورز در مادر فراتر از یک قصاب عمل می کند و بلکه قصاب ها باید از او تقلید کنند.
حاتمی، آدم های داستان خود را به سبک قصه های شرقی و به شیوه هزار و یک شب معرفی می کند. آدم ها یکی یکی وارد داستان می شوند.
حاتمی در ژانرهای گوناگون طبع آزمایی کرد، فیلم خواستگار در ژانر کمدی، فیلم طوقی در ژانر اجتماعی و فیلم های حسن کچل و باباشمل در ژانر موزیکال است ولی اوج کار حاتمی فیلمهای تاریخی او هستند. هنوز هم سینمای ایران از تولید فیلمهای تاریخی با کیفیت آثار حاتمی ناتوان است و از همین رو کسی مانند عزت الله انتظامی بر این است که حاتمی یک دانشمند بود نه یک کارگردان.
علی حاتمی با یک مانور هنری قادر بود که مشهورترین و کهنه کارترین بازیگران ایرانی را در کنار هم گرد آورد: رضا ارحام صدر، جهانگیر فروهر، عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز، داوود رشیدی، علی نصیریان، پرویز صیاد، عنایت بخشی، ناصر ملک مطیعی، پرویز فنی زاده، مرتضی احمدی، جعفر والی، جمشید هاشم پور، محمد مطیع، حمیده خیرآبادی، جلال پیشواییان، نعمت الله گرجی، پرویز پورحسینی، جهان گیر الماسی، حسین گیل، رقیه چهرآزاد، محمد ورشوچی، مرضیه برومند، اکبر دودکار و....
علی حاتمی در مقام کارگردان چند فیلم سینمایی و سه مجموعه تلویزیونی به یادگار نهاد:
حسن کچل، 1348، بر پایه افسانه های عامیانه. نخستین فیلم موزیکال سینمای ایران و پرفروش ترین فیلم سال. اعلام: حسن کچل و همزادش، چل گیس، طاووس، شاعر تاجرپیشه، پهلوان و حسن خیاط باشی.
طوقی، بر پایه ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی و شوم بودن کبوتر طوقی در باور عامیانه، 1349. پرفروش ترین فیلم سال. پس از طوقی، کبوتربازی در فیلم های ایرانی مورد تقلید قرار گرفت تا جایی که مسوولان اعلام کردند کبوتربازی در فیلم ممنوع است. اعلام: گوهر (همسر عباس)، طوبی، عباس گاری چی، جواد خال دار، سیدمصطفی و سیدمرتضی. مصطفی تاجری کاشانی در مشهد مقدس، شیفته دختری شیرازی می شود و مرتضی خواهرزاده کفترباز خود را به خواستگاری نزد دختر می فرستند. مرتضی خود به عشق دختر گرفتار می شود و با وی پیمان زناشویی می بندد. بی بی نابینا ماجرا را ناخواسته فاش می کند. غیرت دایی از این عشق بی جا به جوش می آید، سرانجام دختر به دست عباس کشته می شود و مرتضی به دست مامور امنیه از پا در می آید.
باباشمل، 1350، یک روایت موزیکال بر پایه افسانه های عامیانه که فروش خوبی نداشت. اعلام: باباشمل، لوطی حیدر، باباشمل، آمیرزا، ربابه، و شوکت الملک.
قلندر، تهیه کننده: پرویز صیاد، 1351. اعلام: قلندر، پهلوان صادق، اصغر، اشرف، داود، عشرت و مادرش. قلندر به خواهرخوانده خود عشرت علاقه شدیدی دارد. خاطرخواهی او در دهان مردم کوچه و بازار افتاده است بنابراین عشرت را به عقد یکی از مریدان خود به نام پهلوان صادق در می آورد ولی شرط می گذارد که این یک ازدواج ظاهری است. قلندر، صادق را خائن به قول خود می یابد و او را از پا در می آورد. عشرت می گریزد و به خانه اشرف پناه می برد و قلندر نمی تواند او را به خانه بازگرداند. قلندر به خانه باز می گردد و خودکشی می کند. در وصیت نامه از عشرت می خواهد که به عقد دادود شاگرد حجره در بیاید چون داود هم به عشرت علاقه مند است. عشرت از مرگ قلندر با خبر می شود و تازه در می یابد که داستان از چه قرار بوده و میان آن دو رابطه خواهری و برادری نبوده است. پس از این، داود و عشرت را می بینیم که با هم به زیارت می روند.
خواستگار، 1351، شخصی ترین و مهجورترین فیلم علی حاتمی، کمدی سیاهی است با تکنیک خیمه شب بازی و بر پایه فرم ترجیع بند در شعر فارسی. اعلام: وسواس الدوله، خاوری معلم خط و خواستگار پر و پا قرص زری، زری، دون ژوان، جواد آقای راننده، استاد موسیقی، اوس علی بنا و میرزا. خاوری مرتب به خواستگاری زری می آید ولی هر بار زری به کس دیگری شوهر می کند. زری دختری زیبا ولی بی هویت است، وی در ظاهر فریبنده جلوه می کند ولی خود نیز فریب خورده ای بیش نیست. سرانجام بیست سال زمان می برد تا به خاوری جواب بله می دهد در بیمارستان جان می سپارد! خاوری همدم جسد بی جان زری می شود.
ستارخان، نخستین فیلم تاریخی حاتمی است. تهیه کننده: پرویز صیاد، اسفند 1351. درباره ستارخان و باقرخان و سرنگونی استبداد به دست مشروطه خواهان. نخستین تجربه حاتمی برای بازسازی دوره مشخصی از تاریخ ایران که با انتقاد مجلس شورای ملی رو به رو شد.
سریال تلویزیونی داستان های مولوی از مثنوی معنوی، نوروز 1353 و بار دوم شهریور 1356، شش قسمت (سلطان و کنیزک، خلیفه و اعرابی، قاضی و زن جوحی، پیر چنگی، طوطی و بازرگان و صوفی)، با حضور جمشید مشایهی، سعید امیرسلیمانی، بهروز بهنژاد، عباس مغفوریان و آتش خیر. احمد شاملو در آغاز هر قسمت این بیت از مثنوی را می خواند:
خوش تر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
این سریال را باید نخستین تلاش برای روایت امروزی از ادبیات کلاسیک ایران دانست.
سریال تلویزیونی سلطان صاحب قران، آبان 1354، سیزده قسمت. درباره امیرکبیر و ناصرالدین شاه قاجار بر پایه روزنامه صور اسرافیل، تاریخ بیداری ایرانیان، امیرکبیر و ایران نوشته فریدون آدمیت و آسیای هفت سنگ نوشته دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی. بحث ها بر سر این سریال تا یک سال پس از پخش سریال ادامه داشت تا این که به سال 1356 باز از تلویزیون پخش شد و نقدهای تازه ای بر آن صورت گرفت. پس از انقلاب نیز در زمان ریاست محمد هاشمی بر صدا و سیما از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. اعلام: امیرکبیر، ناصرالدین شاه، مهد علیا، اتابک، میرزا آقاخان نوری، عزت الدوله همسر امیر و خواهر شاه، جیران دختر باغبان، ملیجک.
سوته دلان، 1356، با آهنگی از ارکستر موسیقی ملی ایران. از احساسی ترین و عاطفی ترین فیلم های حاتمی است. دیالوگ ماندگار از زبان حبیب: همه عمر دیر رسیدیم. این دیالوگ، درون مایه فیلم را تشکیل می دهد حبیب در جوانی می خواسته با دخترخاله شیرازی خود ازدواج کند ولی هم خود و هم او را تا پیری معطل کرده است. مجید که خل وضع است با اقدس ازدواج می کند. همسر او خانم عفیفی نیست ولی تنها کسی که در خانواده آن ها موفقیتی به دست می آورد همین مجید خل و چل است. مجید از وضع سابق همسرش آگاه می شود و در مسیر امام زاده داود جان می دهد.
حاجی واشنگتن 1361، بر پایه کتاب اسکندر دلدم. نخستین ساخته حاتمی پس از انقلاب که توقیف شد، از ناب ترین تجربه های حاتمی در فرم است، سفرنامه مصور حاجی حسینقلی خان صدرالسلطنه و دیلماج خود میرزا محمود به ینگه دنیا است. ما قرار است ماجرای سفر نخستین سفیر ایران در آمریکا را بشنویم ولی آرام آرام از ظاهر به باطن می رویم و به درون سفیر سرک می کشیم. او در عید قربان گوسفندی را قربانی می کند و درنتیجه به لقب حاجی واشنگتن مفتخر می شود! حاجی بر اثر دوری از دخترش مهرالنساء دیوانه می شود، سفارت دیگر پولی ندارد و او مترجم و دربان و باغبان باشی و کالسکه چی و آشپز را بیرون می کند. سرخپوستی فراری به سفارت پناهنده می شود و حاجی به وی پناه می دهد. حاجی دچار حمله صرع می شود و سرخ پوست بیرون می رود تا برای او طبیب بیاورد که با گلوله پلیس از پا در می آید. حاجی در یک مسابقه تیراندازی، شعله شمع را هدف می گیرد، جلیقه ضد گلوله ای را به عنوان جایزه به او می دهند. او می خواهد جلیقه را برای ناصرالدین شاه سوغات برد ولی آن را دور می اندازد. حاتمی می خواست فیلم را در امریکا پر کند که نشد بعد به فرانسه رضا داد و آن هم ممکن نیامد پس به چینه چیتای ایتالیا رفت. از همین رو نماها بسته و دکور به شدت ساختگی جلوه می کند. البته همین دکور ساختگی به کمک قصه می آید و پوچ بودن زندگی غربی و بی اعتباری نظام قاجار و پوسیدگی استبداد آسیایی را به نمایش می گذارد. غم غربت و تنهایی پرغوغای حاجی در واشنگتن، فرصتی را فراهم می آورد تا از تضاد کهنه و نو و جنگ ایران کهن و نوین سخن گفته شود.
کمال الملک، 1362، درباره زندگی کمال الملک نقاش دربار ناصرالدین شاه. ناصرالدین شاه کمال الملک تا ناصرالدین شاه سلطان صاحب قران تفاوت ها دارد. قرینگی و تعادل و توازن با نقاشی کلاسیک ایرانی همخوانی دارد. تصاویر فیلم همچون بسیاری از آثار حاتمی تخت است و عمق ندارد. سنگینی و نقطه ثقل دوربین حاتمی بر سمت راست افتاده است به عکس آثار سینمایی دیگر که به تقلید از غربی ها به جهت چپ تمایل دارند. حرکت دوربین نیز همچون ط فارسی از راست به چپ است. کمال الملک هنگامی که به گذشته رجوع می کند، خودش هم در گوشه قاب تصویر دیده می شود و در واقع دنیای مضاعفی را رقم می زند که تا این تاریخ در آثار حاتمی سابقه نداشت. انزوای اهل هنر در نظام های استبدادی به روشنی نمایانده می شود. دیالوگ های ماندگار: دامن هنر این ملک همیشه آلوده است، از حافظ تا من. رضاشاه به کمال الملک: این چه سماجتیه که اهل هنر داره در نبوسیدن دست قدرت؟
جعفرخان از فرنگ برگشته، 1365 بر پایه نمایش نامه حسن مقدم (علی نوروز). اعلام: جعفر، زینت دخترعموی جعفرخان، کاروت (هویج) توله سگ جعفر، حاج علی اکبر چلویی، دایی جعفر. نخستین فیلم کمدی پس از انقلاب. فیلم توقیف شد، چندی بعد محمد متوسلانی مقداری از فیلم را دور ریخت و مقداری بر آن افزود و مجوز پخش گرفت. متوسلانی نواده ای برای حاج اکبرخان تراشید و از بار طنز و تلخ فیلم کاست و به آن بار عاطفی بخشید.
سریال پانزده قسمتی جاده ابریشم یا هزاردستان، که حاصل هزاران روز تلاش حاتمی بود. وی برای نگارش فیلم نامه زحمت بسیار برد. سر خود را از ته تراشید تا رویش نشود از خانه بیرون برود و بتواند در تنهایی به آفرینش بپردازد. برای این کار اصلی ترین محله های تهران قدیم را ساخت و شهرکی را به نام شهرک تلویزیونی جاده ابریشم بنا کرد که امروزه شهرک سینمایی غزالی خوانده می شود. جانی کونتا دکورساز ایتالیایی و برنده اسکار بهترین طراحی صحنه، طرح شهرک را کشید و ولی الله خاکدان آن را به مرحله اجرا درآورد. همگی قطعات قابل جداشدن هستند و درنتیجه در هر پروژه سینمایی می توانند مورد استفاده قرار گیرند. فیلم نامه بارها تغییر کرد، ابتدا قرار بود میرزاکوچک خان و مدرس و رضاشاه هم باشند ولی حاتمی برای رفع وابستگی از ذهن تماشاگر و آزاد شدن او، شخصیت های تاریخی را از داستان خود حذف کرد. ساخت آن به سال 1358 آغاز شد و سال 1366 به انجام رسید. به سال 1367 از تلویزیون پحش شد و به سال 1371 برای بار دوم روی صفحه تلویزویون نشست.
این سریال را باید تاریخ مردم ایران از اواخر قاجار تا ورود متفقین به تهران خواند بر خلاف کارهای تاریخی که به زندگی شاهان و درباریان پرداخته می شود. حیف که مساله عشق میرزا رضا به دختر استادش سانسور شد. کشمکش ترقی خواهی و واپس گرایی، استقلال و وابستگی و قانون و بی قانونی در این اثر به خوبی نمایانده می شود.
داستان هزاردستان:
در روز سرشماری پایتخت همه باید در خانه هایشان باشند، مفتش شش انگشتی به کمک پاسبان جواهرفروشی قازاریان را غارت می کند. در این میان تکه جواهری به امینه اقدس عروس خان مظفر تعلق دارد. خان مظفر از رییس نظمیه می خواهد که جواهر را به عروسش بازگردانند. جواهرها پیدا نی شوند به جز یک گردن آویز که اکنون در اختیار شاهزاده ای است. مفتش به یاری شعبون استخونی در شب افتتاح فیلم دختر لر غوغایی به پا می کند و گردن آویز را از شاهزاده می ربایند و به امینه اقدس باز می گردانند. مفتش با بروز جنگ جهانی دوم و اشغال پایتخت از سوی متفقین، به مشهد می رود. مفتش، رضا خوشنویس و همسرش را زیر شکنجه می گیرد تا ثروتشان را در اختیار او گذارند ولی موفق نمی شود. رضا سرانجام اقرار می کند و به گذشته باز می گردد:
اهل شکار و می خوارگی بودم که ابوالفتح صحاف بیدارم کرد و مرا به هلاک خائنان واداشت. ابتدا اسماعیل خان رییس انبار غله را به قتل آوردم و سپس متین السلطنه را. شکار سوم هزاردستان بود ولی هزاردستان به انجمن مجازات نفوذ کرد و انجمن را به انحراف کشاند. ابوالفتح دستگیر و در زندان به دست شعبان استخوانی کشته شد. من به مشهد گریختم و در آن جا داماد خوشنویس شدم. رضا آزاد می شود به شرط این که مجموعه نفیس خط هایش را به خان مظفر بفروشد و پول را به مفتش دهد. مفتش پول را می گیرد و به خان بازمی گرداند. رضا سرگرم نگارش زندگی خان می شود که در می یابد او همان هزاردستان است. شعبان به دست مفتش کشته می شود و مفتش در شب دامادی خود به دست یکی از مریدان شعبان از پا در می آید. رضا درصدد قتل هزاردستان برمی آید ولی به دست پیشکار خان از هتل به زیر افکنده می شود و جان می دهد.
مادر، 1368. مادر که مرگ را پیش روی خود می بیند از خانه سالمندان باز می گردد که بمیرد و از دو دختر و چهار پسرش می خواهد گرد هم بیایند. جاذبه مادر، خانواده را که بر اثر تجدد و زندگی شهری از هم پاشیده اند به هم پیوند می زند. فرزندان از سرتاسر ایران دور هم جمع می شوند و فرصتی فراهم می آید تا خود را بجویند. آنان سال ها پیش پدر را از دست داده اند. پدر افسری بوده که در واقعه گوهرشاد به حکم دین و ایمان از فرمان حکومت سرپیچیده و به حبس افتاده است. سرانجام مادر از میان آن ها می رود، مادری که می تواند مادر من و تو باشد. سفر رویایی برادر و خواهر به گذشته و ماشین سواری در عالم خیال یکی از به یادماندنی ترین صحنه های تاریخ سینمای ایران است. اعلام: ابراهیم، جلال الدین، ماه منیر، غلام رضا، مهدی و ماه طلعت.
دل شدگان، 1370، درباره ضبط موسیقی ایرانی در زمان احمدشاه قاجار، به مناسبت هزاره باربد به همراه نوای دل انگیز استاد محمدرضا شجریان و آهنگ سازی حسین علیزاده. حاتمی دین خود به نقاشی را در کمال الملک و دین خود به خوشنویسی را در خواستگار و هزار دستان ادا کرد و با دلشدگان در پی ادای دین به موسیقی برآمد. اعلام: خسروخان رهاوی، حسین دل نواز، شاه زاده نابینا، آقافرج بوسلیک، طاهرخان بحر نور، عیسی خان وزیر. چند موسیقی دان برای ضبط اثر خود به پاریس می روند (البته فیلم دلشدگان در بوداپست مجارستان پرشده است). در این میان کمپانی خارجی به دلیل اختلاف با سفارت ایران خدماتی ارائه نمی دهد، عیسی خان خانه خود را می فروشد و هزینه های سفر را تامین می کند. خواننده گروه به بیماری سل دچار می شود و به ناچار شاگرد خود را روانه سفر می کند. یکی از نوازندگان در اروپا می ماند تا موسیقی را به صورت علمی بیاموزد.
طراحی صحنه فیلم بانو ساخته داریوش مهرجویی و طراحی صحنه فیلم گذرگاه ساخته شهریار بحرانی نیز با علی حاتمی بود.
پس از درگذشت علی حاتمی نیز این فیلم ها از او بر پرده سینما نشست:
جهان پهلوان تختی، حاتمی دیالوگ های فیلم ها را پیش تر نمی نوشت و سر صحنه به بازیگر می داد چون بر این بود که بازیگر نباید دیالوگ را از بر کند و درس پس بدهد بنابراین جهان پهلوان تختی فیلم نامه داشت ولی دیالوگ نداشت. به سال 1376 بهروز افخمی فیلمی بر پایه زندگی تختی کارگردانی کرد، چیزی متفاوت از کار حاتمی ولی با نام و یاد او و با حضور لیلا حاتمی و زری خوشکام.
کمیته مجازات، 1377، روایت سینمایی از سریال هزاردستان.
طهران روزگار نو، 1378، روایت سینمایی از سریال هزاردستان.
حاتمی چند فیلم نامه نگاشت ولی توفیق کارگردانی آن ها را نیافت:
انحصار تنباکو.
حیات سیاس مدرس.
ملکه های برفی، درباره فوزی، ثریا و فرح، همسران محمدرضا شاه پهلوی.
فیلمنامه آخرین پیامبر درباره حضرت محمد (ص) برای دفتر پژوهش های فرهنگی.
فهرست منابع
معرفی و نقد فیلم های علی حاتمی، اثر غلام حیدری، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی، چاپ نخست 1375 با مطالبی از احمد طالبی نژاد، میهن بهرامی، بهزاد عشقی، کامبیز کاهه، محمد رضایی راد، مهشید زمانی، شهناز مرادی کوچی، پژمان، مسعود پورمحمد، اکبر محمدآبادی، محمد جعفری، احمد امینی، پرویز دوایی، روبرت صافاریان، تهماسب صلح جو، محمد شکیبی، محمد تراب نیا، جواد طوسی، سعید عقیقی، بهنام ناطقی، بیژن حرسند، اکبر رادی، نرگس اخوان، زاون قوکاسیان، هنک وربا، اصغر عبداللهی، خسرو دهقان، محمد تهامی نژاد و برزو ماسالی.
آرشیو فیلم های محمدرضا زادهوش.
حاتمی در گذر تاریخ، فریدون جیرانی، سینما، ش 238، آذر 1375.
علی حاتمی، نوشته غلام حیدری (عباس بهارلو)، تهران: قصه، دفتر دوم از چهره های قرن بیستمی ایران، چاپ نخست زمستان 1379.