حسین شفیعی عارف دلسوخته، دانشمند برجسته، شارح نهج البلاغه، مدرس حوزه، حکیم متاله، نسخه پژوه فرزانه، کتاب شناس، مترجم، مصحح و شاعر ایرانی به سال 1302 در محله لنبان اصفهان چشم به جهان گشود و در دوم بهمن ماه سال 1378 در هفتاد و شش سالگی در اصفهان دیده از جهان فروبست.
پدرش قدمعلی به الهام الهی فرزندش را در پنج سالگی به مکتب سپرد. حسین ده ساله بود که جامع المقدمات را هدیه گرفت و این آغاز تحصیلات حوزوی او بود.
سپس برای دانش اندوزی به قم و تهران سفر کرد و از محفل بزرگان توشه ها برگرفت اما هیچ گاه لباس روحانیت بر تن نکرد.
از استادان او می توان به حاج آقا رحیم ارباب، آیت الله العظمی بروجردی، آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی، شاه آبادی، میرزا علی آقا شیرازی، محمدجواد فریدنی، صدر هاطلی کوپایی، حیدر علی خان برومند، سیدنورالدین شیرازی، محمدحسن نجف آبادی، محمد درچه ای، اسدالله ایزدگشسب و ذوالریاستین اشاره داشت.
پس از این به تدریس در دبستان ها روی آورد. آن گاه حسابدار یکی از کارخانجات ریسندگی اصفهان شد و پس از بازنشستگی در منزلش به صحافی و کتاب فروشی پرداخت.
افزون بر این به تربیت نفوس مستعد و تدریس اسفار ملاصدرا، فصوص الحکم، طب و هیات، گلشن راز، منازل السایرین، منطق، شرح منظومه، الذریعه راغب اصفهانی، مناجات شعبانیه، مکارم الاخلاق، شرح لمعه، الکافی، الوافی، مفتاح الفلاح شیخ بهایی، مصباح الانس قونوی، اشعار باباطاهر عریان و مثنوی معنوی و به ویژه تفسیر قرآن کریم و نهج البلاغه شریف برای مشتاقان علوم سرگرم بود. وی دانش اندوزان را از یادداشت برداری بر حذر می داشت و می گفت: می خواهم این دانش ها از قلبی به قلب دیگر انتقال یابد نه از کتابی به دفتری دیگر.
هم چنین مدتی در دوره کارشناسی ارشد فلسفه در دانشگاه اصفهان به تدریس فتوحات مکیه پرداخت.
از شاگردان او می توان از خانم پروفسور آنه ماری شیمل، دکتر اعظم رجالی، جواد حاج شفیعی، دکتر علی کرباسی زاده اصفهانی و مهدی سمندری نام برد.
بسیاری از مسوولان وقت از مریدان حاج آقاحسین بودند و مخفیانه به منزل او رفت و آمد داشتند.
غزلی از سروده های حاج آقا حسین شفیعی را با هم می خوانیم:
سلطان عشق خانه عقلم خراب کرد
تحصیل دانشم همه نقش بر آب کرد
از تخته بند عالم الفاظ و قیل و قال
دادم نجات و فارغم از هر کتاب کرد
دستم به دست خازن دارالجنون سپرد
آزادم از ملامت هر شیخ و شاب کرد
دیوانه ام نمود و فکندم ز چشم خلق
آسوده ام از رنج ایاب و ذهاب کرد
بر رویم از حقیقت هستی دری گشود
بس آشنا به خویشم از این فتح باب کرد
پس هرچه یافتم همه از عشق بود و بس
آن یافتی که خود نتوانم حساب کرد
شعرم نشانه ای از سلوک است نی سخن
داند هر آن که آب تمیز از سراب کرد
شد حاصل حیات شفیعی همین که دوست
زین گوهر مراد ورا کامیاب کرد
مزار حاج آقاحسین شفیعی در قطعه نام آوران اصفهان قرار دارد و روی آن این دو بیت از اقبال لاهوری به چشم می خورد:
چو رخت خویش بربستم ازین خاک
همه گفتند با ما آشنا بود
ولیکن کس ندانست این مسافر
چه گفت و با که گفت و از کجا بود
و در قاب عکسش این شعر از خود او را نبشته اند:
نوای عشق بازان خوش نوایی
که هر آهنگ او را ره به جایی
اگرچه صد نوا بیرون دهد چنگ
چو نیکو بنگری باشد یک آهنگ
از آثار او است:
دارالجنون عشق، تهران: همشهری، چاپ اول 1379، هشت + 251ص.
بهجه الطالبین در منطق.
نورالیقین در شرح خطبه متقین.
تجلی فضیلت در فضایل و مناقب امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام، از اعترافات ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ترجمه حسین شفیعی، به کوشش ابوالفضل میرلوحی، چاپ دوم، 1372، دو جلد.
تصحیح کنزالرموز اثر میرحسین هروی.
سخن آشنا، شرح عرفانی و اخلاقی نهج البلاغه، با مقدمه دکتر محمدباقر کتابی.
فهرست منابع
آثار و افکار حکما و عرفای مشهور اصفهان از قرن دوازدهم تا عصر حاضر، اعظم رجالی، اصفهان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، چاپ اول 1383، ص 339 تا 429.
کتاب شناسی ملی ایران.
«عارف اصلاحگر، یادکردی از عارف واصل استاد حسین شفیعی»، روزنامه همشهری، سال هشتم، ش 2098، شنبه سوم اردیبهشت 1379، ص 9.
«سبکباران ساحل ها»، روزنامه همشهری، س 8، ش 2100، دوشنبه پنجم اردیبهشت 1379.
روضه رضوان، محمد طاهری، اصفهان: نقش مانا، چاپ اول 1384، ص 181.