کورش نیکپیام نمایش نامه نویس، بازیگر و کارگردان تئاتر ایران به سال 1363 در اهواز چشم به جهان گشود.
کورش از همان کودکی زیر نظر پدرش احمد که کارگردان تئاتر بود با هنرهای نمایشی آشنایی یافت. خانواده آن ها پس از مدتی کوچیدند و در اصفهان اقامت گزیدند.
وی هنر تئاتر را در اصفهان دنبال کرد. در سال 1381 نخستین نمایش نامه خود را به نام عشق به نگارش درآورد که اجرا نشد. پس از دریافت دیپلم، رشته مهندسی غذایی را در دانشگاه تبریز دنبال کرد تا این که به سال 1385 لیسانس خود را گرفت.
در همین سال گروه نمایش هنر را در اصفهان پایه گذاری کرد، هادی بهارلو، احمد دهقان، رسول دهقانی، متین بنایی، میلاد حمزه، مینا حدادی نسب، مائده منتظری، پریا نصری و رویا قادری از اعضای این گروه به شمار می روند.
آن گاه رشته صنایع غذایی را در دانشگاه تبریز پی گرفت و به سال 1387 با دفاع از پایان نامه خود با نام واکنش های قهوه ای شدن به راهنمایی دکتر احمدی موفق به دریافت درجه فوق لیسانس شد.
به سال 1388 پیمان زناشویی بست. او می گوید: همسرم تصویر برداری می کند و در کار تئاتر به من یاری می رساند. سابقه کار در اهواز و تبریز را تجربه کرده ام ولی کار کردن در فضای اصفهان را دوست دارم.
این نمایش نامه ها به قلم او به نگارش درآمده اند:
نمایش خیابانی داش جوات، اصفهان، به کارگردانی پویان عطایی، با بازی امین پناهی، 1387.
نمایش صحنه ای چهارمین نامه.
نمایش صحنه ای گردن کلفته و سرگرد قهرمان، 1389.
نمایش صحنه ای سرباز قهرمان، 1389.
نمایش خیابانی خواستگاری.
نمایش محکومین، برگزیده جشنواره سراسری نمایشنامه نویسی.
نمایش آهو خانم، برگزیده جشنواره کشوری تئاتر رضوی.
نمایش کودکانه تصمیم قشنگ توی کتاب بچه ها، به کارگردانی پویان عطایی.
نمایش تنبل خان.
نمایش کنار چاه.
نمایش صندوق سیاه.
نمایش سیرک حیوانات.
نمایش پیمان شوم.
نمایش داور کیست؟
نمایش عشق و مرگ.
نمایش صحنه ای یک به علاوه سه، مجتمع فرهنگی و هنری سوره اصفهان، اسفند 1390.
روایتی از دوران دفاع مقدس که تلفیقی از سبک های رئالیستی و اکسپرسیونیستی است. چند ایرانی در یک کمین به سر می برند: ناصر، سعید، عبدل و حاجی که فرمانده است. داستان از نگاه سعید روایت می شود. عبدل اهوازی است یک روز برای تماشای فیلم به سینما رفته که موشکی در خانه آن ها فرود آمده و همسرش ریحانه را که بارد بوده به شهادت رسانده است.
ناصر جوانی از اصفهان است که برای گذراندن دوره اجباری سربازی به جبهه آمده است.
یک روز عبدل خوابش می برد و عراقی ها موقعیت آن ها دور می زنند. آب و غذا جیره بندی می شود و پس از مدتی به خوردن علف و برگ درخت روی می آورند. آب هم نیست. ناصر و عبدل برای به دست آوردن آب می روند ولی ناصر از ناحیه پا زخمی می شود. سرانجام نیروهای خودی به کمک می آیند و عراقی ها عقب نشینی می کنند. ولی آن ها دست بردار نیستند دوباره هجوم می آورند و شیمیایی می زنند. در سنگر فقط یک ماسک هست و حاجی آن را به سعید می دهد. سعید زنده می ماند و در بیمارستان بستری می شود. پس از بهبودی باز راه جبهه های نبرد را در پیش می گیرد تا این که به شهادت می رسد.
هادی بهارلو، رسول دهقانی، میلاد حمزه، کوروش نیک پیام، مائده منتظری، احمد دهقانی در این تئاتر به ایفای نقش می پردازند و محمد اعمی مشاور کارگردان است.
مینا حداد نسب منشی صحنه، نسیم پناهی مدیر صحنه، رویا قادری و عباس نادری در بخش موسیقی این تئاتر فعالیت می کنند و تهیه پوستر و بروشور آن را مائده منتظری برعهده دارد.
نمایش هایی به کارگردانی کوروش نیک پیام:
نمایش خیابانی آرمان شهر، 1383.
نمایش صحنه ای یک بعلاوه سه، مجتمع فرهنگی و هنری سوره اصفهان، اسفند 1390.
نیک پیام در این نمایش ها به ایفای نقش پرداخته است:
شمشیر خونین، تبریز.
نمایش صحنه ای خار و گل.
نمایش صحنه ای یک بعلاوه سه، در نقش عبدل، مجتمع فرهنگی و هنری سوره اصفهان، اسفند 1390.
نمایش نامه های او جوایزی را از جشنواره های تئاتر ایثار، جشنواره تئاتر رضوی، جشنواره سراسری نمایش نامه نویسی، دو دوره جشنواره بین المللی تئاتر دانشجویی، جشنواره استانی دفاع مقدس، دو دوره جشنواره استانی جوان و سیزدهمین دوره تئاتر بسیج به دست آورده اند.