آلن استوارت کانیگزبرگ مشهور به وودی آلن کمدین، طنزپرداز، موسیقیدان، نویسنده، نوازنده ساکسیفون، نمایش نامه نویس، فیلم نامه نویس، بازیگر و کارگردان مولف سینما و تلویزیون در یکم ماه دسامبر سال 1935 میلادی در بروکلین نیویورک در آمریکا چشم به جهان گشود.
از کودکی عاشق سینما شد و فیلم های زیادی را بلعید. پانزده ساله بود که به طنزپردازی در مطبوعات روی آورد و نام مستعار وودی آلن را برای خود برگزید. پس از این در کلاس های فیلم سازی ثبت نام کرد.
وی فعالیت هنری را با نگارش متن های طنز برای مجریان آغاز کرد و سپس خود به اجرای طنزهایش پرداخت. به سال 1956 با خانم هارلین روزن پیمان زناشویی بست. پس از مدتی چند برنامه تلویزیونی نوشت ولی کار برای تلویزیون را بی ارزش یافت و به نقاشی روی شن مانند کرد.
از سال 1960 وارد عرصه بازیگری شد. به سال 1962 از روزن جدا شد و به سال 1966 با لوییز لسر ازدواج کرد. این ازدواج نیز سه سال بعد به جدایی انجامید. پس از این با میا فارو پیمان زناشویی بست که چندان با دوام نبود. او به سال 1997 با سون یی پروین دخترخوانده میا فارو ازدواج کرد.
در این سال ها چند نمایش نامه به نگارش درآورد: دوباره بزن سام، آب را ننوش، پرسش، خدا، لامپ معلق و مرگ در می زند. هم چنین مطالبی برای نشریات نیویورکر، نیوریپابلیک و پلی بوی فرستاد.
نخستین فیلمنامه او تازه چه خبر پیشی بود. نخستین فیلمی که کارگردانی کرد چه خبرها سوسن پلنگی نام داشت که فیلمی ژاپنی بود و او آن را با گفتار خنده داری دوبله کرد. از آن زمان تاکنون توازن، اعتماد به نفس و عصبیت موجود در صدای او با شنونده به خوبی ارتباط برقرار می کند، به همین دلیل بهتر است آثار او به صورت زیرنویس دیده شود تا صدای خود او به گوش برسد نه صدای دوبلر.
او همواره دوست داشت آن چه را به قلم درآورده است خود کارگردانی کند، نخستین فیلمی که به معنای رایج کارگردانی کرد پولو بردار و در رو نام گرفت. او آن قدر شوق داشت که به هنگام اصلاح، سر بینی اش را برید، جای این زخم به خوبی در فیلم دیده می شود.
سپس در فیلم دوباره بزنش سام بازی کرد. چهار سال بعد نخستین نقش اصلی خود را در فیلم بدل به اجرا درآورد.
به سال 1977 با فیلم آنی هال، دوره تازه و مهمی در کار خود را آغاز کرد و اسکار بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم را گرفت.
پس از آن خطر جذب شدن تماشاگران را دریافت، و فهمید که مردم به پرسونای او توجه دارند نه خود او. بنابراین خود را به عنوان هنرپیشه کنار کشید و از ژانر کمدی فاصله گرفت. آن گاه که طرفدارانش دفع شدند! با کمدی های جدی تری بازگشت و نبوغ هنری خود را از کلیشه ای شدن نجات بخشید.
آثار بعدی وودی آشکارا به سمت زندگی نامه خودنوشت رفت.
او حساسیت های خاص خود را دارد، دوست دارد همچون چاپلین، کمدی هایی بسازد که تراژدی نیز هستند. گاه می شود که پس از تدوین به نقطه صفر بازگردد، بازیگران را فرابخواند و نیمی از فیلم را دوباره تصویربرداری کند و گاه بازیگران را هم تعویض می کند. آلن به گریم علاقه ای ندارد و همان گونه که هست بازی می کند، وی در بیش از پانزده فیلم نیز نقش خودش را بازی کرده است.
فیلم های وودی آلن تا کنون به جوایزی بسیاری دست یافته است، ازجمله دو سوم آثار او نامزد دریافت اسکار بوده اند، بنابراین دریافت اسکار برایش جذابیتی ندارد.
امروزه بازی او در نقش آدم نق و نقو و دست و پاچلفتی، طرفداران زیادی دارد. وی از معدود کسانی است که در هر سه زمینه فیلم نامه نویسی، بازیگری و کارگردانی شهرت دارد. همگی فیلم هایی که به دست او ساخته شده با فیلم نامه خود او بوده و خود نیز در بسیاری از آن ها بازی کرده است.
آثار او افزون بر موفقیت در گیشه، از ارزش های هنری نیز برخوردارند.
آلن هر اثر خود را با نگرش ویژه ای می آفریند و هیچ یک از داستان های پیشین او دنباله دار نمی شوند. البته گاه مصالح فیلم های پیشین خود را دست مایه ساخت فیلم تازه ای می کند ولی صحنه ای را می آفریند که به هیچ روی خسته نمی شویم و با دیدن آن ها احساس نمی کنیم وقتمان تلف شده است. او استاد مبهوت کردن تماشاگران است، حال در یک فیلم جنایی باشد یا در یک کمدی عاشقانه.
یکی از موضوعات مورد علاقه آلن، تظاهر آدم ها و نشان دادن صداقت های جعلی است، چیزی که مردم آن را واقعیت می پندارند.
دیگر دغدغه آلن، نویسندگان، خلاقیت و شیوه آفرینش آن ها است. معمولا یکی از شخصیت های فیلم او، راوی داستان است، درون شخصیت ها کاویده می شود و این گونه تضادها را به بیننده می نمایاند. با دیدن مجموعه آثار وی به این می رسیم که مرگ اجتناب ناپذیر است و عشق قابل پیش بینی نیست، پس باید دم را غنیمت شمرد و از زندگی لذت برد.
تنش وودی آلن با والدین، جامعه، زنان، خدا و مذهب و سرانجام با تماشاگران در تمام فیلم های او به چشم می خورد.
مجموعه آثار وودی آلن
آثاری که از او در خاطرم مانده است:
1965: تازه چه خبر پیشی؟ (کارگردان و بازیگر). در نقش ویکتور شاکاپوپولیس.
1966: چه خبرها سوسن ببری؟ یا چه خبرها سوسن پلنگی یا چی شده تایگر لی لی؟ (مجری، تهیه کننده، نویسنده و کارگردان).
1967: کازینو رویال (کارگردان و بازیگر). در نقش دکتر نو یا جیمی باند.
1969: آب را نخورید (کارگردان) / کمدی پولو بردار و در رو یا پول را بردار و فرار کن (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش ویرجیل استارک ول.
1971: مردان بحران: سرگذشت هاروی والینجر (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش هاروی والینجر در انتقاد به هنری کیسینجر. / موزها (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش فیلدینگ ملیش که رییس جمهور سن مارکو می شود.
1972: دوباره بزنش سام (کارگردان و بازیگر) در نقش آلن فلیکس. / آنچه همیشه می خواستید درباره سکس بدانید ولی می ترسیدید بپرسید یا آنچه می خواستی درباره سکس بدانی ولی از پرسیدن آن می ترسیدی (بازیگر، نویسنده و کارگردان) در هفت اپیزود بر اساس کتابی از دکتر دیوید روبن. در چهار نقش: دلقک، فابریزیو، ویکتور شاکاپوپولیس، اسپرم شماره یک.
1973: کمدی خوابیده یا خوابگرد (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش مایلز مونرو. در فرانسه با نام وودی آلن و خرگوش ها اکران شد.
1975: عشق و مرگ (بازیگر، نویسنده و کارگردان) درباره مرگ اندیشی و حمله ناپلئون به روسیه با تاثیر از آثار داستایفسکی و تولستوی. در نقش بوریس گروشنکو.
1976: جبهه (بازیگر). در نقش هاوارد پرینس / بدل (بازیگر)، به کارگردانی مارتین ریت، در نقش دلالی به نام هاوارد پرینس.
1977: آنی هال (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش الوی سینگر. در آلمان به نام شهر روان رنجور اکران شد.
1978: صحنه های داخلی (نویسنده و کارگردان)، یک درام خانوادگی چخوفی تلخ و متفاوت ترین اثر در میان کارهای آلن. آلن از این فیلم به بعد دریافت که یک موسیقی را در پس زمینه ضبط کند تا تدوینگر بر پایه ضرباهنگ آن به تدوین بپردازد. این موسیقی ممکن است در جاهایی فیلم را از ساخت موسیقی نیز بی نیاز کند.
1979: منهتن (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش آیزک دیویس.
1980: خاطرات اکلیلی یا خاطرات استار داست (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش سندی بیتس فیلمساز مشهوری که دیگر نمی خواهد فیلم خنده دار بسازد و به درام هایی روی می آورد که بر واقعیت های دردناک زندگی تمرکز دارند. ترکیب پیچیده ای از فلش بک و فانتزی. دیالوگ به یادماندنی: برای شماها من یه کافرم ولی واسه خدا یه حریف باوفا هستم / به وودی آلن، از اروپا با عشق (بازیگر). در نقش خودش. دیالوگ ماندگار: من نمی خوام با کارم به جاودانگی برسم، می خوام با نمردن به اون دست پیدا کنم.
1982: کمدی سکسی نیمه شب تابستانی (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش اندرو.
1983: زلیگ (بازیگر، نویسنده و کارگردان) درباره روانشناسی رنگ برنگ شدن و تلون مزاج. در نقش لئونارد زلیگ کسی که همچون آفتاب پرست خود را به شکل دیگران درمی آورد تا مورد تایید آن ها قرار گیرد و به مایه سرگرمی مردم تبدیل می شود. فلچر مداوای او را برعهده می گیرد و زلیگ شکل و شمایل یک روان شناس را می یابد. فلچر می گوید من یک دروغ گو هستم و این گونه ابتکار عمل را در دست می گیرد. زلیگ به نامزدی دکتر یودورا فلچر در می آید، با عشق نجات می یابد و معالجه می شود ولی او تنها دمدمی مزاج نیست، مردم جامعه نیز همین گونه اند و آرای اجتماعی ثباتی ندارد. زمانی او را دوست دارند و مدتی بعد از او متنفر می شوند. رسانه ها به وی حمله می کنند، او به ناچار به آلمان می گریزد و به فاشیست ها در حلقه مرکزی رایش سوم می پیوندد. ازدواج موفق فلچر و زلیگ یک نمونه نادر در فیلم های آلن به شمار می رود. این فیلم در عصر جاز صحنه پردازی شده یعنی درست پس از عصر ویکتوریا. جان مورتوم بلوم، مورخ خیالی فیلم، حقایق تاریخی را بازگو نمی کند ولی در عوض حقایق روان شناختی آن دوره را شرح می دهد. دیالوگ های ماندگار: روشن فکرها مثل مافیا هستند؛ فقط از بین خودشون آدم می کشند!؛ وقتی مثل بقیه باشی در امانی.
1984: دنی رز برادوی (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش دنی رز.
1985: رز بنفش قاهره یا رز ارغوانی قاهره (نویسنده و کارگردان).
1985: پنجاه سال فعالیت! (بازیگر). در نقش خودش. / کمدی عاشقانه هانا و خواهرانش (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش میکی سکس. برنده اسکار.
1987: روزگار رادیو یا روزهای رادیو (بازیگر، نویسنده، کارگردان و گوینده) / سپتامبر (نویسنده و کارگردان). دیالوگ ماندگار: زندگی فقط دو رویه داره، هراس و فلاکت. همش همینه. باید خوش حال باشی که بدبختی / شاهلیر (بازیگر) ساخته گدار. در نقش آقای بیگانه.
1988: زنی دیگر (نویسنده و کارگردان). / هتل ترمینوس: کلاوس باربی، روز و روزگار او (تهیه کننده).
1989: یک اپیزود از داستان های نیویورکی: تباهی ادیپ (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش شلدون میلز، دو اپیزود دیگر را مارتین اسکورسیزی و فرانسیس فورد کاپوئلا ساخته اند / جنایت و جنحه یا جرم ها و بزهکاری ها (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش کلیف استرن.
1990: آلیس (نویسنده و کارگردان).
1991: صحنه هایی از مرکز خرید (بازیگر) ساخته پل مازورسکی. در نقش نیک فایفر.
1992: سایه ها و مه (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش کلاینمن. بر پایه نمایش نامه مرگ نوشته خودش. دیالوگ ماندگار: من از مردن نمی ترسم... فقط می خوام موقعش که شد اون جا باشم / زن و شوهرها یا شوهران و زنان (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش گیب رات. از ظریف ترین آثار آلن.
1993: قصه جنایی منهتن یا معمای قتل در منهتن (بازیگر، نویسنده و کارگردان) به سبک فیلم های نوآر. در نقش لری لیپتون.
1994: گلوله ها بر فراز برادوی (نویسنده و کارگردان). / آب را نخورید (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش والتر هولاندر.
1995: پسران آفتاب (بازیگر). در نقش ال لوییس. / کمدی رمانتیک آفرودیت توانمند یا آفرودیت توانا (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش لنی.
1996: همه می گویند دوستت دارم (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش جو برلین.
1997: شالوده شکنی هری یا ساختارشکنی هری (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش هری بلاک.8 / پیران آفتاب (بازیگر). در نقش ال لوییس. / بلور مرد وحشی (بازیگر). در نقش خودش.
1998: صد سال بنیاد فیلم آمریکا... صد فیلم (بازیگر). در نقش خودش. / چهره مشهور یا شهرت (نویسنده و کارگردان)، با حضور لئوناردو دی کاپریو در نقش براندن دارو. / بازیکنها (بازیگر). در نقش مدیر گزینش. / مورچه ها. صدای او در نقش زد.
1999: شیرین و پست یا شیرین و باحال (بازیگر، نویسنده، کارگردان و گوینده).
2000: مرد شرکتی (بازیگر). در نقش سفیر آمریکا. / فیلم کمدی دزدهای خرده پا (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش ری وینکلر. پرفروش ترین فیلم وودی آلن / نور همدم من است (بازیگر). در نقش خودش. / جمع کردن شکسته ها (بازیگر). در نقش تکس کراولی.
2001: کمدی عاشقانه نفرین عقرب یشمی (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش سی دبلیو بریگز. با عنوان نفرین عقرب به فارسی دوبله شد. تنها فیلم آلن که پس از انقلاب به فارسی دوبله شد و تنها فیلم آلن که در ویدئو کلوپ ها موجود است. / صداها از شهری که دوست دارم (نویسنده و کارگردان). / استنلی کوبریک: زندگی به روایت تصویر (بازیگر). در نقش خودش. / کنسرت برای نیویورک (بازیگر). در نقش خودش.
2002: وودی آلن: زندگی با فیلم (بازیگر). در نقش خودش / جادوی فلینی (بازیگر). در نقش خودش. / پایان هالیوودی (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش ول وکسمن.
2003: صدسال امید و شوخ طبعی (بازیگر). در نقش خودش. / چیزی غیر از این یا چیزی دیگر (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش دیوید دابل. با فیلمبرداری فیلمبردار ایرانی داریوش خنجی / چارلی: زندگی و هنر چارلی چاپلین (بازیگر). در نقش خودش.
2004: فرانسوا تروفو، یک زندگینامه (بازیگر). در نقش خودش. / ملیندا و ملیندا (نویسنده و کارگردان).
2005: بالاد گرینیچ ویلج (بازیگر). در نقش خودش. / غیر خودی (بازیگر). در نقش خودش. / امتیاز نهایی (نویسنده و کارگردان).
2006: خبر داغ (بازیگر، نویسنده و کارگردان). در نقش سید واترمن. / خانه (بازیگر). در نقش خودش.
2007: رویای کاساندرا (نویسنده و کارگردان).
2008: ویکی کریستینا بارسلونا (نویسنده و کارگردان).
2009: هر کاری که جواب می دهد (نویسنده و کارگردان).
2011: نیمه شب در پاریس (نویسنده و کارگردان)، برنده اسکار.
فهرست منابع
وودی آلن، نوشته مارتین فیتزجرالد، ترجمه مژگان محمد، تهران: کتاب آوند دانش، چاپ اول 1382.
همه می گویند دوستت دارم، وودی آلن در آینه سه فیلم (آنی هال، استارداست و زلیگ)، ریچارد ال مودی، ترجمه شعله آذر، به ویرایش محسن آزرم، تهران: چشمه، چاپ نخست، بهار 1390.
آرشیو فیلم محمدرضا زادهوش.
زندگی و آثار وودی آلن، نوشته سام پی گیرگیس، ترجمه فاطمه محمودی نژاد، تهران: نارنج، 1378.
وودی آلن از زبان وودی آلن، در گفت و گویی با ستیک بیورکمان، ترجمه هوشنگ حسامی، تهران: نشر ایران، 1377.
وودی آلن به روایت وودی آلن، استیگ بیورکمان، ترجمه شهره شعشعانی، تهران: فرزان روز، 1380.
طنزهای وودی آلن، ترجمه محمود مشرف آزاد تهرانی، تهران: ماه ریز 1381.
بازنده همه چیز را می برد: هنر کمیک وودی آلن.
مانهاتان، نوشته وودی آلن، ترجمه مسعود اوحدی، تهران: الست فردا، 1380.
کنت دراکولا، نوشته وودی آلن، ترجمه احسان نوروزی، تهران: نیلا، 1382.
بی حساب، نوشته وودی آلن، 1971.
بی بال و پر، نوشته وودی آلن، 1975.
عوارض جانبی، نوشته وودی آلن، 1980.
فیلمنامه آنی هال، ترجمه مژگان محمد، تهران: نی، 1380.
فیلمنامه رز ارغوانی قاهره، ترجمه شهرزاد بارفروش، تهران: نی، 1380.
کنت دارکولا و داستانهای دیگر، نوشته وودی آلن، ترجمه احسان نوروزی.
نمایشنامه مرگ در می زند، نوشته وودی آلن، ترجمه هوشنگ حسامی، تهران: تجربه، 1376.
نمایشنامه مرگ، نوشته وودی آلن، ترجمه بهروز تورانی، چاپ خانه رشدیه، خرداد 1360.
دوباره اون آهنگو بزن سم، نوشته وودی آلن، ترجمه بهرنگ رجبی، تهران: چشمه.
از این آب ننوشید، نوشته وودی آلن، ترجمه بهرنگ رجبی، تهران: چشمه.
فلوسی، نوشته وودی آلن، ترجمه صفدر تقی زاده، مجله آدینه، ش 39، آذر 1368.