Quantcast
Channel: شارژ ایرانسل و رایتل
Viewing all 464 articles
Browse latest View live

نیایش اوستایی زرتشتیان بر سر سفره هفت سین

$
0
0

سرود و نیایش اوستایی زرتشتیان برای سال نو برگرفته از اوستای هفتن یشت به زبان اوستایی با ترجمه فارسی تقدیم می شود:

به نام اهورامزدا

اشویی خوشبختی است و خوشبختی از آن کسی است که خواهان خوشبختی دیگران باشد.

(بخش هایی از هفتن یشت)

ایتا. آت. یزَه مَیدِه. اَهورِمْ. مَزدامْ. یه. گامْچا. اَشِمْچا. دات. اَپَسْچا. اُرْوَراوْسْچا. وَنْگهواشِ. رَئُوچاوْسْچا. دات. بومیمچا. ویسْپاچا. وُهو...

دَیتی. کنامْچا. ایدْیونام. هْیتْ. اُرونو. یزَه مَیدِه... اَشااُنامْ. آئَتْ. اُرونو. یزَه مَیدِه. کودُ. زاتَنامْچیت. نَرامْچا. نااِئری نامْچا. یئِه شامْ. وَهِه هیش. دَائِناوْ. وَهنَینْتی. وا. وِنْگهِن. وا. وَاونَرِه. وا...

آت. ایتا. یزَه مَیدِه. وَنْگهوشْچا. ایت. وَنْگهومیشْچا. ایت. سْپِنْتِ نْگ. اَمِشهِ نْگ. یوَاِجِْیو. یوَاِسْوو. یوئی. وَنْگهِه اُش. آ. مَنَنْگهو. شْینْیتی. یاوْسْچا. اوُایتی...

تو را ای اهورامزدا می پرستم، که قانون اشا را بنیاد نهادی، آب ها و گیاهان و روشنایی را آفریدی، کل جهان و همه نعمتها را نیک آفریدی - می ستاییم روان یلان و پهلوانان و مردان و زنان نیک اندیشی که با وجدان نیک بر ضد بدی ها بر می خیزند - می ستاییم مردان و زنان نیک اندیش و جاودانه را که همواره با منش پاک زندگی می کنند و دائم سودرسان هستند.

(باشندگان سر سفره دست در دست هم)

اَتَه جَمْیادَیته آفْرینامی (همان شود که آرزو کردیم). اَغْنی اَشوبیم (بشود که از اشون ها باشیم). هَمازوربیم. هَمازور کرفِه کاران بیم. دور از وَنا و وَناکاران بیم. هَم کرفه بسته کشتیان و نیکان و وهان هفت کشور زمین بیم. دیرزیویم. درست زیویم. شادزیویم. تازیویم به کامه زیویم. گیتیمان باد به کامه تن. مینومان باد به کامه روان. همازوربیم. همازور همااشوبیم. اشم وهو (تا سر)

 

 اصفهان آن لاین


دیدار با احمد دهقان

$
0
0

احمددهقان بازیگر تئاتر ایران به سال 1368 در اصفهان چشم به جهان گشود.

در دوران دبیرستان رشته ریاضی را رها کرد و دیپلم خود را به صورت غیر حضوری از هنرستان هنرهای زیبای اصفهان گرفت.

به سال 1385 با ایفای نقش شهید ردانی پور در نمایش در حریم خلوت یار به کارگردانی حسین سرور برای نخستین بار روی صحنه تئاتر حضور پیدا کرد.

از همین سال دوره آموزش بازیگری را در موسسه هژیر فیلم سپیدار به مدیریت استاد غلامرضا چیت ساز، آغاز کرد و تا سال 1387 به آن سرگرم شد.

به سال 1386 در نمایش به رنگ حماسه به کارگردانی سعید مردانی در نقش یاسر حضور یافت و آموزش کامل فیلم سازی مستند را زیر نظر منوچهری، کلانتری و ارد عطارپور در تالار هنر گذراند.

در همین سال در نمایش کیلومتر هشت جاده اهواز نوشته احسان رحیمی به کارگردانی مهران درخشنده فر پنج نقش دانشجو، قاضی و... را اجرا کرد.

به سال 1387 در نقش نوچه خان در فیلم شیدایی به کارگردانی حسن جوان بخت حضور یافت. این فیلم قرار بود روی پرده سینماها بنشیند ولی از شبکه استانی چهارمحال و بختیاری پخش شد.

به سال 1388 آموزش بازیگری را نزد اسماعیل موحدیان و نمایش نامه نویسی را نزد سعید محسنی در تالار هنر اصفهان پی گرفت.

در این سال در سه نمایش حضور داشت:

در نقش افسر تجسس در نمایش شقایقی به رنگ خاک به کارگردانی رضا قانعیان.

نمایش حسن کچل در نقش حسن کچل، به کارگردانی مجتبی طالبی.

نمایش چهارشنبه سوری، به کارگردانی مجتبی طالبی که برای کمیته شهروندی ساخته شد و یک بار به صورت خیابانی در پارک لاله و بار دیگر به صورت صحنه ای در تالار فرهنگیان به اجرا درآمد.

به سال 1389 به انجمن سینمای جوان پیوست و دوره کارگردانی را در آن جا دنبال کرد. دو فیلم کوتاه دستاورد او از این دوره بود: فیلم سقف این خانه تویی و فیلم تاب تاب عباسی که برگزیده جشنواره فیلم صد شد.

شرکت در دوره بازیگری زیر نظر خانم لیلا پرویزی در تالار هنر و بازی در چند نمایش، فعالیت های او در سال 1389 است:

نمایش شب نامه به کارگردانی ابوالفضل شریفی، در نقش سرباز مغول که جایزه نخست جشنواره استانی را به کف آورد.

نمایش گردن کلفته و سرگرد قهرمان، در نقش گردن کلفته، به کارگردانی کورش نیک پیام.

صندلی من، به کارگردانی ابوالفضل شریفی در نقش معاون، برگزیده جشنواره طنز.

احمد دهقان امسال چند بازی برای شبکه امام حسین علیه السلام انجام داد و در نمایش یک به علاوه سه، به کارگردانی کورش نیک پیام، در نقش ناصر حضور یافت.

 

 

 اصفهان آن لاین

دیدار با احمد ریحان

$
0
0

احمد ریحان عکاس، تدوینگر، مدرس و هنرمند ایرانی به سال 1344 در اصفهان چشم به جهان گشود.

فعالیت هنری خود را به سال 1367 با تدوین فیلم های مستند برای شهرداری اصفهان آغاز کرد و آن گاه به هنر عکاسی روی آورد. عکاسی را از استادان نام آوری چون رضا نوربختیار، مسعود معصومی و غلام رضا شیرانی فراگرفت و پروژه های عمرانی شهرداری اصفهان را به صورت هنری عکس برداری کرد.

به ورزش نیز علاقه داشت و بسکتبال را به صورت حرفه ای در تیم ذوب آهن اصفهان دنبال کرد. وی چندین بار به مقام های برتر در سطح ملی و جهانی دست یافت که ازجمله می توان به مقام سوم آسیا به سال 1990م در مسابقات اندونزی اشاره کرد.

به سال 1375 رشته تربیت بدنی را در دانشگاه اصفهان پی گرفت و به سال 1381 لیسانس خود را دریافت کرد.

به سال 1388 به انجمن عکاسان ایران پیوست. او در اتحادیه عکاسان اصفهان، کانون عکس اصفهان و کانون پرتو آبی نیز عضویت دارد، و به تدریس نورپردازی استودیو و عکاسی سرگرم است.

عکاسی پرتره با گرایش نورپردازی حرفه ای، زمینه اصلی فعالیت او را تشکیل می دهد. مجموعه عکس های او از مفاخر اصفهان ازجمله رضا ارحام صدر، جلیل شهناز، سیدحسن کسایی، محمود فرشچیان و... قرار است برای جلوگیری از فراموشی چهره های فرهنگی و هنری با نام نسل بی تکرار به چاپ رسد.

کاپ افتخار به عنوان نفر برتر جشنواره عکس کالیفرنیا با موضوع زلزله بم به سال 1382 و مدال طلای فدراسیون جهانی عکس (FIAP) بخشی از افتخارات اوست.

همچنین عکس میم مثل مادر، جایزه جشنواره عکس اتریش در بخش خاورمیانه را برای او به ارمغان آورد.

امسال نیز به عنوان بهترین عکاس جشنواره آساهی شینبون ژاپن شناخته شد و عکس او به نام اشک، جایزه ویژه بخش بین الملل را به دست آورد.

 

ریحان تا کنون آثار خود را در چند نمایشگاه گروهی و انفرادی در داخل و خارج از ایران به نمایش گذاشته است:

نمایشگاه انفرادی عکس پرتره و پرتره های تبلیغاتی، دبی، 1385.

نمایشگاه گروهی، نگارخانه سایه اصفهان، 1387.

نمایشگاه گروهی، هتل شرایتون قطر، پاییز 2012.

نمایشگاه جام هستی، گالری آرته اصفهان، بهمن 1390.

نمایشگاه گروهی با موضوع طبیعت ایران، خانه هنرمندان اصفهان، 1390.

نمایشگاه گروهی، کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان، 1390.

نمایشگاه گروهی، با موضوع طبیعت ایران، دانشگاه آزاد خوراسگان، 1390.

هم چنین در سال جاری میلادی در گالری مریم سیحون در لس آنجلس، برج کانن در توکیو و در ریدشیم فرانسه نمایشگاه هایی برگزار خواهد کرد.

ریحان امسال از عکس پرتره به کارهای مدرن پرش کرده است. شماری از تابلوهای او با این زبان در اسفند 1390 در گالری خانه نقش اصفهان به نمایش درآمد. مجتبی درویشی کهن درباره هریک از تابلوهای ریحان شعری سروده است. عکس ها اندیشه های سرگردان و شعرها نامه های سرگردان هستند که قرار است یک جا به چاپ رسند.

او می گوید:

امروز مردم دچار بیماری سرعت شده اند، بارش برف، نشستن آن روی زمین و خشک شدن آن، و یا رشد یک نهال را نمی بینند، من زمان را متوقف کرده ام. از فنجان نسکافه ام گرفته تا ریختن قهوه روی ضبط صوتم... البته پرش با قطره از ژانرهای عکاسی است. این کار، حادثه است البته قطرات در تابلوهای من، هوشمندی ویژه ای دارند، بعضی از قطرات همانند آدمک هستند. روی تابلوها قیمت نگذاشته ام چون درآمد حاصل از آن، صرف امور خیریه می شود.

روز گشایش نمایشگاه، افراد زیادی آمدند، بسیاری از آن ها سال ها بود که همدیگر را ندیده بودند، این هم جزیی از نمایشگاه بود.

 

 اصفهان آن لاین

شعر عمونوروز

$
0
0

شعر عمونوروز اومده سروده م. راد است.

 

وقت عید است، بر صبح

من میام خونه تو

کوبه را نرم می زنم

گاهی بشکن می زنم

یه هوا تخمه دارم

دونه دون می شکنم

من برات قصه دارم

نقل بی غصه دارم

یه طبق عشق و امید

یه بغل یاس سفید

یه سبد عطر بهار

یه دل خندون یار

همه همراه من اند

پای هفت سین می شینم

چهره تو خوب می بینم

غم رو از دل می برم

شادی رو جاش می ذارم

من از اون کوه بلند

من از اون دشت کمند

از دل منقل نور

از سر بقچه هور

یه خبر تازه دارم

که با بقچم میارم

بقچه رو باز می کنم

دل رو بی راز می کنم

مژده از مرد کهن سال جوان گر دارم

نغمه از رفتن تاریکی و ظلمت آرم

که با اون یه دسته از سوسن و سنبل می آرم

از سر مهتابی قله نور

تا دل کوچه پرپیچ شما

هرکی گفته چه خبر

با لب خندون و شاد

عیدی دادم به همه نقل و نبات

بعد گفتم می دونی

عمو نوروز اومده

شاد و پیروز اومده

 

درباره عمونوروز بیشتر بخوانید:

عمونوروز و حاجی فیروز

عمو نوروز غمگین بود

 

 

 اصفهان آن لاین

دیدار با مهندس سروش درویشی

$
0
0

سروش درویشی وبلاگ نویس، فیلمساز، بازیگر، نمایش نامه نویس و کارگردان تئاتر ایران به سال 1369 در شاهین شهر اصفهان چشم به جهان گشود.

از نوجوانی به تئاتر علاقه مند شد و به سال 1381 در کلاس های بازیگری فرهاد فرجی حضور یافت. پس از این، آموزش بازیگری را نزد احسان رحیمی و کلاس آموزش نمایش نامه نویسی را زیر نظر سعید محسنی ادامه داد و در این نمایش ها به ایفای نقش پرداخت:

مولای عرشیان، به کارگردانی احسان رحیمی.

آن سوی فرات، به کارگردانی احسان رحیمی.

حکایات سعدی، به کارگردانی احسان رحیمی.

خواستگاری سال نو، به کارگردانی احسان رحیمی.

نوری از این خاکستر، به کارگردانی فرهاد فرجی، 1382.

پچ پچه های پشت خط نبرد، به کارگردانی علی رضا نادری.

نمایش نامه خوانی دهانی پر از کلاغ، نوشته جمشید خانیان.

نمایش نامه خوانی درون پیراهن یحیی، نوشته جمشید خانیان.

باغ آلبالوی آنتوان چخوف، دانشگاه آزاد خمینی شهر، 1387.

به سال 1386 گروه تئاتر باربرد را پایه گذشت و باربد با اجراهای دانشجویی و شرکت در جشنواره های دانشجویی کار خود را آغاز کرد.

درویشی به سال 1387 رشته کارگردانی را در انجمن سینمای جوان پی گرفت و دو فیلم کوتاه ساخت:

راه سبز برای جشنواره فیلم های پنج دقیقه ای، 1388.

فیلم کوتاه داستانی عبور، 1390 که رتبه دوم جشنواره فرهنگی و هنری نماز را در سطح کشور به دست آورد.

او دیپلم خود را در رشته کامپیوتر و به سال 1389 کاردانی خود را در همین رشته از دانشگاه آزاد خمینی شهر دریافت کرد.

درویشی در نمایش امروز چهل ستون و نمایش جاده بسته است دستیار کارگردان (احسان رحیمی) بود. پس از این چندین نمایش را خود، کارگردانی کرد:

نوری از این خاکستر، نوشته فرهاد فرجی، دانشگاه آزاد واحد خمینی شهر، 1386.

نمایش کیلومتر هشت جاده اهواز، نوشته احسان رحیمی، 1388، با بازی خودش.

نمایش کمدی یک حکایت از چندین حکایت استاد، نوشته احسان رحیمی، با بازی خودش.

نمایش کمدی خواستگاری هشت صبح، نوشته خودش و با بازی خودش.

نمایش عروس نوشته حسن حاجت پور، با بازی خودش.

نمایش دو متر در دومتر جنگ، نوشته حمیدرضا آذرنگ، شاهین شهر، 1389.

نمایش روزی روزگاری آبادان، نوشته حمیدرضا آذرنگ، 1389.

نمایش چهل تکه، نوشته هومن حیدری، شاهین شهر، 1390.

نمایش لیلا نام تمام دختران شهر، نوشته هومن حیدری، اسفند 1390، ساختمان مرکزی حوزه هنری اصفهان، برگزیده جشنواره تئاتر جوان استان اصفهان و برنده جایزه بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر زن، بهترین موسیقی، بهترین طراحی صحنه و جایزه سوم بازیگر مرد.

او می گوید:

از استادم احسان رحیمی، لطف ها و زحمات جمشید خانیان، سعید محسنی، محمدرضا رهبری، علی رضا قدسیه، همه کمک های دوست و برادر خوبم یونس مولایی و راهنمایی های حسن حاجت پور و صادق فرهمند سپاس گزاری می کنم.

گروه های تئاتر باید موقع اجرای عمومی حمایت بشوند چون هدف یک گروه، اجرای عمومی است و اگر ارگان ها فضای مناسب در اختیار بگذارند و حمایت مالی کنند گروه های تئاتر ماندگار می شوند و آثار بهتری را ارائه می دهند. ایجاد فضای مناسب برای تدریس اصولی و آموزش آکادمیک تئاتر در ارگان های مختلف نیز از آرزوهای من است.

 

 

 اصفهان آن لاین

شناختی تازه از عباس بهشتیان

$
0
0

عباس بهشتیان نویسنده، پژوهشگر، اصفهان شناس، میراث یار، عاشق بی ریای اصفهان، ایثارگر عرصه حفاظت از آثار تاریخی، اسطوره بی مانند عرصه پاسداری از میراث فرهنگی، تاریخ نگار و محقق ایرانی به سال 1305 در اصفهان چشم به جهان گشود و به روز دوشنبه دهم اسفندماه 1362 در پنجاه و هفت سالگی در اصفهان دیده از جهان فروبست.

پدرش به کشاورزی در ریز لنجان و روغن کشی در عصارخانه سرگرم بود. عباس تحصیلات خود را در مدرسه قدسیه آغاز کرد. در بزرگسالی پدر و برادرش را از دست داد و به کشاورزی و باغداری روی آورد.

تلاش بهشتیان در جهت حفظ محیط زیست در کنار پاسداری از میراث تاریخی و فرهنگی، تاکیدی بر جداناپذیر بودن این دو عرصه است و سرمشق خوبی برای اصفهان دوستان در عصر حاضر و آینده به شمار می رود.

بهشتیان هر روز کلاه شاپویی بر سر می نهاد، پالتویی نخودی به تن می کرد و کفشی بدون پاشنه می پوشید و به بناهای تاریخی سرک می کشید. کاستی ها را به مسوولان امر گوشزد می کرد و جلوی ویرانی ها را می گرفت. شمار زیادی از نامه های او در آرشیو میراث فرهنگی نشان از تلاش عاشقانه و بی مزد او در این زمینه است.

افزون بر این از اقدام عملی نیز فروگذار نبود، یک بار روی سی و سه پل خوابید تا جلوی عبور تانک های ارتش را بگیرد، وی را به سختی کتک زدند و از سر راه به وسیی افکندند ولی کار او نتیجه داد، پس از مدتی عبور ماشین سنگین از روی پل های تاریخی و مدتی بعد به طور کلی عبور اتومبیل از روی این پل ها ممنوع شد.

بهشتیان نام گذاری خیابان های اصفهان را از بیست و چهار سالگی آغاز کرد و پنجاه سال به این کار ادامه داد. او نام مردان بزرگ اصفهان را با این نام گذاری ها زنده کرد، نام گذاری خیابان های اصفهان همانند حکیم نظامی، شیخ بهایی، کمال، هاتف، تاج و همایی از این جمله است.

هنگامی که مسجد جمعه اصفهان مورد حمله هوایی قرار گرفت، وی دیوانه بار و با چشمی گریان از خانه به سمت مسجد راه افتاد. در راه، میخی را در دیوار ندید، و میخ در چشم گریانش فروشد. بهشتیان از آن زمان سلامتی خود را بازنیافت. خانه استاد بهشتیان چند ماهی پیش از درگذشت او در آبان ماه سال 1362 به ثبت آثار ملی رسید.

مزار بهشتیان در تکیه میرفندرسکی در جوار مزار پرعظمت حکیم بزرگ میرابوالقاسم فندرسکی قرار دارد و این شعر حافظ بر رویش نقش بسته است:

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم

لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم

طبق وصیت او غزلی از حافظ نیز با آهنگ عراقی بر مزار او خوانده شد:

گرچه صد رود است از چشمم روان

زنده رود و باغ کاران یاد باد...

 

از اقدامات بهشتیان باید به این ها اشاره داشت:

عضویت در انجمن آثار ملی ایران.

عضویت در کمیسیون نام گذاری اماکن و معابر.

پی گیری برای جلوگیری از عبور اتومبیل از پل سی و سه پل و خواجو.

ایجاد بنای یادبود بر روی آرامگاه صائب و بیرون آوردن آن از مالکیت شخصی.

ایجاد بنای یادبود بر روی آرامگاه کمال اسماعیل اصفهانی.

مرمت و احیای کاخ هشت بهشت اصفهان.

احیای بازار هنر اصفهان.

تلاش برای ثبت رساندن چندین اثر تاریخی در اصفهان.

نجات چندین بنای باستانی از ویرانی و نابودی.

رفع تصرف کاخ هشت بهشت اصفهان از مالکیت شخصی، 1347.

کاشت درختان خیابان چهارباغ بالا.

نصب نام کوچه های اصفهان بر روی کاشی.

 

از آثار او است:

عصارخانه های اصفهان، اداره اطلاعات اصفهان.

کبوترخانه های اصفهان.

نهرهای اصفهان.

خانقاه های اصفهان.

تکایای اصفهان.

آرامگاه های اصفهان.

مساجد اصفهان.

مدرسه های اصفهان.

بازارهای اصفهان.

خانه های تاریخی اصفهان.

آثار باستانی گمنام، اصفهان: اداره کل اطلاعات و انتشارات اصفهان، 1351.

بخشی از گنجینه آثار ملی اصفهان، اصفهان: انجمن آثار ملی اصفهان، اصفهان: چاپ خانه حبل المتین، 1343، شرح آثار تاریخی اصفهان که تا آن زمان به ثبت نرسیده بود / چاپ دوم با مقدمه منوچهر قدسی.

تاریخ تخت فولاد اصفهان، چاپ اول 1343.

«معماران هنرمند اصفهان»، آگاهی نامه سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران، ش 10، مهر 1355، ص 10 تا 11 و 18 / ش 11، 1355، ص 9 تا 12.

 

فهرست منابع

گفت و گوی نگارنده با شادروان استاد دکتر لطف الله هنرفر، شادروان استاد محمد مهریار، احمدعلی بشارت، محمد قائمی، دکتر جمشید مظاهری، مرتضی تیموری، اکبر قائمی و پوریای ولی.

دولت دیدار، منوچهر قدسی، به کوشش بهزاد قدسی، با مقدمه دکتر مهدی نوریان، اصفهان: آتروپات کتاب، چاپ اول 1377، ص 106 تا 115 و 163 تا 164.

یادنامه بهشتیان، مهناز شادی کاوه، اصفهان: میراث فرهنگی اصفهان، چاپ اول 1372.

معماران و مرمت گران سنتی اصفهان، سید مهدی سجادی نایینی، به تصحیح گیتی آذرمهر، اصفهان: مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل، چاپ اول 1387، ص 122 تا 130.

«به یاد مرحوم عباس بهشتیان»، ماه نامه دانش نما، س 14، 124 تا 125، خرداد تا تیر 1384، ص 212.

«عباس بهشتیان پژوهشگر و بانی بناهای تاریخی»، ماه نامه دانش نما، س 16، ش 161 تا 162، مهر و آبان 1387، ص 167.

«بهشتیان، عباس»، مهندس حسین حمیدی اصفهانی، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، زیر نظر دکتر اصغر منتظرالقائم، به ویرایش ناصر کریمپور، اصفهان: سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ اول 1389، ج 1، ص 324 تا 325.

سخنرانی محمدرضا زادهوش در بیستمین سالگرد درگذشت شادروان عباس بهشتیان، اسفند 1384.

 اصفهان آن لاین

دانلود لیلی نام تمام دختران زمین است PDF

دیدار با فرید اوشایی

$
0
0

فرید اوشائی کارگردان و بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ایران به سال 1363 در شاهین شهر اصفهان چشم به جهان گشود.

از سال 1380 بازیگری را به صورت حرفه ای دنبال کرد. در دانشگاه آزاد نایین رشته کامپیوتر را پی گرفت ولی آن را در نیمه رها کرد و به تحصیل رشته حقوق در دانشگاه پیام نور شاهین شهر سرگرم شد.

به سال 1385 دوره کارگردانی را در انجمن سینمای جوان گذراند و به سال 1388 در کلاس های آزاد بازیگری امین تارخ در تهران حضور یافت.

 

از آثار او است:

دستیار کارگردان تله فیلم روح شاد، به کارگردانی رضا شرف نژاد.

بازی در نمایش نی در قصه های مولانا، به کارگردانی مهدی تارخ، 1381.

کارگردانی فیلم کوتاه چت، 1382، قدردانی شده به عنوان جوان ترین کارگردان در جشنواره فیلم های دینی.

بازی در نمایش می خواهم سالم باشم، به کارگردانی مهران قهرمانی، 1382.

بازی در نمایش فراتر ز بودن، به کارگردانی صادق فرهمند، 1382.

بازی در فیلم سینمایی کودکانه، به کارگردانی مسعود کرامتی، 1382.

بازی در تله فیلم نشان آدم، به کارگردانی باقر چگینی، در نقش سارق، 1387، شبکه دوم سیما.

بازی در تله فیلمی به کارگردانی آرمین یکتا، 1388 در نقش پسر حجره دار که هنوز پخش نشده است.

بازی در نمایش پول، به کارگردانی احسان رحیمی، 1389. برنده جایزه اول بازیگری از جشنواره طنز استان اصفهان.

بازی در نمایش خانه ابراهیم کجاست، به کارگردانی احسان رحیمی، 1389.

بازی در نمایش کودکی، به کارگردانی محمد صادقی، 1389، در نقش عراقی.

بازی در نمایش روزی روزگاری در آبادان، به کارگردانی سروش درویشی، 1389.

بازی در نمایش کمدی خواستگاری ساعت هشت صبح، نوشته و کارگردانی سروش درویشی.

بازی در نمایش چهل تکه، در نقش برادر، نوشته هومن حیدری، به کارگردانی سروش درویشی، شاهین شهر، 1390.

بازی در نمایش لیلا نام تمام دختران شهر، نوشته هومن حیدری، به کارگردانی سروش درویشی، ساختمان مرکزی حوزه هنری اصفهان، اسفند 1390. برنده جایزه سوم بازیگری از جشنواره تئاتر جوان استان اصفهان.

بازی در نمایش مجنون لیلای خودت باش، به کارگردانی احسان رحیمی، 1390.

 

 اصفهان آن لاین


فیلمهای فردین

$
0
0

محمدعلی فردین بازیگر، فیلم نامه نویس، تهیه کننده و کارگردان سینما، هنرپیشه و کشتی گیر ایرانی در پانزدهم بهمن ماه سال 1309 در تهران چشم به جهان گشود و در هیجدهم فروردین 1379 در هفتاد سالگی در تهران دیده از جهان فروبست.

پدرش در نیروی هوایی کار می کرد و کمی کار تئاتر را پی می گرفت. فردین هیجده ساله بود که ازدواج کرد و حاصل آن دو دختر و دو پسر شد.

ورزش را با هالتر آغاز کرد و آن گاه به کشتی روی آورد.

در آن زمان امکانات ورزشی بسیار کم تر از امروز بود. برای وزن کردن خود به بازار آهنگرها می رفت، صبح ها در خیابان می دوید و سپس پیاده به خانه باز می گشت. داخل گونی می رفت و همسرش او را زیر لگد می گرفت تا وزن کم کند. با این حال قهرمان وزن پنجم یعنی هفتاد و سه کیلوگرم در تیم ملی کشتی آزاد شد و مدال نقره مسابقات ژاپن را به دست آورد. پس از این به تئاتر پیوست. به دعوت دکتر اسماعیل کوشان به بازیگری در سینما پرداخت. سینمای حرفه ای را به سال 1338 با بازی در فیلم چشمه آب حیات به کارگردانی سیامک یاسمی آغاز کرد و از آن پس همکاری اش با یاسمی ادامه یافت.

فردین از سال 1340 پول سازترین هنرپیشه سینمای ایران شد و جان تازه ای در کالبد بی جان سینمای ایران دمید. تصویر او بر سر در هر سینما که بالا می رفت، فروش فیلم تضمین شده بود، از همین جهت کارگردان های تازه کار، نخستین فیلمشان را با فردین آغاز می کردند. او نیز دستمزدش را بالا برد تا این که به گران ترین هنرپیشه ایران تبدیل شد.

نقش او در بیشتر فیلم ها ثابت بود، یک جوان نجیب و شریف و دلیر که شوخ و شنگ است و گاه سبک سری هم می کند ولی در واقع یک مصلح اجتماعی به شمار می رود که در برابر وسوسه های گوناگون مقاوم است. او یک وردست دارد که درد دل های قهرمان را با تماشاچی در میان می گذارد و قهرمان نیز خود با مادرش درد دل می کند. فردین به عنوان شخصیت اصلی به جز در فیلم زمین تلخ هیچ گاه نمی میرد و در پایان به آرزوهای خود دست می یابد.

به سال 1341 در هفتمین تجربه بازیگری خود، گرگ های گرسنه را به عنوان نخستین فیلم کارگردانی کرد و تا پایان دوران فعالیتش یعنی سال 1357، یازده فیلم ساخت. در فیلم هایی که بازی می کرد و دیگران کارگردانی می کردند او خود کارگردانی صحنه آهنگ را برعهده داشت.

در آن زمان برداشت از فیلم های خارجی یک امر عادی به شمار می رفت، فردین نیز به همین راه رفت ولی روی کار خود سرپوش نمی گذاشت. فیلم خارجی را می دید و آن را به بازگیران و عوامل فیلم نشان می داد، آن ها اسکلت داستان را بیرون می کشیدند و چیزی بر اساس آن با رنگ و بوی ایرانی می ساختند.

به سال 1342 برای نخستین بار در فیلم زن ها فرشته اند، غزلی کوچه باغی را ایرج به جای فردین خواند و از این پس آوازخوانی شخصیت اصلی جزء جدایی ناپذیر فیلم های فارسی شد. نام ایرج و فردین نیز به هم پیوند خورد و فردین به سال 1343 از عباس منتجم شیرازی بهره برد تا از زیر سایه ایرج بیرون بیاید. منتجم در فیلم های مسیر رودخانه، ترانه های روستایی، جهنم زیر پای من و دهکده طلایی و عارف در فیلم سلطان قلب ها و یاقوت سه چشم به جای فردین خواند.

در سال هایی تلاش شد تا فردین به یک بازیگر بین المللی تبدیل شود، بنابراین او را در چند فیلم خارجی شرکت دادند ولی این ایده با شکست رو به رو شد.

گنج قارون و سلطان قلب ها دو اثر فراموش ناشدنی از فردین به شمار می روند. فردین به سال 1347 جایزه جشنواره سپاس را برای فیلم سلطان قلب ها به دست آورد.

گنج قارون سرمشق بسیاری از فیلم سازان شد و خود فردین در چندین فیلم به سبک گنج قارون بازی کرد.

فردین پس از اوج هایی همچون آقای قرن بیستم و گنج قارون بارها تکرار شد، بنابراین در جست و جوی ابعاد تازه ای برآمد. به سال 1355 در فیلم غزل ساخته مسعود کیمیایی حضور یافت و کوشید از فیلم فارسی جدا شود ولی غزل شکست خورد و فردین تنها در دو فیلم دیگر به ایفای نقش پرداخت. سال 1361 آخرین بازی فردین بر پرده سینماها نشست و از آن پس کسی فردین را بر صفحه تلویزیون یا پرده سینما ندید تا این که درگذشت.

بهروز افخمی به فردین پیشنهاد حضور در سریال امیرکبیر را داد ولی او رغبتی به همکاری با تلویزیون نداشت. ضمن این که با هیاتی باید ظاهر می شد که با چهره او در سینمای پیش از انقلاب به کلی تفاوت داشت.

به هر حال او به عنوان یکی از مشهورترین و سرشناس ترین شخصیتهای روزگار ما به شمار می رود. هنوز بسیاری با دیدن فیلمهای بی غل و غش او شاد می شوند، و بسیاری نام فرزندان خود را فردین می گذارند.

نام فردین به عنوان کارگردان، نویسنده، مشاور فیلمنامه، تدوینگر و بازیگر بر آثار سینمایی فراوانی به چشم می خورد.

آثار فردین در مقام فیلمنامه نویس:

1344: عشق و انتقام و خوشگل خوشگلا.

1345: حاتم طائی.

1347: سلطان قلبها.

1352: قصه شب.

مشاور فیلمنامه: قرار بزرگ (1354).

تدوین: قرار بزرگ (1354).

تهیه کننده:

1341: گرگهای گرسنه.

1344: خوشگل خوشگلا.

1349: سکه شانس اثر ایرج قادری.

1351: جهنم + من.

1352: قصه شب.

1354: قرار بزرگ.

1357: بر فراز آسمانها.

 

مجموعه آثار فردین

آثار فردین در مقام کارگردان:

1341: گرگهای گرسنه.

1344: عشق و انتقام / خوشگل خوشگلا.

1345: گدایان تهران و حاتم طائی.

1347: سلطان قلبها.

1348: قصر زرین.

1351: جهنم + من.

1352: قصه شب.

1354: قرار بزرگ.

1357: بر فراز آسمانها.

 

بازیهای محمدعلی فردین

محمدعلی فردین در این آثار بازی کرده است:

1338: چشمه آب حیات به کارگردانی سیامک یاسمی، در نقش مسعود / دوقلوها به کارگردانی شاپور یاسمی در نقش برادر دوقلوی ناصر ملک مطیعی.

1339: فردا روشن است، اثر سردار ساگر، در نقش فرخ.

1340: بیوه های خندان، نخستین فیلم به کارگردانی نظام فاطمی، در نقش تعمیرکار اتومبیل / شوالیه تاریکی / دختری فریاد می کشد به کارگردانی خسرو پرویزی، در نقش یک کشتی گیر جوان مرد / فریاد نیمه شب به کارگردانی ساموئل خاچیکیان، در نقش امیر.

1341: گرگهای گرسنه، به کارگردانی خودش / زمین تلخ به کارگردانی خسرو پرویزی / طلای سفید اثر جمشید شیبانی.

1342: زن ها فرشته اند، نخستین اثر به کارگردانی اسماعیل پورسعید، در نقش آقا ابرام، برای نخستین بار به شکل و شمایل کلاه مخملی ها در می آید / ساحل انتظار به کارگردانی سیامک یاسمی.

1343: آقای قرن بیستم اثر سیامک یاسمی، در نقش داش حبیب فرزند کربلایی حسن / انسان ها به کارگردانی مهدی میثاقیه وو آراماییس آقامالیان / ترانه های روستایی، نوشته عزیزالله بهادری، به کارگردانی صابر رهبر / جهنم زیر پای من به کارگردانی رضا صفایی / دهکده طلایی به کارگردانی نظام فاطمی / مسیر رودخانه به کارگردانی صابر رهبر.

1344: ببر کوهستان به کارگردانی خسرو پرویزی / خوشگل خوشگلا، به کارگردانی خودش در نقش احمد زبل / عشق و انتقام، نوشته ویدا قهرمانی، به کارگردانی خودش، در نقش امیراسد / قهرمان قهرمانان در نقش حسن فرفره / گنج قارون اثر سیامک یاسمی، در نقش علی بی غم / موطلایی شهر ما به کارگردانی عباس شباویز.

1345: امیرارسلان نامدار، در نقش امیرارسلان / جهان پهلوان به کارگردانی اسماعیل ریاحی، در نقش اکبر جهان پهلوان / حاتم طائی به کارگردانی خودش / گدایان تهران، نوشته حسن صیامی بر پایه فیلم خارجی معجزه سیب، به کارگردانی خودش / مردی از تهران اثر فاروق اجرامه کارگردان اردنی.

1346: چرخ فلک اثر صابر رهبر، در نقش ممل فشفشه / شکوه جوانمردی ساخته اسماعیل ریاحی / طوفان نوح اثر سیامک یاسمی، فردین برای نخستین بار در این فیلم با ناصر ملک مطیعی هم بازی می شود.

1347: خشم کولی بر پایه داستانی از فریدون گله، به کارگردانی اسماعیل ریاحی / سلطان قلبها، عارف به جای فردین می خواند / طوفان بر فراز پاترا اثر فاروق اجرامه کارگردان اردنی / فیلم وسترن مردانه بکش یا و حالا روحت را به خدا بسپار اثر مایلز دیم کارگردان ایتالیایی پر شده در چینه چیتا.

1348: بهشت دور نیست به کارگردانی اسماعیل ریاحی / دنیای پرامید، نوشته سعید مطلبی به کارگردانی شیرازی / قصر زرین نوشته سعید مطلبی بر پایه فیلم جانور، به کارگردانی خودش، برای نندو هندوجا نارنداس / نعره طوفان ساخته ساموئل خاچیکیان.

1349: سکه شانس نوشته سعید مطلبی، اثر ایرج قادری، در نقش مهدی / کوچه مردها، به کارگردانی سعید مطلبی، در نقش علی بلبل / مردی از جنوب شهر ساخته صابر رهبر / یاقوت سه چشم، نوشته پرویز نوری بر پایه فیلم هندی جنجال، به کارگردانی آرماییس آقامالیان، با صدای عارف.

1350: ایوب به کارگردانی ژورک / بابا شمل اثر علی حاتمی / راز درخت سنجد نوشته مسعود اسداللهی بر پایه طرحی از فریدون گله، به کارگردانی جلال مقدم / مرد هزار لبخند به کارگردانی سیامک یاسمی، در نقش حسن کبابی / مردان خشن به کارگردانی صابر رهبر در نقش نصیر پسر کوچک آقابزرگ / میعادگاه خشم نوشته سیروس الوند، بر پایه فیلم آخرین قطار گان هیل ساخته جان استرجس، در نقش قدم / همای سعادت نوشته سعید مطلبی، اثر فابی چاناکیا کارگردان هندی / یک خوشگل و هزار مشکل ساخته علی زرندی.

1351: جهنم + من نوشته سبکتگین سالور با دیالوگ های احمد شاملو.

1352: جبار سرجوخه فراری اثر امان منطقی / قصه شب نوشته و کارگردانی خودش.

1353: جوانمرد ساخته فریدون ژورک / سلام بر عشق ساخته عزیزالله بهادری / شکست ناپذیر ساخته رضا میرلوحی / مواظب کلات باش ساخته رضا میرلوحی / ناجورها به کارگردانی سعید مطلبی بر پایه فیلم حادثه جویان.

1354: تعصب نوشته سیروس الوند به کارگردانی تقی مختار / قرار بزرگ، نوشته میلاد به کارگردانی خودش، بر پایه فیلم فرار بزرگ با بازی استیو مک کویین.

1355: غزل ساخته مسعود کیمیایی.

1357: بر فراز آسمانها، به کارگردانی خودش درباره نیروی هوایی که مدتی پس از اکران توقیف شد. در نقش سرگرد رامین.

1361: برزخی ها نوشته سعید مطلبی، به کارگردانی ایرج قادری. در نقش کدخدا سیدیعقوب.

 

فهرست منابع

سینمای فردین به روایت محمدعلی فردین، عباس بهارلو (غلام حیدری)، تهران: قطره، چاپ اول 1379.

پرونده یک بازیگر، شهاب شهرزاد، تهران: به دید، 1379.

نقد و بررسی و فیلمشناخت فردین، غلامرضا فیاضی، تهران: بشارت، 1379.

فردین و سینما، امیرشمس الدین حشمت زاد، تهران: مجمع قرآنی شیعه علی علیه السلام (مقشع)، 1379.

گنج قارون، روایتی از زندگی نامه پرماجرای محمدعلی فردین نایب قهرمان کشتی جهان و هنرمند سینما، نوذر اصفهانی، تهران: مشیری، 1379.

آرشیو فیلم محمدرضا زادهوش.

 

 

 اصفهان آن لاین

دانلود پیامک تبریک نوروز 1391.pdf

دیدار با عباس دهکردی

$
0
0

عباس دهکردی نویسنده، سرگذشت نگار، محقق، مولف، فیزیک دان، روزنامه نگار و پژوهشگر ایرانی به سال 1323 در اصفهان چشم به جهان گشود.

تحصیلات خود را در دبیرستان صائب به پایان رساند و آن گاه از دانشسرای عالی تهران لیسانس فیزیک گرفت. پس از این کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی دریافت کرد.

به سال 1346 به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به تدریس در آباده، خرمشهر و اصفهان روی آورد تا این که به سال 1378 بازنشسته شد.

پس از بازنشستگی نیز از پا ننشست و به همکاری با آموزشکده فنی مهاجر روی آورد.

ازجمله فعالیت های فرهنگی او باید به این ها اشاره داشت:

همکاری در پایه گذاری مرکز تحقیقات معلمان اصفهان.

مدیر مسوول نشریه فرآیند، فصل نامه انجمن علمی معلمان فیزیک استان اصفهان.

مقالات در دو هفته نامه پرتو مهر.

مقالات در مجله رشد معلم.

تدوین مجموعه آیین فرزانگی، اصفهان: اداره کل آموزش و پرورش اصفهان، سیزده جلد.

تدوین یادنامه دبیرستان فردوس اصفهان: اداره کل آموزش و پرورش اصفهان، چاپ اول 1379.

عضویت در جشنواره خوارزمی.

عضویت در انجمن معلمان فیزیک ایران.

 

فهرست منابع

زندگی نامه خودنوشت، یادواره پنجاهمین سال تاسیس دبیرستان شیخ زاده هراتی، اصفهان: سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان، چاپ اول 1384، ص 78 تا 79.

یادنامه بزرگداشت فرهنگیان اهل قلم استان اصفهان، تدوین شهرام صانعی، اصفهان: سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان، چاپ اول بهار 1383، ص 107.

 

 اصفهان آن لاین

 

دیدار با علیرضا خمسه

$
0
0

علی رضا خمسه نیا فیلم نامه نویس، مجری، کارگردان و بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران در نهم بهمن ماه سال 1331 در تهران چشم به جهان گشود.

از کودکی با تئاتر آشنا شد، نوجوان بود که تئاتر عید دیدنی را برای خانواده خود به اجرا درآورد.

مدیر دوران دبیرستانش پدر سیروس الوند و دبیر انشایش کیومرث صابری فومنی (گل آقا) بود. در همین دوران خبرنگار مجله اطلاعات دختران و پسران و اطلاعات جوانان شد و پانتومیمی را به روی صحنه برد.

به سال 1351 دیپلم گرفت و به سال 1353 پس از گذراندن دوران سربازی رشته روان شناسی را در دانشگاه ملی پی گرفت.

به سال 1354 به همراه داریوش فرهنگ، سوسن تسلیمی و مهدی هاشمی به فعالیت در گروه تئاتر پیاده روی آورد.

بهترین بازی های خمسه روی صحنه تئاتر چنین است:

داستانی نه تازه، نوشته مهدی هاشمی به کارگردانی داریوش فرهنگ.

دیوار چین نوشته ماکس فریش به کارگردانی داریوش فرهنگ.

همشهری نوشته و کارگردانی مهدی هاشمی.

دایره گچی قفقازی نوشته برتولت برشت به کارگردانی داریوش فرهنگ.

نگارش علاء الدین و چراغ جادو به کارگردانی رسول مسلمی.

آتش افروزان نوشته ماکس فریش به کارگردانی مهدی میامی.

نمایش آموزشی انتخاب مبصر، نوشته و کارگردانی خودش.

پرنده سبز ترجمه و کارگردانی دکتر محمود عزیزی.

بچه های زمین نوشته و کارگردانی خودش.

عشق آباد نوشته و کارگردانی داوود میرباقری.

تله تئاتر دست بالای دست یا وکیل پاتلن.

خمسه به سال 1357 به فرانسه رفت و یک سال و نیم در مدرسه ون سن، آتلیه اگوستوبوال و آتلیه سیته یونیور سیته پاریس، دوره های مربوط به پانتومیم، حرکات بدنی و بازیگری را فراگرفت.

به سال 1359 به آغوش میهن بازگشت، کارمند اداره آموزش وزارت صنایع شد و سپس خود را به اداره تئاتر انتقال داد.

به سال 1360 برای نخستین بار در برابر دوربین قرار گرفت و با بازی در فیلم مرگ یزدگرد به کارگردانی بهرام بیضایی وارد سینما شد.

خمسه، بازیگر شوخ طبع و طنزپردازی بود که حضور در فیلم های کمدی را می پسندید. خطوط چهره و تسلط او بر حرکات صورت (میمیک) و نرمی حرکات بدنش نیز به کار فیلم های کمدی می آمد. بنابراین به تلویزیون راه یافت و با اجرای قطعات نمایشی طنز، جایگاه ویژه ای پیدا کرد.

به سال 1367 در فیلم روز باشکوه ساخته کیانوش عیاری حضور یافت. این نخستین کار حرفه ای او در سینما به شمار می رفت که شهرتش را به اوج رساند. در همین سال در مجموعه تلویزیونی هوشیار و بیدار ظاهر شد. از این زمان دیگر بچه ها نیز طرفدار خمسه بودند. نام او در فهرست بازی گران هر فیلم، نشان دهنده فروش آن به شمار می رفت.

او در لنگرگاه ساخته کیومرث پوراحمد در نقش حمزه ظاهر شد که در یک مسافرخانه در شهر بندرعباس کار می کرد و پناهگاه دو نوجوانی شده بود که از تهران گریخته بودند. بازی خمسه در این فیلم، او را به یکی از دوست داشتنی ترین شخصیت های سینمای ایران تبدیل کرد، شخصیتی محبوب و شناخته شده برای تمام خانواده های ایرانی.

نقش شاگرد راننده در فیلم خانه در انتظار که با لهجه جنوبی و با لکنت می پرسید: اهوازی هستی؟ بسیار به دل ها نشست.

بازی در فیلم آپارتمان شماره سیزده به کارگردانی یدالله صمدی تاکیدی بر حضور کمدی او در سینما بود. خمسه از کرمان به تهران می رفت تا آپارتمانش را بفروشد و یک کارگاه تراشکاری راه بیندازد.

بیان خوب لهجه کرمانی و بازی روان او به سال 1992 برایش جایزه بهترین بازی را از جشنواره پیونگ یانگ کره شمالی به ارمغان آورد.

این فیلم هم چنین نامزد هفت سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر بود که سرانجام به دو سیمرغ بلورین دست یافت.

خمسه به سال 1372 نقش مردی فضایی را با گریمی کاملا متفاوت در فیلم کمدی من زمین را دوست دارم اثر ابوالحسن داوودی بازی کرد. دماغ خمسه با تروکاژهای تصویری مناسب، کش می آمد و همین، تماشاگران زیادی را به سینماها کشاند.

خمسه در نقش اول فیلم چشم شیطان اثر حسن هدایت خوش درخشید. او کارآگاهی در پی یک الماس به نام چشم شیطان بود.

خمسه با اجرای برنامه زنده جمعه تعطیل نیست در شبکه تهران قدرت خود را در مجری گری به اثبات رساند. این برنامه که قرار بود سه ماه ادامه داشته باشد، طولانی شد و تا سال 1382 ادامه یافت. او مشکلات مردم و جامعه را بیان می کرد. هرکس مشکلی داشت آن را با او در میان می گذاشت و او آن را بدون پرده پوشی در تلویزیون می گفت.

خمسه اجرای این برنامه را انجام داده است:

برنامه تلویزیونی مسابقه سینمای رنگین کمان.

برنامه تلویزیونی مسابقه ستاره ها.

جشن خاطره ها.

خمسه در شهریورماه سال 1381 در ششمین جشن خانه سینما، جایزه استاد رضا ارحام صدر را به او داد و تکه ای از نمایش مست را به اجرا درآورد که مورد استقبال قرار گرفت. پس از آن، مجری مراسم اختتامیه هفتمین جشن خانه سینما در شهریور 1382 و در بهمن همین سال 1382 مجری بیست و دومین جشنواره فیلم فجر بود.

اما خمسه برای بازی در فیلم های دو نفر و نصفی و چشم شیطان نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فجر شد و سرانجام به سال 1387 با حضور در فیلم بیست به کارگردانی عبدالرضا کاهانی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد مکمل را از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.

او همواره در کنار بازیگری به آموزش و تدریس فنون بازیگری به هنرجویان سرگرم بوده است.

دخترش درسا خمسه نیز تجربه بازیگری را در کارنامه خود دارد و برادرش مجید خمسه عکاس است.

 

خمسه در این فیلم های سینمایی بازی کرده است:

1361: مرگ یزدگرد به کارگردانی بهرام بیضایی.

1366: شاید وقتی دیگر به کارگردانی بهرام بیضایی.

1367: لنگرگاه به کارگردانی کیومرث پوراحمد در نقش حمزه.

1367: روز باشکوه به کارگردانی کیانوش عیاری در نقش گل آقا قهرمان دوچرخه سواری.

1368: شکار خاموش به کارگردانی کیومرث پوراحمد در نقش استوار حمیدی.

1368: زیر بام های شهر به کارگردانی اصغر هاشمی.

1369: آپارتمان شماره 13 به کارگردانی یدالله صمدی در نقش ماشاء الله ایران منش. برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره بین المللی فیلم پیونگ یانگ.

1370: جیب برها به بهشت نمی روند به کارگردانی ابوالحسن داوودی در نقش بادبزن فروش.

1370: دو نفر و نصفی به کارگردانی یدالله صمدی در نقش راننده تاکسی.

1371: چهارشنبه عزیز به کارگردانی حمید تمجیدی در نقش جهان نور.

1371: ماموریت آقای شادی به کارگردانی محمدرضا زهتابی در نقش آقای شادی.

1371: دلاوران کوچه دلگشا به کارگردانی حسن هدایت در نقش صاعقه جوان خل و چل.

1372: چشم شیطان به کارگردانی حسن هدایت در نقش کارآگاه. کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول مرد در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر.

1372: من زمین را دوست دارم به کارگردانی ابوالحسن داوودی در نقش مسافر فضایی از کره دیگر.

1373: بوی خوش زندگی به کارگردانی ابوالحسن داوودی.

1373: مهریه بی بی به کارگردانی اصغر هاشمی در نقش مشاور املاک.

1374: پاکباخته اثر غلامحسین لطفی.

1374: ماه پیشونی.

1375: مینا و غنچه.

1376: کلید ازدواج در نقش کلیدساز.

1379: یکی بود یکی نبود (با حضور افتخاری)

1385: قاعده بازی به کارگردانی احمدرضا معتمدی.

1387: بیست به کارگردانی عبدالرضا کاهانی در نقش شاگرد آشپز در رستوران. برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد مکمل از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر.

1387: میزاک.

1388: کلاه قرمزی و پسرخاله (فقط یک قسمت).

1388: ما خونه نیستیم، به کارگردانی شاهد احمدلو.

1389: نخودی.

1389: خواب های دنباله دار.

1389: دختر شاه پریون.

1389: قبرستان غیرانتفاعی به کارگردانی محسن دامادی.

1389: دارا و ندار.

1390: پایتخت.

 

خمسه در این مجموعه های تلویزیونی حضور داشته است:

برنامه ترکیبی بهارنامه و سیاحت نامه.

هوشی و موشی برای گروه کودک و نوجوان.

بوزید و بخندید.

نوروزنامه.

حواستو جمع کن.

نگاه سوم.

شهر شلوغ تهران.

چراغ جادو، دو قسمت، در نقش وکیل.

جنگ هفته.

سریال ب مثل بهار.

سریال هتل پیاده رو.

سریال معجزه ازدواج در نقش یک دوره گرد.

1367: هوشیار و بیدار.

1376: بشین، پاشو، بخند، گروه کودک و نوجوان شبکه 1.

1378: می گی نه، نگاه کن.

1387: مرد هزار چهره به کارگردانی مهران مدیری.

 

خمسه در این فیلم های تلویزیونی به ایفای نقش پرداخته است:

فیلم تلویزیونی نردبام و روزنامه.

فیلم تلویزیونی خانه در انتظار در نقش شاگرد راننده اتوبوس.

فیلم تلویزیونی هفت خان.

سلامتی چه خوبه.

شکرپاره، به کارگردانی غلام رضا مهیمن، 1380.

 

خمسه در نگارش فیلم نامه های آپارتمان شماره سیزده و جیب برها به بهشت نمی روند نقش داشته است.

 

 

فهرست منابع

آرشیو فیلم زادهوش.

گفت و گوی خمسه با مجله سروش.

گفت و گو با بازیگران مطرح سینمای ایران، بیژن اشتری، سیدکاسم موسوی، تهران: آگه سازان، چاپ اول 1378، ص 50 تا 57.

 

 

 اصفهان آن لاین

پوستر نوروز 1391

$
0
0

ما این پوستر را به مناسبت نوروز 1391 به مخاطبان وبلاگ هدیه می کنیم:

اصفهان آن لاین

دیدار با مهندس هادی بهارلو

$
0
0

هادی بهارلو کارگردان و بازیگر تئاتر ایران در یکم شهریور ماه 1365 در اصفهان چشم به جهان گشود.

لیسانس خود را با گرایش علوم دام از دانشگاه آزاد خوراسگان دریافت کرد.

او می گوید: سال 1386 بود، هزینه پرداخت شهریه دانشگاه را نداشتم. بی هدف راه می رفتم که یک آگهی جذب هنرپیشه برای سینما، تلویزیون و تئاتر نظرم را جلب کرد. به آن جا مراجعه کردم، از من تست گرفتند و قبول شدم.

نخستین کارم ایفای نقش های حضرت علی اکبر و حضرت ابوالفضل و یکی از یاران امام حسین علیه السلام در یک نمایش مذهبی به نام رهایی از ظلمت به کارگردانی سعید عنایتی بود. پس از آن، کار خودم را به صورت تجربی ادامه دادم و به گروه های دیگر معرفی شدم.

در طول ترم سرگرم تحصیل بودم و تنها تابستان ها به تئاتر پرداختم.

این بازی ها را در کارنامه خود دارم:

نمایش مزرعه نه نه الاغی به کارگردانی رشید بانکی، 1387 که برای کودکان و نوجوانان بود.

قدم اول نوشته و کارگردانی امین پناهی، 1387، در نقش هابیل که به جشنواره راه نیافت.

فیلم کوتاه نقره داغ به کارگردانی زهرا یوسفی، برای انجمن سینمای جوان، 1388.

چند بازی برای شبکه امام حسین علیه السلام.

نمایش صحنه ای گردن کلفته و سرگرد قهرمان، به کارگردانی کورش نیک پیام، 1389، در نقش شهردار و سرباز عراقی.

نمایش خیابانی خواستگاری، به کارگردانی کورش نیک پیام، 1389، در نقش نه نه جعفر و رعنا.

نمایش صحنه ای تالاب، در نقش مرتضی، فلاورجان، 1390.

نمایش صحنه ای 1 + 3، به کارگردانی کورش نیکپیام، مجتمع سوره اصفهان، اسفند 1390، در نقش حاجی.

فیلم نامه کوتاه اشک و بوس را نوشته ام و برای جشنواره حسنات فرستاده ام که فکر می کنم توفیق زیادی به دست آورد.

 

 

 اصفهان آن لاین

فیلمهای استنلی کوبریک

$
0
0

استنلی کوبریک فیلبمردار، تدوینگر، صدابردار، نوازنده، عکاس، روزنامه نگار، مستندساز، خبرنگار، کارگردان و تهیه کننده آمریکایی در بیست و ششم ژوییه سال 1928 میلادی چشم به جهان گشود و در هفتم مارس سال 1999 در هفتاد و یک سالگی دیده از جهان فروبست.

کوبریک فعالیت هنری را از عکاسی و خبرنگاری آغاز کرد، سپس مستند کوتاه روز نبرد (روز مسابقه / روز مبارزه) نوشته رابرت راین را ساخت. دومین مستند کوتاهش کشیش پرنده نام داشت.

سومین فیلم مستندش ملوان، نخستین فیلم رنگی او به شمار می رفت که برای اتحادیه جهانی دریانوردان ساخته شد.

او سپس دستیار کارگردان یک قسمت از برنامه تلویزیونی اتوبوس همگانی درباره زندگی آبراهام لینکلن شد.

آثار بعدی کوبریک یعنی ترس و تمایل و بوسه قاتل، فیلمهای نیمه بلند با زمانی کم تر از یک ساعت بود که با تاثیر از سرگی آیزشتاین کارگردا بزرگ روس ساخته شد.

کوبریک در فیلم بعدی خود یعنی کشتن، از بازیگران و دست اندرکاران حرفه ای بهره جست و در واقع نخستین فیلم حرفه ای خود را کارگردانی کرد.

او کارگردانی کمالگرا بود و همه جزییات را به صورت دقیق به نمایش درمی آورد، در فیلم برداری وسواس زیادی به خرج می داد و یک صحنه را بارها تکرار می کرد تا بازیگر فراموش کند دارد از روی کاغذ می خواند و نقش بازی می کند و به تدریج جزیی از داستان شود. به همین دلیل میان آثار او، فاصله زمانی زیادی دیده می شود. وی در طول چهل و هشت سال کارگردانی، تنها سیزده فیلم بلند ساخت.

آثار او به جز اسپارتاکوس، پرتقال کوکی و درخشش با استقبال عموم مردم روبه رو نشد ولی همواره جسارت او در نمایش واقعیت، جنجال هایی به دنبال داشت و آثارش مورد بحث و بررسی و ستایش منتقدان قرار گرفت. کوبریک کارگردانی ضد جنگ بود که چهار فیلم در نقد خون و خون ریزی کارگردانی کرد: ترس و هوس، راه های افتخار، دکتر استرنج لاو و غلاف تمام فلزی.

بیشتر فیلم های کوبریک اقتباس های ادبی هستند. در نزد او سبک وسیله ای است برای جذب و خیره ساختن خواننده تا بتواند احساساتش را به آن ها منتقل کند؛ بنابراین همین نکات باید در فیلم به چشم بیایند، نه سبک نویسنده. پس میزانسن باید در خدمت سبک خاص مورد نظر به کار رود. کوبریک به ژرفنای اثر مورد اقتباس می پرداخت و اثری جدای از داستان به وجود می آورد که به خوبی اصل خود داستان و حتی بالاتر از آن بود.

او این ژانرها را تجربه کرد:

ترس و وحشت: درخشش. ژانر وحشت دلمشغولی دیرینه کوبریک به شمار می فت ولی او کسی را از فیلم نمی ترساند، بلکه بیننده را از روان بیمار انسان هراس می داد.

علمی و تخیلی: یک اودیسه فضائی.

مجهول و معمایی و رازآمیز: چشمان کاملا بسته.

جنایی: قتل، بوسه قاتل، پرتقال کوکی.

جنگی: غلاف تمام فلزی، بری لیندون، دکتر استرنجلاو، راه های افتخار، ترس و علاقه.

کمدی: لولیتا، دکتر استرنجلاو.

عاطفی و رمانتیک: اسپارتاکوس، لولیتا، بری لیندون.

حادثه ای و اکشن: اسپارتاکوس.

تاریخی: اسپارتاکوس، بری لیندون.

هیجانی: چشمان کاملا بسته، درخشش، قتل.

روانشناسی: درخشش.

ترسناک: درخشش.

همه آثار کوبریک شباهت هایی با یکدیگر دارند. البته اسپارتاکوس را می توان اندکی از این نظر دور از شیوه کار وی دانست. به لحاظ نورپردازی، فیلم های او تابلوهایی در سبک اکسپرسیونیسم به شمار می روند.

 

سینمای استنلی کوبریک، آثاری که از او دیده ام:

1953: ترس و علاقه یا ترس و تمایل یا ترس و هوس بر پایه فیلمنامه هوارد ساکلر. با تهیه کنندگی، فیلم برداری و تدوین خودش. داستان چهار سرباز که از سقوط هواپیما جان به در می برند و پشت خطوط دشمن فرومی افتند. در پایان درمی یابند که دشمنان همان تصویر خودشان است (بازیگران دو نقش یکی هستند).

1955: بوسه قاتل با فیلمبرداری و تدوین خودش، بر پایه رمان فرار بی عیب و نقص نوشته لایونل وایت، داستان والتر کارتی یر مشتزن سنگین وزنی است که در پایان دوران حرفه ای خود درگیر یک جنایت می شود. در این فیلم روت سوبوتکا همسر کوبریک بازی می کند.

1956: قتل یا کشتن. درباره سرقتی که در میدان مسابقه صورت می گیرد. پرداخت دقیق، فلاش بک به زمان گذشته و تداخل آن ها در زمان حال و روایت یک رویداد از دریچه ذهن چند شخص از ویژگی های این اثر است. فیلم از داستان گویی غیر خطی بهره جست و خط مستقیم زمان را شکست که در آن زمان نامتدوال بود.

1957: راه های افتخار با بازی کرک داگلاس در نقش سرهنگ دکس. بر پایه رمان همفری کاب. درباره حمله آلمان به فرانسه است. نیروهای فرانسوی با یکدیگر درگیر می شوند و کارشان به دادگاه می کشد، در دادگاه نیز بی عدالتی بیداد می کند.

1960: اسپارتاکوس بر پایه رمانی از هاوارد فاست با حضور کرک داگلاس در نقش اسپارتاکوس، لارنس اولیویه در نقش مارکوس لیسینیوس کراسوس و پیتر یوستینف که برای بازی در این فیلم جایزه اسکار را دریافت کرد. کارگردانی فیلم ابتدا برعهده آنتونی مان بود. درباره بردگان در روم باستان که گلادیاتور می شوند و مجبورند در نبردی تن به تن یکدیگر را به قتل رسانند. آن ها به رهبری اسپارتاکوس قیام می کنند و مدتی دولت رم را به آشوب می کشند، سرانجام همه آن ها به صلیب می روند. اسپارتاکوس نیز کشته می شود ولی او در این مدت ازدواج کرده و فرزندی یافته است که دیگر برده نیست. اسپارتاکوس نشان از قدرت توده ها دارد که ناگهان سر بر می آورند و مردانه به آزادی می رسند ولی چون طرحی برای آینده ندارند شکست می خورند. سیاستمداران ادعای دموکراسی دارند ولی در واقع به راه دیکتاتوری می روند و در زیر شعار وطن دوستی و جمهوری خواهی همه را به بردگی می کشند. این ها در جامعه آمریکا با نقدهای بسیاری رو به رو شد ولی چون جان اف کندی به تماشای فیلم نشست، منتقدان از نقدهای بیشتر دست کشیدند. فیلم بارها دچار سانسور شد و در این میان اولیویه یکی از بازیگران درگذشت درنتیجه تونی کرتیس و آنتونی هاپکینز دوبله نقش او را برعهده گرفتند. دوبله فارسی این فیلم با سانسور یک ساعته در ویدئوکلوپ ها موجود است.

1962: لولیتا، یک کمدی سیاه بر پایه داستانی از ولادیمیر نابوکوف.

1964: دکتر استرنجلاو: چگونه یاد گرفتم که از بمب نترسم و آن را دوست داشته باشم یا چگونه یاد گرفتم از نگرانی دست بردارم و بمب را دوست داشته باشم. کمدی سیاهی درباره دوران جنگ سرد بر پایه رمان وضعیت قرمز یا دو ساعت به آخرزمان نوشته پیتر جرج.

1968: یک ادیسه فضائی بر پایه داستان قراول نوشته آرتور سی کلارک.

1971: پرتقال کوکی بر پایه رمانی از آنتونی برجس. روان شناسی خشونت و بررسی خاستگاه این پدیده در بخش ماورایی، روحانی و روانی انسان.

1975: بری لیندون یا باری لیندون بر پایه رمانی از ویلیام میکپیس تکری. داستان فیلم در قرن هیجدهم میلادی روی می دهد و کوبریک برای نخستین بار، فیلم را زیر نور شمع تصویربرداری کرد نه زیر نور لامپ و برای انجام این کار چند وسیله جدید ساخت.

1980: تلالو یا درخشش یا شاینینگ بر پایه رمانی از استیفن کینگ که با سانسور چهل دقیقه ای به فارسی دوبله شد. با حضور جک نیکلسون در نقش جک تورنس.

1987: غلاف تمام فلزی بر پایه رمان موقتی ها نوشته گوستاو هسفورد. درباره از دست رفتن انسانیت است.

1999: چشمان کاملا بسته یا چشمان تمام بسته بر پایه نوول رویایی نوشته آرتور اشنیتزلر، با حضور تام کروز در نقش دکتر بیل هارفورد، نیکول کیدمن در نقش آلیس هارفورد و سیدنی پولاک در نقش ویکتور زیگلر.

 

فهرست منابع

استنلی کوبریک، نوشته وینسنت لوبروتو، انگلستان، 1998م.

سینمای استنلی کوبریک، نوشته نورمن کیگان، انگلستان، 1997م.

استنلی کوبریک کارگردانی می کند، نوشته آلکساندر والکر، آمریکا، 1999م.

استنلی کوبریک خود و نگرشش، نوشته آلکساندر والکر، ترجمه فاطمه میرزا ابراهیم مستوفی، تهران: پروانه، 1380.

کروز، کیدمن و کوبریک در چشمان بازبسته، آلکساندر واکر، ترجمه چیستا یثربی و سمیه نوری، تهران: نامیرا، 1380.

استنلی کوبریک، نوشته مایکل سیمنت، 1983م.

استنلی کوبریک، نوشته جان باکستر، انگلستان، 1998م.

استنلی کوبریک، اودیسه در سینما، نوشته جان پیر برونتا، ترجمه مینوخانی، تهران: فرزان روز، 1382.

دیدگاه هایی در باب استنلی کوبریک، نوشته ماریو فالستو، آمریکا، 1996.

چشمان باز بسته، یادنامه استنلی کوبریک، نوشته فردریک رافائل، انگلستان، 1999م.

ماجرای ساخت فیلم 2001، نوشته جرومه ایجل، 1970م.

تولید فیلم 2001، نوشته آرتور سی کلارک، 1974م.

فیلم 2001، نوشته پیرز بیزونی، 2000م.

سایت کوبریک.

استنلی کوبریک، نوشته پل دانکن، ترجمه سعید خاموش، به ویرایش هادی چپردار، تهران: کتاب آوند دانش، چاپ اول پاییز 1382.

آرشیو زادهوش.

 

 اصفهان آن لاین


شناخت محیط زیست و زمین شناسی برای کودکان

$
0
0

دانستنیهای زمین

از مجموعه کتاب های آموزشی علوم زمین برای کودکان و نوجوانان

همراه با آزمایش های کاربردی

نوشته دینا زایک

تصویرگر: جسی ج فلورنس

ترجمه حمیده محمدی

بازنویسی و ویرایش ادبی: پیمان پورشکیبایی

بازنگری و ویرایش علمی: رضا جدیدی از سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور، الهام معینی از سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور و اقدس رشیدی دبیر آموزش و پرورش منطقه یک تهران

تهران: جوان امروز

چاپ نخست زمستان 1390

124 صفحه، مصور، رحلی

شمارگان: دو هزار نسخه

قیمت: هفت هزار تومان

 

زمین در برابر جهان هستی بسیار کوچک است ولی شناخت این زمین کوچک و آموزش مفاهیم کاربردی زمین شناسی به کودکان و نوجوانان آسان نیست. کتاب حاضر می کوشد دانستنی های لازم درباره زمین را به مخاطب آموزش دهد.

امروزه ما ساکنان این کره خاکی، سرگرم آسیب رسانی های بزرگ به محیط زیست خود هستیم و این از عدم آموزش و آگاهی ما سرچشمه می گیرد. پس باید نسل آینده از ابتدای کودکی، آگاهی هایی درباره زیست گاه خود داشته باشند. آنان که با چگونگی زیست بر روی زمین آشنا می شوند، فرا می گیرند که زمین و آب و هوا را آلوده نکنند، از منابع به شیوه پایدار بهره گیرند و از اسراف دوری گزینند.

بنابراین دانستنی های زمین می تواند به عنوان یک منبع جنبی در کنار کتاب درسی دانش آموزان دوره دبستان و راهنمایی مورد استفاده قرار گیرد.

تصویرهای فراوان کتاب و نیز آزمایش های سرگرم کننده، مخاطب گروه سنی ج و د را به خوبی با خود همراه می کند.

همه آزمایش ها ساده، قابل انجام و دست یافتنی هستند. به عنوان نمونه، آزمایش فرسایش با یک آب پاش، کمی ماسه، چند تکه سنگ و یک سشوار انجام می شود و وسایل مورد نیاز برای آزمایش مولکول های آب، تنها یک عدد مقوا، ماژیک هایی به رنگ سبز، آبی و سیاه و یک مداد است.

یکی دیگر از بخش های پیش بینی شده در این کتاب، بخش ببین و بیاب است که خواننده را به خوب دیدن تشویق می کند و به جست و جو گری و کاوشگری در طبیعت پیرامون خود وامی دارد.

گاه گاه چهره های ماندگار زمین شناسی معرفی می شوند و از نظریه های پراهمیت آنان سخن به میان می آید.

کتاب در هفت بخش به سامان رسیده است:

زمین، ماده، لیتوسفر (سنگ کره)، هیدروسفر (آبکره)، اتمسفر (نیوار)، زندگی روی زمین و زمین پیوسته دگرگون ما.

در بخش یکم، با جایگاه زمین در جهان، سیاره زمین تک سیاره ویژه، فصول زمین، حرکت وضعی زمین، ماه زمین و گرانش آشنا می شویم.

در بخش دوم چیستی ماده، ساختارهای بنیادی و عناصر بنیادی آمده است.

در بخش سوم این عنوان ها به چشم می خورد: بخش های زمین، پوسته زمین، سنگ ها و مواد معدنی: پیشکش پوسته زمین، نام گذاری سنگ ها، سنگ ها سخن می گویند، ساخته شدن یک سنگواره، تکنونیک (زمین ساخت) صفحه ای: پازل بزرگ زمین، هنگامی که زمین می لرزد، آتشفشان ها، کوه ها، فرسایش و اقیانوس شناسی.

در بخش چهارم به سه گونه آب، چرخه آب، ویژگی های آب، آب شور، آب شیرین، آب شیرین زیرزمینی، آب سطحی، آب یخ بسته، یخچال ها و بخار آب پرداخته می شود.

در بخش پنجم ساختار اتمسفر زمین، لایه لایه های اتمسفر و آب و هوا آمده است.

بخش ششم با این پرسش آغاز می شود: زندگی چیست؟

پس از آن مطالبی درباره گیاهان و جانوران می آید. آن گاه فراخوانی ما را به خود می حواند: به زمین بازگردیم.

بررسی قارچ و باکتری و سرزمین های زیست زمین از عنوان های بعدی هستند.

دگرگونی، نگهداری از خشکی های زمین، نگهداری از آب زمین و نگهداری اتمسفر زمین از عنوان های بخش هفتم هستند و کتاب با این مطلب پایان می پذیرد:

آری اکنون می توانید کمک کنید.

در پایان، واژه نامه ای در سه صفحه پیش بینی شده است که در آن، تعریف تمام واژه های تازه متن، یک جا به چشم می خورد. پس از آن، برگ شرکت در آزمون آمده است.

کودکان و نوجوانان می توانند تصویر آزمایش هایی را که انجام داده اند به صورت الکترونیک برای ناشر بفرستند و کتاب هایی را به عنوان جایزه دریافت کنند.

 

 

 اصفهان آن لاین

دیدار با جمال رحمتی

$
0
0

جمال رحمتی کاریکاتوریست، کارتونیست، انیماتور، روزنامه نگار، تصویرگر، مدرس، طراح و هنرمند ایرانی به سال 1351 در زنجان چشم به جهان گشود.

از کودکی می خواست نمود داشته باشد، کلیات شمس را زیر بغل می گرفت و در صف نانوایی می ایستاد.

برادری داشت نقاش و مجسمه ساز که اکنون در آلمان اقامت دارد. استارت او آموختن پرسپکتیو از این برادر بزرگ تر بود، به رودخانه و ریل راه آهن که کوچک و کوچک تر می شود توجه نشان داد.

برادران رحمتی همگی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به راه هنر رفتند.

جمال نیز راه برادران خود را رفت، و راه را برای برادر کوچک تر هموار کرد. لیسانس خود را در رشته گرافیک از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد انیمیشن را از دانشگاه هنر تهران دریافت کرد.

یکی از خوبی های طنزپردازان این است که خودشان یک طنز به تمام معنا هستند!

به سال 1371 در حوزه هنری تدریس می کرد. آن جا دخترخانمی پرسید: استاد! شما کاریکاتور هم کار می کنید؟

او پاسخ داد: بله. (در حالی که تا آن زمان کاریکاتور کار نکرده بود).

دختر خانم از او خواست که شماری از کارهای او را ببیند.

جمال به اجبار تا هفته آینده مقداری کاریکاتور کشید، آن خانم کارهای تازه تری خواست و جمال کاریکاتورهای بیشتری کشید تا این که کاریکاتوریست شد! در واقع کاریکاتور را با یک دروغ آغاز کرد و با این خانم پیمان زناشویی بست.

جمال آن موقع انرژی زیادی داشت، حتی می توانست آهنگ ساز خوبی هم بشود ولی بیش از یک سؤال از او نشده بود.

قدرت یادگیری او بالا است چنان که شنا نمی دانست ولی سفری به کنار دریا رفت و در بازگشت، شناگر ماهری شده بود.

دانشجویی برای پایان نامه انیمیشین به او مراجعه کرد و رحمتی نیز از او یک نرم افزار یاد گرفت.

در کلاس درس به استاد گفت: این یک کار تکراری است چون در فلان کتاب چاپ شده است، در حالی که چنین نبود.

جمال با تکنیک کوزوبوکین کاری انجام داد، چاپ کرد، شیرازه کتاب را باز کرد، کار خود را در آن چسباند و حرف خود را به استاد ثابت کرد!

برادر جمال که معماری خوانده بود یک دوربین خریداری کرد و از برادر کوچک ترشان هادی یک فیلم ساخت که انگور می خورد. دانه دانه انگورها از سبد کم می شد و شکم او جلو می آمد!

جمال این گونه با دنیای فیلم آشنایی یافت. روزی محمد رسول اف به او پیشنهاد ساخت تیزری برای بانک تجارت داد. جمال چون دستی در این کار نداشت آن را رد کرد. پس از این دریافت که دفتر رسول اف سر کوچه خودشان است! جمال از این جا به وادی فیلم کشیده شد و کار گیم را به صورت خانگی و به طور شخصی تولید کرد. ابتدا گمان می کرد ساخت به فیلم به سرمایه نیاز دارد، خجالتی هم بود و گمان می کرد سر صحنه جلوی بازیگران، گند می زند.

یکی از آثار انیمیشین او سریال هرمز و کشتی دلاوران خورشید است.

هم چنین آثار رحمتی در روزنامه ها و مجلات گوناگون همچون کیهان کاریکاتور، همشهری، شرق، توانا، ایران، زن، زنان فردا، روز هفتم، عصر آزادگان، جامعه، توس، نشاط، اعتماد ملی و مطبوعات محلی زنجان به چاپ رسیده است و هفده سال است که کاریکاتور خود را در صفحه آخر دنیای تصویر می کشد.

دبیری سرویس طرح روزنامه اعتماد از دیگر مسوولیت های او به شمار می رود.

وی هم اکنون به فعالیت در زمینه کاریکاتور و انیمیشن، و تدریس تکنیک های تصویرسازی در دانشگاه سوره سرگرم است.

او هیجده جایزه بین المللی و بیش از صد جایزه داخلی را در کارنامه خود دارد:

جشنواره کره، 1977م.

جشنواره جهانی کارتون، 1998م.

جایزه ویژه جشنواره لهستان، 1998م.

مقدونیه، 1999م.

جشنواره جهانی تهران، 1999م.

جشنواره مهندسی و طراحی، ایران، 2000م.

جشنواره محیط زیست کوهپایه، 2001م.

جایزه نخست از جشنواره برزیل، 2002م.

برنده برنده های جشنواره های اروپا، 2003م.

جشنواره کارتون در چین، 2004م.

جشنواره زامک لهستان، 2005م.

جشنواره سیریا کارتون، 2009م.

 

رحمتی می گوید:

ایده ای را که دارید اجرایی کنید، چون هنگامی که به پشت سر خود می نگرید حسرت می خورید، یکی از دلایلی که به فیلم می پردازم همین است که سال ها به آن فکر می کردم ولی از آن هراس داشتم.

 

در داوری ها، فرم برایتان مهم تر است یا ایده؟

ما باید بدانیم چه سوژه هایی می توانند وارد کاریکاتور بشوند. در فیلم اگر کادر ضعیف باشد کسی آن را تماشا نمی کند، اگر شاعری بگوید من شعر می سرایم ولی قواعد ادبی را نمی دانم خنده دار است، هر کاریکاتوریستی باید فرم را بداند تا ما پای حرفش بنشینیم.

 

جشنواره چقدر می توانند برای کاریکاتوریست زیان آور باشند؟

چون کایکاتوریست ها کارشان خریدار ندارد، شرکت در جشنواره های خارجی یک منبع درآمد است. همه جشنواره ها بخش آزاد دارند، پس مانعی دیگر نیست، بنابراین همه کارها شبیه هم می شود. مثلا ساخت و ساز، همه آثار مثل آن لهستانی می شود که سال پیش برنده شد.

 

پسرتان کار شما را دنبال می کند؟

تا سال گذشته برایم رضایت بخش بود که پسرم به همین راه برود ولی او گفت: فکر کردی هر کاری تو دوست داری باید من هم دوست داشته باشم؟

من دیگر اصرار نکردم. حالا بازیگری و کارگردانی را دوست دارد. از سویی می بینم از کاریکاتور پولی در نمی آید بنابراین دوست ندارم که پسرم به این راه برود.

من خودم به کار خودم عقیده دارم، آیدین آغداشلو می گوید: لذت بخش تر از این نیست که تو کاری که دوست داری انجام دهی و مردم پولش را بدهند. به نظر من، بهترین کار این است که وقتی یه لم داده ای کار هم بکنی!

 

 اصفهان آن لاین

دیدار با استاد دکتر حسین میرجعفری

$
0
0

حسین میر جعفری نویسنده، مدرس، محقق و تاریخ نگار ایرانی به سال 1319 در میانه چشم به جهان گشود.

ابتدایی و متوسطه را در تبریز بود. پس از این، دوره تربیت معلم را گذراند و به تدریس در مدرسه های تبریز سرگرم شد.

به سال 1344 لیسانس تاریخ را از دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز دریافت کرد و راهی ترکیه شد. به سال 1348 کارشناسی ارشد تاریخ و به سال 1351 دکترای تاریخ خود را از دانشگاه استانبول گرفت و به استخدام گروه تاریخ دانشگاه اصفهان درآمد.

به سال 1357 فرصت مطالعاتی خود را در دانشگاه شیکاگو گذراند. به سال 1358 رتبه دانشیاری و به سال 1379 درجه استادی گرفت.

دکترمیرجعفری به زبان های آذری، ترکی استانبولی و انگلیسی تسلط دارد و هم اکنون به تدریس در گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان سرگرم است.

مقالات او در نشریاتی همچون بررسی های تاریخی، هنر و مردم، دانشگاه تبریز، دانشکده ادبیات اصفهان، دانشکده ادبیات مشهد، مصباح، پژوهش های تاریخی، مجله تاریخ چاپ استانبول، کنگره تحقیقات ایرانی، گوهر، فرهنگ اصفهان، مطالعات ایرانی، آینده، نامه انجمن و میراث پارس به چاپ رسیده است.

دکتر میر جعفری در سمینار طبری، کنگره تاریخ در آمریکا، مطالعات صفوی در آلمان، شاه خطایی در آنکارا و کنگره هفتصدمین سال پایه گذاری امپراتوری عثمانی شرکت فعال داشته است و در هیات تحریریه فصل نامه پژوهش های تاریخی دانشگاه فردوس مشهد، مجله علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه تبریز و مجله مطالعات دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان عضویت دارد.

 

از آثار او است:

تشیع و شیعه صفوی، دانشکده ادبیات دانشگاه استانبول، 1972م.

روش پژوهش در تاریخ، با همکاری دکتر مرتضی نورایی، زیر نظر محسن الویری، 1388، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

مقدمه بر تشریح الابدان منصوری، اثر منصور بن محمد بن احمد شیرازی، تصحیح مسعود کثیری، 1388، اصفهان: دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اصفهان.

تاریخ نگاری و تحولات آن در ایران و جهان (رشته تاریخ)، با همکاری عباس عاشوری نژاد، 1386، دانشگاه پیام نور.

تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره تیموریان، 1380 / 1381 / 1384 / 1385 / 1387 / 1388 / 1389، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).

تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره تیموریان و ترکمانان، اصفهان: دانشگاه اصفهان، 1375، ذ + 482ص / ویرایش دوم 1379 / تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، 1389.

تاریخ ملل شرق و یونان.

سیری در تاریخ فرهنگ ایران، اصفهان: ثقفی، 1351.

 

و شماری از مقالات:

«تاجلی خانم زن ستیهنده چالدران»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، 1353، ش 112.

«حمله تیمور به مازندران و عوامل سقوط مرعشیان»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، 1383، ش 36 و 37.

«قلعه قهقهه و اهمیت آن در عصر صفویه»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، 1378، ش 18 و 19.

«فرمانروایی امیرزادگان تیموری در اصفهان»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، 1377، ش 15.

«مغولان و سید شرف الدین ابراهیم»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، 1370، ش 2.

«منازعات نعمتی و حیدری در ایران»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، 1361، ش 1.

«طایفه روملو و خاندان صفویه»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، 1355، ش 13 و 14.

«طایفه تکلو و سلسله صفویه»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، 1353 و 1354، ش 11.

«اندیشه غالیانه در طریقت صفوی»، اندیشه دینی 1385، ش 21.

«شاطری و شاطردوانی در عصر صفویه»، هنر و مردم 1356، ش 174.

«نامه ای از کمال الدین بهزاد به پادشاه صفوی»، هنر و مردم، 1353، ش 142.

«مزارات چرنداب تبریز»، پژوهش های زبان و ادبیات فارسی، 1388، ش 4.

«سیستان در عصر صفویه»، بررسی های تاریخی، 1356، ش 72.

«نامه ای از شاه طهماسب صفوی به سلطان سلیمان قانونی و اشاره ای به روابط ایران و عثمانی در این دوره»، بررسی های تاریخی، 1354، ش 60.

«فرمان شاه طهماسب صفوی به مولانا رضی الدین محمد»، بررسی های تاریخی، 1353، ش 51.

«پناهندگی شاهزاده بایزید به ایران (969 - 966 ق / 1562 - 1559) (با استفاده از منابع مورخین عثمانی»، بررسی های تاریخی، 1352، ش 46.

 

فهرست منابع

گنجینه های علمی دانشگاه اصفهان، دکتر محمدحسین علامت ساز، اصفهان: دانشگاه اصفهان، چاپ اول زمستان 1382، ص 239 تا 243.

کتاب شناسی ملی ایران.

فهرست مقالات فارسی از ایرج افشار.

 

 

 اصفهان آن لاین

جای های دیدنی بندرعباس

$
0
0

شهر بندرعباس مرکز استان هرمزگان و یکی از مهم ترین بندرهای جنوب ایران است.

پیش تر در این جا بندر گمبرون برپا بود ولی به فرمان شاه عباس کبیر، بندر گمبرون ویران و در نزدیکی آن شهر جدیدی برپا شد. این شهر  را به یاد شاه عباس بندر عباسی و بندر عباس می خوانند.

پس با این مقدمه، نباید سراغ آثار تاریخی پیش از صفویه را در بندرعباس گرفت ولی در اطراف شهر، آثار دوره های گذشته برجای مانده است چراکه استان هرمزگان از پانصد هزار سال پیش یعنی دوره کهن سنگی (پالئولتیک) گذرگاه گروه های انسانی بود که پس از فشار جمعیت، کمبود غذا و روی آوردن به همنوع خواری از راه آفریقا به سمت جنوب شرق آسیا یعنی هند و ایران مهاجرت کردند. ازجمله میناب، از نظر محیط و جغرافیا توان تامین نیازمندی های گروه های انسانی را برای گردآوری خوراک و شکار داشته است.

با این وصف، در تنگه هرمز کم تر از تمام تنگه های دنیا کاوش های باستانی صورت پذیرفته است.

نقش بندرعباس در دوره اشکانیان فراوان است چنان که دژی پهناور دست کم با ده هکتار را در اطراف بندرعباس یافته اند.

هرمزگان در در دوره اسلامی نقش بسیاری در تجارت ایران داشت. بازرگانی دریایی از یک سو با اروپا و از سوی دیگر با کشورهای عربی خلیج فارس و جنوب شرق آسیا و چین از این جا صورت می پذیرفت.

از دوره سلجوقیان تا صفویه، هرمز کهنه نقش زیادی در بازرگانی داشت.

هرمز کهنه بخشی از میناب امروزی بود که با حمله سپاهیان مغول، رونق و شکوفایی خود را از دست داد و هرمز جدید یا جزیره هرمز فعلی جایگزین آن شد.

 

از جاهای دیدنی شهر بندر عباس می توان به این ها اشاره داشت:

 

معبد هندوها: شاخص ترین اثر باستانی بندر عباس که درباره آن مقاله جداگانه ای داریم:

 

آب گرم و منطقه حفاظت شده گنو که در بیرون شهر قرار گرفته است. در بندرعباس تنها در ارتفاعات گنو برف می آید.

 

موزه آب در اداره آب و فاضلاب استان هرمزگان قرار دارد.

 

عمارت کلاه فرنگی: این ساختمان به دست هلندی ها به سال 1110 هجری قمری برپا شد. قلعه ای با شانزده برج و سه دروازه بوده که به عنوان اداره گمرک از آن استفاده می شده است.

 

حمام و مسجد گله داری: پشت هتل امین قرار گرفته است.

این حمام کوچک و یک قلو، از پنج گنبد بزرگ و کوچک ساخته شده و به حمام شاه عباس نیز معروف است، حمامی که در زمان شاه عباس بنا شده بوده در همین محل قرار داشته که ویران شده است. حمام و مسجدگله داری ازجمله قدیمی ترین بناهای بندر عباس و از آثار تاریخی شهر به شمار می روند که با فاصله اندکی از یکدیگر در محله اوزی ها قرار دارند.

قدمت این دو بنا به سال 1296 یعنی دوره قاجاریه می رسد و چون به سال 1330 به همت حاج احمد گله داری مرمت شده است به نام او خوانده می شود.

چند مجسمه انسان نما نیز در سال 1379 برای حمام ساخته اند. به دلیل رطوبت بالای منطقه، مصالح حمام را سنگ های دریایی و اسفنجی، گچ دستکوب و ساروج محلی تشکیل می دهد. فضای حمام، هشتی رختکن، میان در، گرم خانه، خزینه، آتشدان و خاص نشین حمام خصوصی را در بر می گیرد.

 

مسجدها:

مسجد ناصری یا مسجد بندر عباس: به سال 1304 هجری قمری ساخته و به سال 1386 بازسازی شده است.

مسجد صحراباغی: به سال 1310 هجری قمری در محله اوزیها به دست حاج عبدالغفار صحراباغی بنا شده است. در سال های 1357 تا 1359 شمسی این مسجد را با بتون مرمت کردند!

مسجد صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در محله پشت شهر. سقاخانه عجیبی نیز پشت مسجد قرار دارد. حسینیه مردانه شهر همین جا قرار دارد که بالای سردرش نوشته اند: 948 قمری.

مسجد جامع دلگشا: در خیابان مسجد جامع بندرعباس در بلوار طالقانی قرار دارد و به سال 1175 هجری قمری بنا شده است.

شبستان، دو بخش قدیمی و الحاقی دارد. بخش قدیمی شبستان دارای ستون های متعدد با سر ستون های گچبری شبیه گله داری و مسجد دژگان است.

مسجد اصغریه که بنیاد آن به سال 1338 قمری باز می گردد ولی ساختمان آن تازه است.

مسجد کوفه در نحله لاری ها که به سال 1270 شمسی پایه گذاری شده و تاکنون تغییرات زیادی در آن با مصالح جدید داده اند.

 

منبرها:

بندرعباسیها به تکیه و حسینیه، منبر می گویند.

منبر کهنه در سه راه سید قطب که متروک شده است.

منبر برخورداری که به دست برخوردار برخورداری به سال 1260 پایه گذاری شد ولی در جریان ایجاد خیابان برق آن را ویران کردند.

 

زیارتگاه ها:

در بندرعباس به امام زاده، زیارت می گویند. زیارت گاه های بندرعباس از این قرار است:

امام زاده سید مظفر بندر عباس: این آرامگاه از زیارتگاه های استان به شمار می رود و در بلوار امام خمینی قرار دارد. همه گنبد، مناره ها و دیوارها کاشی پوش است.

امام زاده شاه محمدتقی از نوادگان حضرت امام موسی کاظم علیه السلام: معتبرترین امامزاده بندرعباس است که گویا آیت الله العظمی مرعشی نیز آن را تایید کرده بودند. در کنار این امام زاده، مسجد امام را با گنبدی برگرفته از طرح گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان ساخته اند.

زیارتگاه خواجه خضر که اکنون در باغ هتل گامرون قرار گرفته است و به عنوان مسجد از آن بهره می برند.

امامزاده سید کامل.

 

برکه ها

تا سال 1330 آب آشامیدنی مردم بندرعباس از برکه ها تامین می شد. برکه ها را از سنگ و ساروج می ساختند و آب شیرین را در آن می انباشتند.

مجموعه برکه های باران: این مجموعه دربرگیرنده شش برکه یا آب انبار مربوط به دوران صفویه است و در گذشته از منابع ذخیره آب شیرین در بندر عباس بوده و هر برکه چهار دهانه اصلی برای برداشت آب دارد. این برکه ها در فضای مشجر وسیعی در محله استمبیک در خیابان بیست و دوم بهمن در پشت موزه خلیج فارس قرار دارد.

 

آب انبار برکه گرد نزدیک مسجد اصغریه که فعلا متروک است.

نهرهای شهر که به آن خور می گویند.

گاروم زنگی و انجیر وحشی از درختانی است که در بندرعباس عمل می آید. انجیر وحشی را مردم مقدس می دانند و به این جهت به درخت انجیر معابد شهرت یافته است. یکی از این درختان انجیر معابد که شفا می دهد در بلوار شهید حقانی قرار دارد که روی آن نوشته اند: درخت لور امام حسین علیه السلام.

 

پل لاتیدان، در مسیر کاروان لار به بندرعباس در جهت گسترش امور بازرگانی احداث شد. امروزه این پل در پنجاه کیلومتری غرب بندرعباس قرار دارد و ظاهرا از دوره صفوی است.

 

محله باستانی سورو: در غرب بندرعباس قرار دارد و از دوران ساسانیان است.

 

صید و صیادی: به شیوه های گوناگون انجام می گیرد و مشاغل دیگری را چون قایق سازی، لنج سازی، تور بافی، گر گور بافی به دنبال دارد.

صید با تورهای مختلفی چون تور پازوکی، تور شنا، تور گاریزی، تور حیال، قلاب های مختلف و صید با مشتا که خود سیستم پیچیده ای است، انجام می شود و صید میگو و از همه مهم تر صید مروارید که خاستگاه آن بندر لنگه در غرب بندرعباس و کیش بوده است از شغل های مهم استان هرمزگان به شمار می رود.

 

پارک جنگلی نخل ناخدا.

خانه جهانگردی و فروشگاه صنایع دستی.

خانه احمدی از دوره قاجاریه.

 

فهرست منابع

تحقیقات زادهوش در بندرعباس، نوروز 1390.

از بندر جرون تا بندر عباس، احمد سایبانی، تهران: همسایه، 1386.

بندرعباس و خلیج فارس.

سفرنامه سدیدالسلطنه کبابی، به تصحیح دکتر احمد اقتداری.

روزنامه صبح ساحل، قدیمی ترین روزنامه بندرعباس.

 

 

 اصفهان آن لاین

دیدار با زری خوشکام (زهرا حاتمی)

$
0
0

زری خوش کام یا زهرا حاتمی بازیگر سینما و تلویزیون ایران به سال 1326 خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود.

او همسر علی حاتمی و مادر لیلا حاتمی است.

تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه داد و یک دوره آموزشی رقص باله را گذرانید. به سال 1350 در بیست و چهار سالگی جذب سینما شد.

او در آثار نازل بازی نکرد ولی به هرحال در فیلمها پوشیده نبود.

زیبایی اش خیره کننده و در پذیرش نقش های برهنه بی پروا بود.

وی در همان سال های نخست فعالیت، بسیار پر کار بود و بازی به همراه ستارگان سینمای ایران همانند محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی، پرویز صیاد، بهروز وثوقی، ایرج قادری و سعید راد را تجربه کرد.

کاراکتر خوشکام پس از ازدواج با علی حاتمی در آبان 1350 دگرگون و حضور او در سینما نیز پس از تولد لیلا بسیار کم شد.

خبر ازدواج او با حاتمی ابتدا شایعه بود. حاتمی چند ماه بعد درستی خبر ازدواجش را در مصاحبه ای با اطلاعات هفتگی شماره 1572 تایید کرد.

تصویر زری خوشکام روی پای علی حاتمی بر جلد مجله نشست.

پس از انقلاب، با توجه به شرایط کشور نامش را به زهرا حاتمی تغییر داد.

 

1350: کلبه ای آن سوی رودخانه به کارگردانی و فیلمبرداری احمد شیرازی. در نقش دختری به نام فرانک که پس از جدایی از پسرش بیژن، توسط یک راننده کامیون به نام حسین گابی به زندگی باز گردانده می شد. نقش مقابل او را ناصر ملک مطیعی و همایون بهادران بازی می کردند / فیلم هنری آدمک اثر خسرو هریتاش / الکلی اثر محمدعلی جعفری. در کنار سعید راد و محمد علی جعفری / رشید اثر پرویز نوری. در کنار بهروز وثوقی و بهمن مفید / مرد هزار لبخند اثر سیامک یاسمی. در نقش خواهر حسن کبابی در کنار محمدعلی فردین و ایرج رستمی / مترسک نوشته احمد شاملو به کارگردانی علی حاتمی که به انجام نرسید.

1351: خواستگار اثر علی حاتمی. در کنار پرویز صیاد / توبه اثر اسماعیل پورسعید. در کنار ایرج قادری / فیلم هنری تپلی اثر رضا میرلوحی.

1354: سریال سلطان صاحبقران اثر علی حاتمی. در نقش خانم عزت الدوله.

1366: سریال هزاردستان اثر علی حاتمی. در نقش امین اقدس نقش عروس نورچشمی خان مظفر که جواهراتش گم می شود.

1376: جهان پهلوان تختی اثر بهروز افخمی. در نقش خودش. نخستین حضور خوشکام در یک فیلم سینمایی پس از انقلاب.

1377: طهران روزگار نو، اثر علی حاتمی. در نقش امین اقدس.

1382: سیمای زنی در دور دست اثر دامادش علی مصفا.

 اصفهان آن لاین

Viewing all 464 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>