Quantcast
Channel: شارژ ایرانسل و رایتل
Viewing all 464 articles
Browse latest View live

خلاقیت در هنر چرم

0
0

این رزوها اصفهانی ها با خلاقیت در هنر چرم، آثار خود را از کار دیگر شهرها متمایز کرده اند. در این زمینه به سراغ سه تن از هنرمندان این رشته رفتم و از آن ها خواستم تا از خود و کار و بارشان بگویند.

 

مهندس علی اثنی عشری به سال 1347 در اصفهان چشم به جهان گشود. به سال 1375 لیسانس خود را در رشته الکترونیک از دانشگاه کاسل آلمان دریافت کرد.

پس از این به آغوش میهن بازگشت. تا سال 1380 به کار در رشته خود سرگرم بود و به سال 1379 به کار صنایع دستی روی آورد.

پدرش متولد 1298 از صاحب نظران در زمینه چرم به شمار می رود. او پوست را که می بیند می تواند بگوید که ذبح کدام شهر است. پدربزرگش نیز نخستین کسی بود که با آلمان تجارت پوست می کرد. او پدربزرگش را ندید. دوست داشت دباغی سنتی را از پدرش فراگیرد ولی چون فرزند آخر به شمار می رفت از حوصله پدر خارج بود که به او آموزش دهد.

از او می خواهم که درباره این نمایشگاه گروهی توضیح بیشتری بدهد.

او می گوید:

به سال 1388 به نظرم رسید هرکسی را که در کار چرم فعالیت دارد گرد هم بیاورم. همه کسانی را که در تولید، دباغی، لیزر، رنگ، نقاشی و سوخت بودند خبر کردم. حدود چهل نفر در هتل ستاره تشکیل جلسه دادیم و بر این شدیم که نمایشگاهی گروهی را رقم بزنیم.

این نمایشگاه هزینه ای برای آن ها در بر نداشت ولی تنها نه نفر در آن شرکت جستند. قرار گذاشتیم که اگر سفارشی گرفتیم به صورت گروهی در آن شریک باشیم. بعد از این، نمایشگاه های دیگر را شکل دادیم.

چون دیدم که با چرم می توان کارهای تلفیقی هم صورت داد و چرم با سنگ، سفال و شیشه هم قابل جمع است، در نمایشگاه های بعدی، هنرمندان دیگر رشته های صنایع دستی را نیز دعوت کردم.

پیش کسوتان را برای نمک نمایشگاه آوردم. کار جوانان در کنار آثار پیش کسوتان جذابیت بیشتری برای بازدید کننده دارد. هم چنین جوان ترها می توانند مطالبی را از بزرگ ترها فرابگیرند.

این نمایشگاه های زنجیره ای تا کنون پنج بار در کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان و یک بار در مجتمع فرشچیان برپا شده است.

 

محمد شیرانی به سال 1357 در بیدآباد اصفهان چشم به جهان گشود. فوق دیپلم خود را در رشته مکانیک دریافت کرد و از سال 1389 به کار چرم روی آورد. بیشتر فعالیت او در زمینه تولید جعبه قرآن است ولی کار روی آیینه، گرامافون، آباژور و دیوان حافظ نیز در میان آثارش دیده می شود.

محمد شیرانی مدیر صنایع دستی پاسارگاد این نمایشگاه ها را در کارنامه خود دارد:

نمایشگاه با چرم مهربان باشیم، شهریور 1390.

نمایشگاه شیراز، آذر 1390.

نمایشگاه جهاد کشاورزی، دی 1390.

نمایشگاه صنایع دستی چهارفصل، دی و بهمن 1390.

 

اسماعیل سلیمانی به سال 1358 در اصفهان چشم به جهان گشود. پس از دریافت دیپلم تجربی به کارهای گوناگون روی آورد ولی همواره علاقه داشت تا کاری هنری را آغاز کند. از سال 1380 به کار چرم نزد سعید رجایی روی آورد و در نمایشگاه های لاهیجان، کلاردشت و کاشان شرکت جست.

به سال 1390 توانست کارگاهی مستقل را به نام دخترش یکتا پایه گذاری کند. صنایع چرم دستی یکتا با تلفیق چرم و چوب و جیر آثار بی مانندی را عرضه می کند.

سلیمانی می گوید: روی هر شیئی به جز آب و خاک را چرم پوش می کنم: جعبه قرآن، سفال، آیینه شمعدان، تقویم دیواری و سفارش های تبلیغاتی ارگان های دولتی.

طرح و ایده و نقاشی و رنگ همگی از خود او است که با یاری برادرش مجتبی سلیمانی به مرحله اجرا در می آید.

آثار تازه او را در نمایشگاه صنایع دستی چهارفصل می بینیم، به عنوان مثال، شکلات خوری با روکش چرم که تاکنون بی سابقه بوده است.

شماری از طرح های او برگرفته از طرح های ترمه است.

نخستین کار کنسول و آینه و شمعدان چرم نیز از کارهای تازه او به شمار می رود. او می گوید: کسی فکر نمی کرد که بتوان روی پی وی سی هم با چرم کار کرد.

روکش چرمی یک میز تحریر را کم کار و زیبا می یابم. درباره آن که می پرسم می گوید: این یک میز پرسی بود و با گل های برجسته ای که داشت بسیار کار چرم روی آن دشوار بود.

 

 اصفهان آنلاین


دانلود کتاب فرشته ها خودکشی کردند

قلعه پرتغالیها در قشم

0
0

قلعه پرتغالی ها به سال 1507 میلادی به فرمان آلفونسو آلبوکرک دریانورد پرتغالی در ضلع شمالی جزیره قشم و در ساحل دریای خلیج فارس برپا شد.

آلبوکرک (1453 تا 1515م) جزایر دهانه خلیج فارس را تصرف کرد و بر راه بازرگانی دریایی میان هند و اروپا چیرگی یافت. تسلط پرتغالیها بر این آبراه دریایی صد و ده سال به درازا کشید. در این مدت آن ها به ساختن دژها و استحکاماتی پرداختند تا موقعیت خود را همچنان پاس بدارند. ازجمله دژهای پرتغالی ها می توان به قلعه هرمز، کنگ، عمان، راس الخیمه و لارک اشاره کرد.

برای ارتباط با قلعه هرمز و رساندن تدارکات و خدمات به این قلعه، قلعه تدارکاتی مورد بحث ما در قشم برپا شد.

قلعه قشم مساحتی بیش از دو هزار متر مربع دارد. مصالح آن سنگ های آهکی و گچی با ملاط ساروج محلی است و چندین بار مورد مرمت قرار گرفته و استحکام بخشی شده است.

این دژ، راست گوشه است. چهاربرج در چهارگوشه و بازوهایی بلند دارد که توپ و منجنیق ها روی پهنای آن قرار می گرفته اند. قلعه قشم، انبار بزرگی برای مهمات و سلاح داشته و در موقع ضرورت به دیگر دژها کمک می رسانده است.

به سال 1623 میلادی قلعه پرتقالیها در قشم به دست صفویان افتاد و بار دیگر قشم به نقشه ایران پیوست.

این قلعه را احسان یغمایی باستان شناس ایرانی به سال 1378 از زیر خاک و شن بیرون کشید و تا بهار 1379 به کاوش در این قلعه پرداخت.

در آبان 1387 در پی حفاری های شرکت برق در محدوده پانصد متری قلعه پرتغالی ها، تونل قدیمی متصل به این قلعه در شهر قشم، کشف شد.

این تونل، راه فرار فرماندهان و نیروهای نظامی پرتغالی و همچنین مکان نگهداری مهمات نظامی آنان بوده و تا محدوده میدان سعدی شهر قشم به طول حدود سه کیلومتر، ادامه دارد.

مردم بر این هستند که این تونل تا غارهای خربس در پانزده کیلومتری جنوب شهر قشم نیز ادامه دارد.

 

فهرست منابع

تحقیقات محلی نگارنده.

مجموعه کتاب های راهنمای جامع ایرانگردی استان هرمزگان.

 

 اصفهان آنلاین

دیدار با بهزاد محسنی

0
0

بهزاد محسنی بازیگر تئاتر و تلویزیون ایران به سال 1353 در تهران چشم به جهان گشود. دیپلم مکانیک گرفت و به کار پرداخت.

پدرش نظامی و اصلا اصفهانی بود و چون به سال 1373 بازنشسته شد به همراه خانواده به اصفهان بازگشت.

بهزاد از سال 1383 کار تئاتر را با گروه مذهبی و فرهنگی دارالقرآن اصفهان و تئاترهای مذهبی آغاز کرد.

او بدون شرکت در دوره های رایج تئاتر و با تکیه بر تجربه توانست موفقیت هایی را به دست آورد.

خیلی زود عاشق تئاتر شد، به گونه ای که پیش بینی می کند اگر یک روز تئاتر تعطیل شود حتما جان خود را از دست خواهد داد.

تئاتر فضایی بود که وی را با هنرمندان خوب اصفهان آشنا کرد.

به سال 1383 دو تئاتر کار کرد که هیچ یک از آن ها روی صحنه نرفت.

به سال 1384 در نقش عمر بن خطاب در نمایش بغضی که ماند به کارگردانی محمدرضا ترابی ظاهر شد.

در همین سال، تئاتر خیابانی آخرین معرکه را برای جشنواره حفظ و نشر آثار دفاع مقدس بازی کرد. نقش او لوطی صفدر بود.

به سال 1385 در نمایش صحنه ای انتقام، کار اسماعیل صرامی ایفای نقش کرد.

در همین سال نقش داش جواد را در تئاتر خیابانی داش جواد به کارگردانی پویان عطایی بازی کرد.

سال بعد نقش عمرو را در نمایش صحنه ای خندق نامه به کارگردانی احمد اشرفیان بر عهده داشت.

نمایش صحنه ای مسافران، کار حمید کاظم پور نوشته محمد رحمانیان کار بعدی او بود که در تالار هنر اجرا شد. او نقش یک راننده تاکسی را برعهده داشت که مسافرانی را به مشهد می برد. ناگهان پرنده ای با شیشه اتومبیل برخورد می کرد. او پیاده می شد که ناگهان کوه ریزش می کرد. این جا از نوار آقاسی بیرون می آمد و ماجرای معجزه ای را که از امام رضا (ع) دیده بود برای مسافران تعریف می کرد.

زخمه محمد ناردی که روی سنتور فرود می آمد، اشک او جاری می شد و بند نمی آید. کسانی که این نمایش را دیده اند می دانند که محسنی چقدر خوب در این نقش ظاهر شد. نقش او نشان داد که بازیگری اکتسابی است و در دوره های آکادمیک، بازیگر تربیت نمی شود.

به سال 1387 در نمایش خیابانی برزخی ها کار پویان عطایی در نقش یک پهلوان قدیمی حاضر شد. در جریان انقلاب، چماقی بر سر این پهلوان قدیمی خورده و او بی هوش شده بود. دو سال بعد که به هوش می آید گمان می کند هنوز کاباره ها باز هستند و شاه سر کار است. سرانجام او را به فارابی می برند تا بستری شود. این نمایش پیوند خوبی با مخاطب برقرار کرد و بیش از پنجاه بار به اجرا درآمد.

همین سال در نمایش کاروان سوگوار به کارگردانی حجت موذنی ظاهر شد که بیش از چهل شب در سینما تئاتر فلسطین به اجرا درآمد. او نقش مرد عربی را داشت که از واقعه کربلا جان سالم به در برده بود.

به سال 1388 در نمایش صحنه ای از خلقت تا ظهور به کارگردانی محمدرضا رفیعی نقش مالک اشتر را برعهده گرفت. این نمایش به سفارش سپاه پاسداران در سپاهان شهر به اجرا درآمد.

هم چنین در این سال نقش محافظ کاروان را در نمایش صحنه ای از قربان تا غدیر بر عهده داشت که در دانشگاه اصفهان اجرا شد. کارگردان این تئاتر ابوالفتح محمودی بود.

حضور در نمایش صحنه ای بی بی مشهدی به سال 1389 به کارگردانی ابوالفتح محمودی کار بعدی او بود. این تئاتر از معدود نمایش هایی بود که با مخاطب ارتباط برقرار کرد به گونه ای که حتی در سالن بزرگ تالار هنر هم جا نبود.

محسنی امسال در تئاتر خیابانی یک فیلم خشن به ایفای نقش پرداخت.

او یک تئاتر صحنه ای را هم امسال کار کرد که سال بعد اجرا می شود. نمایش نامه آن برگرفته از سیزیفومرگ و کارگردانش فرشاد فهیمی است. محسنی نقش کافه چی را بازی می کند.

این از کارنامه او در زمینه تئاتر، حال از او می خواهم که برایم از فیلم و سریال و دنیای سینما و تلویزیون بگوید.

او فیلم را با آقای فریدون خسروی و بازی در سریال روزها و رازها به سال 1387 آغاز کرد که هنوز پخش نشده است.

در همین سال در سه قسمت از سریال مردان تاریخ ساز اثر محمود معظمی ظاهر شد. او نقش های فرمانده سربازان هارون الرشید، مردی که از حضرت معصومه (س) معجزه می بیند و پیک فرماندار ایفای نقش می کند.

سال 1388 در یک فیلم آموزشی بازی کرد که کارگردانی آن را فریدون خسروی برعهده داشت. این فیلم به سفارش سازمان فرهنگی زندان ها ساخته شد و در زندان ها به نمایش درآمد. مردی را می خواهند به دار بیاوزیند و محسنی در نقش خلافکار بند به او هرویین تزریق می کند که شب آخر را خوش باشد. در لحظه آخر، اولیای دم از جرم او می گذرند و وی برای گذراندن حبس خود به بند عمومی می رود. آن جا سرما می خورد و خوب نمی شود و در می یابند که به بیماری ایدز دچار شده است.

به سال 1389 در سریال پیک راستان به کارگردانی اکبر خواجویی در نقش حسن بازی کرد که از شبکه سراسری پخش شد.

در همین سال در نقش شاهین راننده کامیون در سریال ساعت فراموشی به کارگردانی عباس رنجبر ظاهر شد که قرار است از شبکه دوم سیما پخش شود.

باز در همین سال در تله فیلم آن که دیر آمد به کارگردانی نوید ذاکر ایفای نقش کرد.

سال 1390 برای وحید پاکزاد در تله فیلم کفش های پاره نقش یک مسگر را بازی کرد که به فرزند خود اهمیت می دهد به عکس همسایه که انسانی تحصیل کرده است ولی به فرزندش رسیدگی نمی کند. این کار در جشنواره فیلم کودک و نوجوان به نمایش درآمد.

تله فیلم طنز سقفی برای زندگی به کارگردانی سیدمحمدرضا ممتاز کار دیگر او در سال 1390 بود. وی نقش رشید پدرزن را بازی می کرد.

محسنی این روزها قراردادی با سعید آقاخانی برای بازی در سریال روز از نو دارد که به دلیل مشکلات کاری نمی تواند به تهران برود.

اما یکی از افتخارات او همکاری با امرالله احمد جو در سریال اوسنه پادشاهی یا روزی روزگاری 2 به شمار می رود. وی در دو نقش پهلوان اقلیم و شاه غلام ایفای نقش کرده است.

محسنی می گوید که دوست دارم درباره این کار بیشتر صحبت کنم:

احمدجو کسی است که هر کس از برابر او عبور کند در می یابد که او می تواند بازیگر بشود یا نه. من برای این که جلوی دوربین او بروم استرس زیادی داشتم. حالا با هم رفیق شده ایم. افتخارم این است که می توانم هفته ای یک بار با او تماس داشته باشم، حرف بزنم و انرژی بگیرم.

او لطف بزرگی کرد که در این کار ماندگار به من نقش داد و دوست دارم که بازهم با او کار کنم.

 

از علاقه های هنری دیگر او جویا می شوم. می گوید که به موسیقی علاقه زیادی دارم و به ویژه سازهای زهی را می پسندم. قرار است که نوازندگی را بیاموزم. کارگردانی تئاتر را بسیار دوست دارم و تاکنون دستیار کارگردان تئاترهای باران که بیاید، عوضی و یک فیلم خشن بوده ام. می خواهم کارگردانی به صورت مستقل را هم بیازمایم ولی هنوز فرصتی پیدا نشده است.

 

آقای محسنی شما این قدر کار کرده ای، چه جایزه هایی را دریافت کرده ای؟

من هیچ جایزه ای تاکنون نگرفته ام. دلیلش این است که کار جشنواره ای نمی کنم. یک بار به پیشنهاد پویان عطایی، تئاتری خیابانی را در جشنواره شرکت دادیم ولی دوستان جشنواره به کلی التفاتی به تئاتر خیابانی نکردند، حتی به صورت زبانی هم از ما قدردانی نشد. من تا چندین روز بعد از جشنواره در خودم بودم و اصلا افسرده شدم. از آن زمان تصمیم گرفتم دیگر قدرت و نیروی خودم را صرف این کارهای سلیقه ای نکنم.

 

 اصفهان آنلاین

بانوان اصفهانی و صنعت چرم

0
0

از آن جا که کار چرم در کارگاه انجام می شود و ابزارش چندان ظریف نیست، کاری ویژه مردان به نظر می آید ولی بانوان اصفهانی با ورود به این عرصه به خوبی از پس این کار برآمده اند و آثار زیبا و ظریفی را به بازار عرضه کرده اند.

در این جا به زندگی چند تن از بانوان اصفهانی که هنر چرم را اعتلا بخشیده اند اشاره می کنم:

 

مهری چیت ساز در یازدهم اسفندماه سال 1359 در اصفهان چشم به جهان گشود. از هفت سالگی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان عضو فعال بود.

کارشناسی مدیریت و برنامه ریزی آموزشی را از دانشگاه پیام نور شهرضا دریافت کرد، پس از این در سال های 1384 تا 1389 خود مربی خلاقیت در کانون پرورش فکری شد و به آموزش سفال، خمیرسازی، گل سازی و حجم سازی پرداخت.

به سال 1388 به کار چرم علاقه پیدا کرد و بر این شد که در کلاس های آموزشی این رشته شرکت کند. ولی فرصتی برای این کار نداشت. خواهرش این دوره آموزشی را گذراند و او شب ها از روی الگوهای خواهر به تمرین می پرداخت.

آن گاه دوره تکمیلی آموزش چرم را گذراند و به سال 1389 کارگاه مستقلی را برای تولید آثار چرم پایه گذاری کرد.

او اهل تقلید نیست، و از همین رو آثارش خریدار بسیار دارد. چرم ها را پهلوی هم نمی چسباند و چهل تکه درست نمی کند، چرم را روی چرم کار می کند و با بهره گیری از تکنیک های گلدوزی و بافت و برش و ترکیب مهارت های گوناگون، آثار تازه ای را خلق می کند.

یک سی دی آموزشی برای علاقه مندان به هنر چرم فراهم آورده است و در کارگاهش نیز به صورت حضوری به مراجعه کنندگان آموزش می دهد. او فوت کوزه گری را نگه نمی دارد و آموزش های او به گونه ای است که افراد بعد از آن بتوانند وارد بازار کار بشوند.

شماری از هنرجویان او معلولان هستند. او می گوید این ها در سازمان بهزیستی کار می کردند که ما بفروشیم ولی کارشان چندان تمیز نبود، ضمن این که مشتری روی کار آن ها عیب می گذاشت و برای خریدا آن ها مبلغ کم تری می پرداخت. من روی آن ها کار کردم، این ها شاید عقب مانده ذهنی باشند ولی دست هایشان را خوب به کار می گیرند، دوخت ها را که نگاه کنید این قدر ظریف است که انگار با چرخ دوخته اند.

او اکنون نیز با کانون پرورش فکری ارتباط دارد و مطالعاتی در زمینه روان شناسی کودک انجام می دهد. یکی از آرزوهای او این است که مرکزی را برای آموزش کودکان پایه گذاری کند.

 

اعظم یعقوبی در اصفهان چشم به جهان گشود. پس از دریافت دیپلم تجربی به هنرهای سرمه دوزی، خیاطی و آرایشگری پرداخت و از سال 1389 به هنر چرم روی آورد.

 

لیلا کلانتر در اصفهان چشم به جهان گشود. پس از دریافت دیپلم ادبی، لیسانس خود را به سال 1381 از دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد گرفت.

به سال 1389 هنر چرم را آغاز کرد. او از مشکلات این کار می گوید:

وقت زیادی می گیرد، دقت و حوصله می خواهد و درآمد چندانی هم ندارد. ولی چون برای این کار زحمت می کشم و بیشتر کار ما روی جعبه قرآن است برکت دارد.

 

سیمین تارازی به سال 1355 در نجف آباد اصفهان چشم به جهان گشود. از نوجوانی به شعر و داستان علاقه داشت. پس از دریافت دیپلم ادبی به هنرهای بافتنی، قالی بافی، سکمه دوزی کوبلن و ملیله روی آورد. آن گاه دیپلم آرایشگری گرفت و مدتی نیز در این رشته به فعالیت پرداخت.

هنر چرم را دست کسی دید و به آن علاقه پیدا کرد. آن را روی وسایل خانه به اجرا درآورد و چون استعدادش را در خود دید به صورت اصولی و به همراه خواهرش به این کار پرداخت.

او اکنون سه ماه است که کارگاه شایان را به صورت مستقل پایه گذاری کرده.

وی می گوید: از کارم خرسندم چون دارم با کسانی که مدت ها در این رشته بوده اند رقابت کنم.

یک قالی دارم که دوست دارم یک قاب چرم برای آن تهیه کنم. یک شاه نامه قدیمی هم دارم که می خواهم جلد و جعبه چرم برایش فراهم آورم.

برای برپایی این نمایشگاه، خانم سمیرا موسوی تلاش بسیاری داشتند و من از او قدردانی می کنم.

از اشعار و آثار ادبی اش که جویا می شوم می گوید: در تمام قالب های شعری به جز مثنوی طبع خود را آزموده ام. اشعارم بیشتر غزل و دوبیتی است. مدت ها پیش در یک انجمن ادبی شرکت کردم ولی دیگر فرصت ندارم. سال گذشته به این فکر افتادم که آن ها را گردآوری کنم ولی پشیمان شدم.

انشاهای من نیز همواره برگزیده می شد و حالا دخترم نیز انشاهای قابل قبولی می نویسد.

 

سمیرا موسوی به سال 1370 در اصفهان چشم به جهان گشود. در نوجوانی شعر می گفت و دوران راهنمایی معرق و مشبک را از خواهرش آموخت. سپس کارهای دستی خود را در دوران دبیرستان در مسابقات سراسری شرکت داد و جوایزی را به دست آورد. آذر 1389 دیپلم خود را در رشته گرافیک از هنرستان نبوی منش دریافت کرد. آن گاه در رشته انیمیشین در دانشگاه کرمان، پذیرفته شد ولی آن را دنبال نکرد.

از ورود او به هنر چرم می پرسم. می گوید:

به بسته بندی و الگوکشی برای شرکت ها و گرافیک دستی سرگرم بودم و به چرم علاقه نداشتم تا این که با خانم فریماه شیرانی آن را آغاز کردم. پس از مدتی با آقای سعید رجایی آشنا شدم. سپس رنگ آمیزی و جیرکشی را از آقای سلیمانی فراگرفتم.

حالا عاشق این کار شده ام و شبانه روزی به طراحی و رنگ آمیزی چرم سرگرم هستم.

این کار مرا با جنس های مختلف همانند اسفنج و پلی استر آشنا کرد.

 

 

کار چرم روی یک ساعت قدیمی اثر خانم تارازی:

 اصفهان آنلاین

کاغذ و مرکب

0
0

امروز برای تجدید میثاق با یکی از خوشنویسان قدیمی اصفهان به منزل او رفتم. در میان گرد و غبار فراوان، آثار نفیسی بود که شماری از آن ها مانند ندارد. ولی... ولی حیف و صد حیف که همه رنگ پریده اند، شاید بیست سال دیگر اثری از آن ها روی کاغذ نباشد!

و حال دیگر آثار خوشنویسان نیز همین گونه است. خوشنویسان ارجمند به نگارش روی کاغذ گلاسه علاقه فراوان دارند. کاغذ گلاسه بسیار آسان به خوشنویس محترم کنتراست می دهد ولی جنس خوبی ندارد. مردم ما نیز این کاغذ را دوست دارند. دقت بفرمایید که چقدر قرآن گلاسه به فروش می رسد.

مرکب سازان ما نیز دیگر تعهدی به کار خود ندارند. چسبندگی و رنگ مرکب ها همچون قدیم نیست. خطوط دانشمندان گذشته ما هنوز از ورای قرن ها در نسخه های خطی به یادگار مانده. توجه کنیم که آن ها گاه به خط خود می نگاشتند و از کاتب و خطاط حرفه ای بهره نمی بردند ولی کاغذ و مرکب چه بود که هنوز که هنوز است تکان نخورده و مطالب آن ها را می توان خواند.

استاد شیرازی امسال در مسابقات خوشنویسی، خطاطان را ملزم کردند که روی کاغذ دست ساز خوشنویسی کنند ولی هنرمندان محترم از کاغذ دست ساز در هراس بودند.

به هر حال باید چاره ای اندیشید اگر خطاطان ما از کاغذ خوب و مرکب مرغوب بهره نگیرند آثارشان چندی دیگر به نابودی می گراید.

 

 اصفهان آنلاین

مینو ایران پور از هنرمندان ایرانی

0
0

مینو ایرانپور هنرمند، نقاش، نویسنده، مدرس و فیلمساز ایرانی در مبارکه اصفهان چشم به جهان گشود.

از کودکی به نقاشی و سینما علاقه داشت. به سال 1361 دیپلم اقتصاد گرفت و به استخدام بانک کشاورزی زرین شهر درآمد. به سال 1363 اعلامیه پذیرش هنرجو در انجمن سینمای جوان توجهش را جلب کرد ولی وقت ثبت نام گذشته بود. در دوره عکاسی نام نویسی کرد و سال بعد در امتحان ورودی دوره فیلم سازی انجمن شرکت جست. چون منابع برای مطالعه در دسترسش نبود در امتحان مردود شد. سال 1365 باز در امتحان انجمن شرکت کرد و مقام نخست را به دست آورد.

پس از این علاقه مند شد که رشته سینما را در دانشگاه هنر دنبال کند. ولی چون منابع برای مطالعه موجود نبود و ظرفیت این رشته بسیار پایین بود تلاشش بی نتیجه ماند. چند بار دیگر نیز برای ورود به این رشته تلاش کرد ولی موفقیتی به دست نیاورد.

چون می دانست که باید برای فیلم سازی، تصویر را خوب بشناسد به رشته نقاشی گرایید. به سال 1368 راهی تهران شد و رشته نقاشی را در دانشگاه آزاد تهران پی گرفت. به سال 1372 لیسانس خود را در این رشته دریافت کرد.

به سال 1378 برای گذراندن دوره فوق لیسانس به دانشگاه هنر تهران رفت.

از استادان تاثیرگذار او باید به مرتضی نعمت اللهی، دکتر مهدی حسینی، دکتر ندیمی و دکتر آیت اللهی اشاره کرد.

به سال 1381 با ارائه پایان نامه ای با نام پدیده ای تحت عنوان گالری با راهنمایی مهدی حسینی و مشاوره آیدین آغداشلو توانست کارشناسی ارشد خود را در رشته پژوهش هنر دریافت کند.

پایان نامه او در شمار پایان نامه های برگزیده بود که خلاصه آن در فصل نامه هنر و کتاب هنر ایران به چاپ رسید.

در این زمان با کسب رتبه نخست در دانشکده، امکان ادامه تحصیل در مقطع دکترا بدون کنکور برای او فراهم بود ولی چون دانشگاه را محیط خلاقی نیافت از ادامه تحصیل منصرف شد.

خانم ایران پور از مستندسازی آغاز کرد و حال ویدئو آرت را پی گیر است.

وی می گوید: من همیشه با روایت گری در سینما مشکل داشته ام،  حالا که به پشت سر می نگرم می بینم که مستندهایم نیز مستند به تمام معنا نیستند و ویدئوآرت به شمار می روند ولی آن زمان این اصطلاح وجود نداشت.

از فیلم های او باید به این ها اشاره داشت:

مستند بوته ترمه، به صورت هشت میلی متری که سه بار از تلویزیون پخش شد.

مستند گاه شمار درباره تقویم، که به سال 1368 در جشنواره سینمای جوان پخش شد و جایزه گرفت ولی بعدا ممنوع اعلام شد.

آب، آیینه، اوهام، 1370. این فیلم را بر پایه خوابی که دیده بود ساخت.

سایه نور، آخرین کار هشت میلی متری او که از آلمان مدال نقره گرفت.

در، 1383، نخستین ویدئو آرت او که افزون بر سینمای جوان در آلمان، برزیل، و ایتالیا نمایش داده شد. سال 1390 نیز دوباره در کنفرانسی در آلمان به نمایش درآمد و مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

بین، 1388، نمایشگاه آلمان، تک رنگ.

ناتمام، 1388، شرکت در یونان، سیاه و سفید.

تاب، 1389، سیاه و سفید.

ناکجا، 1390 که در گالری آپادانا به نمایش درآمد.

هم چنین قرار است ویدئو آرتی را به سفارش کشور فرانسه بسازد. این اثر در موزه های سرتاسر دنیا به نمایش در خواهد آمد.

از مقالات او است:

«هنر محیطی: روح مکان (ملاقات موناتوماس با ولفگانگ لایب)»، ترجمه رضا باقی، ص 8 تا 9، هنر تندیس، 5 اسفند 1382، ش 20.

«نگاه: پاتوق هنرمندان»، ص 7، هنر تندیس، 12 خرداد 1383، ش 26.

«نقاشی های تاریک مارک روتکو»، هنرنامه، 1380، ش 11.

«نخستین نگارخانه ها»، هنرنامه، 1382، ش 19.

«تاثیر نقاشی باروک در فضای بازی های کامپیوتری»، هفته نامه پردیس ش 118 و 122.

 

و اما او در پنجاه نمایشگاه انفرادی در ایران و جهان شرکت داشته است:

گلدن کامرا، هامبورگ آلمان، 1995 و کسب مدال نقره.

نمایشگاه ایران دات کام، فرایبورگ آلمان، 2006.

فستیوال این ویدئو، میلان ایتالیا، 2007.

نمایشگاه گلوبال جنیریشین، فرایبورگ آلمان، 2008.

فستیوال اتنس ویدیو آرت، یونان، آتن، 2010.

نمایشگاه ویدئو آرت التر فرام ایران، برزیل، ایگاتو، 2010.

نمایشگاه نقاشی و عکس، کانادا، ونکوئر، 2011.

نمایشگاه ویدئو آرت فرانس، پاریس، 2011.

کنفرانس فرهنگ ایرانی، آلمان، کلن، 2012.

نمایشگاه هایی در گالری های متن، خانه نقش، نقش خانه، موزه هنرهای معاصر اصفهان، طراحان آزاد تهران، فرهنگستان صبا و کاخ نیاوران.

نمایشگاه با عنوان ناکجا، بهمن 1390، گالری آپادانا.

در این نمایشگاه یک ویدئو آرت، چهار تابلوی ویدئو چیدمان و دو تابلوی سفید به نمایش درآمد. تابلوهای سفید، نشانه سکوت و برای برقراری تعادل میان حرف زدن و نزدن بودند.

در تابلوها کار فتو و چاپ را می دیدیم.

خانم ایران پور می گوید: این ها همگی کار دست است که با برنامه فتوشاپ، فضای جدیدی را در آن ها پدید آورده ام و ایده خود را با تکنولوژی اجرا کرده ام.

مفهوم مشترکی همه این ها را به هم پیوند می زند و مفهوم ویژه ای را در جهت هدف من می سازد.

کل این نمایشگاه تجربه ای است در زندگی خود من، چیزی که لمس کرده ام و آموخته ام. تجربه هرز رفتن و این که به هرجا می روم آن جا نیست که می خواستم. این عزیمت به اختیار هم نیست ولی در عوض چیزهایی را یاد می گیرم. من این آموخته ها و تجربه ها را این جا به اشتراک گذاشته ام.

 

خانم ایران پور شما هم مثل بسیاری یا همه هنرمندان مدرن حرف می زنید. از چه موقعی به کار مدرن روی آوردید؟

من همیشه کار مدرن کرده ام ولی چون سرعت در جهان امروز بسیار بالا و امکانات زیاد است، کارهای مدرن پیشینم همگی کلاسیک شده اند!

 

چه توجیهی برای استفاده از ابزار مدرن در آفرینش تابلوهای خود دارید؟

امروزه امکانات در اختیار همه هست. شما چرا با گوشی موبایلت عکس می گیری؟ به چه حقی از دوربین دیجیتال استفاده می کنی؟ هر انسانی می تواند از تکنولوژی استفاده کند و ازجمله هنرمند. هنرمند از این امکانات بهره می برد تا افکارش را مریی کند. بی زمانی و بی مکانی در نقاشی دوره صفویه و دوره کوبیسم هم هست ولی امروزه به آسانی می توان آن را به یک اثر تبدیل کرد. اندیشه هایی که سال ها ابزاری برای ابرازش نبود امروز فرصت برون ریزی دارد و این گونه زبان جدیدی شکل می گیرد که همه آن را می فهمند.

ابزار قدیمی با سرعت زندگی امروز همخوانی ندارد، بدون امکانات کامپیوتری لازم است ساعت ها و شاید روزها بنشینی و قلم بزنی تا یک تابلو را پدید آوری. سرعت زندگی باید با سرعت خلق اثر تناسب داشته باشد.

ما نمی توانیم عقب نشینی کنیم و مثلا از چرتکه استفاده کنیم. اگر این گونه باشد، هنرمند وقت کم می آورد و نمی تواند تولید داشته باشد و هنرمندی که اثری خلق نکند در واقع مرده است.

 

این تابلوها چه چیزی از فرهنگ خودمان دارد؟

من همیشه دوست دارم از فرهنگ خودم هم چیزی در کارم باشد، وگرنه در یک فستیوال، همه آثار شبیه هم می شوند. البته محتوا می تواند جهان شمول هم باشد. در این تابلو من شعر تی اس الیوت شاعر انگلیسی را به فارسی آورده ام.

 

از تدریس هایتان بگویید.

من هم اکنون به تدریس در دانشگاه های سوره اصفهان، آزاد نجف آباد، بزرگمهر، سپهر و تدریس نقاشی در هنرستان ها سرگرم هستم. تا سال 1387 نیز مبانی هنرهای تجسمی و طراحی را در انجمن سینمای جوان تدریس می کردم.

 

تفاوت دانشجویان فعلی را با زمانی که خودتان دانشجو بودید بفرمایید.

آن عشقی که در ما بود در این ها نیست، ما هیچ منبعی نداشتیم بخوانیم، این ها با امکانات وسیع و منابع زیاد دنبال درس نیستند. هرکسی را از هرکجا مانده است به نقاشی می رانند و فکر می کنند می تواند نقاشی کند.

 اصفهان آنلاین

دانلود دیوان اشعار شهریارpdf


دیدار با احمد آریامنش

0
0

احمدآریامنش خوشنویس مبتکر، خطاط نوپرداز و هنرمند نوآور ایرانی به سال 1347 در همدان چشم به جهان گشود.

بیست و پنج سال به مشق نستعلیق سرگرم بود تا این که به سال 1364 وارد انجمن خوشنویسان همدان شد و از استادانی چون یدالله آذر پیرا، احمد تیموری، عبدالله فرادی، غلامحسین امیرخانی، جلیل رسولی، علی شیرازی و دکتر جواد بختیاری بهره برد. به سال 1366 رتبه ممتاز گرفت و سال بعد نخستین نمایشگاهش در گالری انجمن برپا کرد.

او از آن زمان تاکنون در دویست نمایشگاه گروهی و بیش از بیست نمایشگاه انفرادی در ایران، روسیه، امارات متحده عربی، الجزایر و ازبکستان شرکت جسته است.

احمدآریا منش به سال 1367 وارد دانشگاه همدان شد تا رشته عمران را دنبال کند ولی تحصیل را ناتمام رها کرد. البته هنوز هم به کارهای فنی، نقشه برداری و نقشه کشی علاقه دارد.

وی تقلید و درجا زدن را نمی پسندید، سال ها به تحقیق روی آثار گذشتگان و خطوط معاصران پرداخت. همواره این خیال را در سر می پخت که شیوه خاص خود را بیابد و خطی نو را به گنجینه خطوط ایرانی بیفزاید.

آیا خوشنویسی ایرانی ظرفیت این را ندارد که با زبانی مدرن بیان شود؟

سرانجام در نوروز سال 1371 با اقدامی جسورانه و با الهام از خط میخی، خط کرشمه را معرفی کرد. خطی به دور از پیچش های تکراری که امروزه رایانه نیز توان نوشتن آن ها را به صورت انبوه دارد.

کرشمه با موسیقی ویژه خود، نه تنها بازار کسی را کساد نکرد که به کار گرافیست ها رونق بخشید.

حال به جرات می توان گفت که خط کرشمه قابلیت های زیادی برای گرافیست ها دارد، تولدی دیگر در هنر خطاطی و روحی نو در کالبد خسته خوشنویسی ایرانی است.

به هر نظر بت ما جلوه می کند لیکن

کس آن کرشمه نبنید که من همی نگرم

خط کرشمه خطی روان و پرپیچ و تاب همچون سماع عارفان و یادآور موج های خروشان دریا و پیچش زلف های بید مجنون در دست باد است.

ناز کرشمه در میان نوجویان، خریدار بسیار یافت و خداوند خود را به تکمیل خویش واداشت.

کرشمه خطی نبود که در جای خود بایستد، رقصان و پیچان با طنازی های بسیار، قید و بندهای سنتی را از دست و پای خود باز کرد، آرام آرام در دست خط مبتکر خود برآمد، روی پای خود ایستاد و سرانجام فرزندی آورد که آن را سفیر نامید.

سفیر خطی است که خوانایی در آن بر فرم برتری دارد.

احمد آریا منش به سال 1378 راهی تهران شد و به تدریس خط در گرافیک در دانشگاه قزوین و مراکز آموزش عالی در تهران روی آورد.

به سال 1383 آموزشگاه آزاد کرشمه را پایه گذاری کرد. آثارش در جشنواره امام علی علیه السلام، نمایشگاه قرآن کریم و چندین جشنواره دیگر خوش درخشید و جایزه هایی را برای او به ارمغان آورد.

وی از  سال 1370 به این سو آثاری را به چاپ رساند که به شماری از آن ها اشاره می کنیم:

کرشمه تولدی دیگر در خوشنویسی پس از پنج قرن، 1379 / 1382 / 1387، تهران: یساولی، 1382، 64ص.

سفیر: جست و جوهای احمد آریامنش در خوشنویسی، ترجمه به انگلیسی: فروهه حسین علیزاده، استاد دکتر جواد بختیاری، ویراستار مریم معصومی، چاپ اول 1389، تهران: برگ نو.

کتابت زیارت عاشورا و دعای توسل، با ترجمه فارسی مهدی الهی قمشه ای، تهران: عقیل، 28ص / 1382، بحر دانش.

هنر خوشنویسی: هماهنگی و حسن همجواری در نستعلیق تا طریق بهتر نوشتن به بررسی هندسی حروف و کلمات، تهران: یساولی، 1371 / 1379.

کتاب کرشمه 2 نیز به زودی انتشار خواهد یافت.

 

 اصفهان آنلاین

هادی روشن ضمیر از خطاطان ایران

0
0

هادی روشنضمیر خوشنویس و هنرمند ایرانی به سال 1351 در بجنورد چشم به جهان گشود.

خوشنویسی را به صورت آزاد دنبال می کرد تا این که به سال 1368 به انجمن خوشنویسان ایران پیوست، به سال 1370 راهی تهران شد و به سال 1378 مدرک ممتاز خود را از انجمن دریافت کرد.

شکل کلی کارهای او به نستعلیق می ماند ولی او تصرفاتی در نستعلیق انجام داده است.

روشن ضمیر از اواسط دهه هفتاد به نقاشی خط پرداخت و با تکنیک های ورق طلا و نقره و اکریلیک تابلوهایی را پدید آورد.

در کارهای ابتدایی او رنگ های زیادی دیده می شد ولی از تکثر به تابلوهای تک رنگ و دو رنگ رسید.

سادگی رنگ ها، فرم و ترکیب کلمات، هندسه حروف و تداخل و ترکیب بندی آن ها از ویژگی های آثار او به شمار می رود.

او این روزها از انجمن خوشنویسان جدا شده است ولی هنوز پای بند خوشنویسی سنتی است چون عقیده دارد که قابلیت های آن زیاد است و بدون ساختارشکنی هم می توان کارهای تازه ارائه کرد.

به سال 1375 آموزشگاه آزاد خط آشنا را راه اندازی کرد و ولی به سال 1387 به خاطر دغدغه های نمایشگاهی خود، آموزشگاه را رها کرد.

وی نخستین نمایشگاه آثار خود را به سال 1380 در گالری فرم برپاکرد و تاکنون شانزده نمایشگاه انفرادی داشته است. از فعالیت های نمایشگاهی او می توان به این ها اشاره داشت:

گالری ملی اندونزی، 2006م.

گالری شمس.

گالری سعدآباد، دو بار.

گالری ساربان.

گالری عقیلی.

گالری پردیس ملت.

قطر، 1390.

نقش خانه اصفهان، دی 1390.

هم چنین در سال های 1382 تا 1387 در نمایشگاه بین المللی قرآن مجید در تهران کارگاه داشت.

در کارهای او اسماء الحسنی جایگاه ویژه ای دارند، او دلیل پرداختن به اسماء حسنی را گستردگی در ترکیب بندی ها و دوری از گرایش های سیاسی می داند.

تابلوهای او چنان با دقت رنگ آمیزی و خطاطی می شوند که انگار کلاژ شده اند ولی اگر به گوشه تابلو بنگریم مواد شره کرده را می بینیم. در واقع او از معدود نسل سومی هایی است که هنوز با دست کار می کند و به رایانه روی نیاورده است.

 

 

 اصفهان آنلاین

خداحافظی از خدا

0
0

شک نیست که بحرانی ارزشی جهان را فراگرفته است ولی تردیدی هم نداریم که خداحافظی از خدا فرآیند ساده ای نیست. هنوز مجسمه های بودا در سرتاسر دنیا برپا هستند بنابراین انسان ها نمی توانند مقدس ترین و قوی ترین موجود مقدسی را که جهان به خود دیده است کنار بگذارند.

بشر حق دارد که درباره بنیادی ترین مسائلی که با آن ها درگیر است تفکر و تعقل کند. به کار انداختن عقل و تفکر نه تنها امری نکوهیده نیست که ستودنی و پسندیده است. ولی مشکل از این جا آغاز می شود که ما فیلسوفان پرکاری نداریم و فلسفه در جهان اسلام، به طور کلی دچار رکود شده است. اگر در جهان اسلام، فیلسوفان برجسته و به روزی پدیدار شوند به یقین نقش عمده ای در دین یاری خواهند داشت.

اهمیت دادن به نقل، این بدی را هم دارد که ما در نخستین مساله خود در می مانیم، آیا اصلا خدایی وجود دارد و چرا باید خدا وجود داشته باشد که بعد پیامبری را به نبوت برگزیند و سخنان او را حدیث بدانیم و همه آن ها را هم بپذیریم. این جا است که به اهمیت فلسفه پی می بریم و در می یابیم که انحراف از کجا آغاز شده است. اخبار و احادیث شریف با تمام ارزشی که دارند در یک بحث برون دینی نمی توانند شرکت کنند.

تمام هم و غم دانشمندان ما شده است شرکت در مناظره ها و به خیال خود دفاع از دین که در نهایت بتوانند یک بحث کلامی را ارائه بدهند ولی کجا است دانشمندی که تفلسف کند و بدون برداشت مطالب از این و آن، خود راه حل های تازه ای برای جوانان امروز ارائه دهد؟

امروزه روشن فکران تقلید احکام از یک مجتهد دینی را کسر شان خود می دانند ولی خود در مسائل عقلی که تقلید بر نمی دارد مقلد این و آن اند.

 اصفهان آنلاین

دیدار با مهندس افشین خلیلی

0
0

افشین خلیلی، شاعر، خوشنویس، نویسنده، طراح، نمایش نامه نویس و نوازنده ایرانی در بیست و هفتم آبان ماه سال 1355 در اصفهان چشم به جهان گشود.

از کودکی با هنر خو گرفت. مادرش در این راه تشویقش می کرد و از همین رو می بینیم که تمام آثار او به مادرش و مادران تقدیم شده است.

شیفته موسیقی بود و سازهای کوبه ای را در همان دوران کودکی آموخت. او را با تنبکی در دست می بینیم که تنبک بزرگ تر از خود او است.

شش ساله بود که قلم نی در دست گرفت و نستعلیق را مشق کرد.

وی به تحصیل در هنرستان شهید محمد منتظری پرداخت تا این که به سال 1374 دیپلم گرافیک را از هنرستان هنرهای زیبا دریافت کرد. از استادان او که جویا می شوم، نام شکرانی و فرهادیه را در دوران هنرستان بر زبان می آورد و از شادروان استاد فضائلی در خطه خط و محمد مستقیمی متخلص به راهی در زمینه شعر یاد می کند.

پس از این به مجسمه سازی علاقه مند شد و این رشته را در دانشکده پردیس اصفهان پی گرفت ولی آن را ناتمام رها کرد.

آن گاه علاقه اش به ادبیات روزافزون شد و دریافت که تمامی هنرهای هفت گانه برگرفته از همین ادبیات است.

شعرها و داستان هایش را در مجموعه ای به چاپ سپرد ولی زود پشیمان شد و نسخه های آن را بازخرید و جمع آوری کرد.

به سال 1376 به اراک کوچید و ادبیات نمایشی را در دانشگاه آزاد اراک دنبال کرد ولی این راه را نیز در نیمه رها کرد.

دوست داشت نواختن چنگ را بیاموزد ولی در این راه توفیقی به دست نیاورد چون هارپ جای چنگ را گرفته بود. در این زمان به سازهای مقامی علاقه مند شد و نوازندگان اصیل آن را در دامنه کوه های غربی کشور یافت، در صحنه کرمانشاه در میان درویشان.

او می گوید: دو تار و تنبور نت ندارند چون پیش از زبان پدید آمده اند. در اودیسه و مثنوی معنوی هم تنبور با همین نام امروزی هست. این ساز، چهارده پرده و سه سیم دارد. همانند حنجره انسان و از همین رو است که نوایش به صدای آدمی شباهت دارد و مقام های فراق را به صورت ویژه می نوازد.

سازی را طراحی کرده ام که یک پرده بیش از تنبور دارد، دو سوراخ اضافه تر و کشیده تر در آن دیده می شود و پیشانی کاسه اش بلندتر است. دوست داشتم میکروفونی را روی آن کار بگذارم تا همانند گیتار شود.

به سال 1376 برای نخستین بار در نمایش ناهیدسر به ایفای نقش پرداخت. سپس معرکه در معرکه نوشته داوود میرباقری را کارگردانی کرد و هم در آن نقشی برعهده گرفت.

نمایش نامه افسانه گاف دال سین نوشته او به سال 1376 مجوز اجرا نگرفت و تنها به صورت خصوصی اجرا شد.

موسیقی در تئاتر را دوست داشت و می خواست به تئاتر درمانی بپردازد.

خلیلی به عنوان یک طراح صنعتی مدت ها با مقوله های صنعتی و تلفیقشان با یکدیگر درگیر بود ازجمله پمپ بنزین های گیل بارکو را برای شرکت نفت ابزار طراحی کرد.

مدرسی ارشد کامپیوتر را از شرکت مایکروسافت دریافت کرد و به تدریس علوم کامپیوتر پرداخت.

وی دستگاه رایانه را همچون ساز همواره همراه خود دارد.

به سال 1385 به هنر چرم روی آورد. در این زمان چرم به عنوان پایه تنها برای کیف و کفش و کمربند استفاده می شد. در قدیم نیز از چزم در جلد کتاب ها سود می جستند ولی از این تاریخ، هنرمندان اصفهانی چرم را در تابلوها و به عنوان روکش اشیای مختلف به کار گرفتند.

خلیلی در این راه سبک تسکین را پایه گذاری کرد. تسکین به مفهوم کلی سکنی دادن قطعات مختلف چرمی با ترکیبی از هنرهای معرق، مشبک و شیوه خاص برجسته سازی است. وی نوعی از خط را در این کارها به کار برد که اصولی ترکیبی دارد و نسخ، ثلث، نستعلیق و شکسته نعلیق را به هم می آمیزد.

از اشعار او است:

می زنم لبخند اما شاد نیست

می خورم سوگند اما راست نیست

دیگر نمی خواهم تو را

 

در خاتمت این گفتار، یکی از آخرین قطعات او را با هم می خوانیم:

ای سوزناک خواهشم

ای آوازهای دلکشم

ای نغمه و هو های من

ای شور در پرواز من

ای ساربان آسمان

ای مالک ده کهکشان

ای سوره قرآن من

ای کعبه هم بت خانه ام

ای هوی هوی صوفیان

ای ثانیه پیش از زمان

ای پیر مولا نوجوان

ای آب آب ماهیان

ای بی تو آهم در فغان

ای قبله ای آرام جان

ای بی گمان چونان حریر

ای زشت هر زیبا پیش تو

ای لعل پیش تو عقیق

ای ماهی دریای من

ای طایر هر آسمان

ای ذکر در دیر مغان...

ای نام من بی تو خفیف

ای روح من بی تو کثیف

ای خوب تر از حوریان

ای مهربان، ای مهربان...

 

 اصفهان آنلاین

اعتدال و میانه روی در فرهنگ اسلامی

0
0

اعتدال و میانه روی، انتخاب راهی میانه و به دور از افراط و تفریط است.

ریشه بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی در زمینه های گوناگون همین انحراف از راه میانه است. استبداد و خودکامگی نیز نتیجه دوری از اعتدال است.

فرد میانه رو از تندروی و کندروی پرهیز می کند چراکه زیاه روی نشانه نادانی است.

بزرگی از جایی رد می شد که مردم به گرد فرد عقب افتاده ای بودند و او را مسخره می کردند. آن بزرگ فرمود: این دیوانه نیست، دیوانه کسی است که افراط و تفریط می کند.

این واژه در منابع اسلامی، با الفاظی مانند قصد و وسط شناخته می شود و در همه امور سفارش شده است. اسلام بر میانه روی در زمینه های مالی تاکید بسیار دارد؛ چنان که واژه اقتصاد به معنای میانه روی است.

قرآن کریم، امت اسلام را امت میانه و وسط می نامد و در آیه صد و چهل و سوم سوره بقره می فرماید:

و کذلک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا؛ و این چنین شما را امتی میانه ساختیم تا بر مردمان گواه باشید و پیامبر (ص) هم بر شما گواه باشد.

اعتدال در زندگی پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) نیز به روشنی دیده می شود.

حضرت علی (ع) درباره پیامبر خدا (ص) می فرماید:

سیرته القصد؛

سیره رسول خدا، میانه روی بود.

(نهج البلاغه، کلمات قصار، 67).

رسول خدا (ص) فرمود:

یا ایها الناس علیکم بالقصد، علیکم بالقصد، علیکم بالقصد؛

ای مردم! بر شما باد به میانه روی، بر شما باد به میانه روی، بر شما باد به میانه روی.

(کنز العمال، ج 3، ص 28).

حضرت علی (ع) می فرماید:

لاتری الجاهل الا مفرطا او مفرطا؛

جاهل را نمی بینی، مگر این که یا افراط می کند و یا تفریط.

(نهج البلاغه، حکمت 70).

و باز می فرمایند:

کسی که میانه روی را شیوه خود قرار دهد، ثروت و بی نیازی او دوام خواهد داشت و روش اعتدال، فقر و مشکلات زندگی او را جبران خواهد کرد.

(غررالحکم آمدی، کلمه 9165).

پس مومن بنابر تاکید قرآن و توجه به سیره پیشوایان باید میانه رو باشد، چنان که فرموده اند: المومن سیرته القصد؛ سیره مومن، میانه روی است.

و نیز:

خیر الامور اوسطها.

 

فهرست منابع

قرآن مجید.

نهج البلاغه، حضرت علی (ع).

کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، متقی هندی.

غررالحکم و درر الکلم، عبدالواحد آمدی.

 اصفهان آنلاین

 

 

هنر تذهیب، آشنایی و آموزش

0
0

تذهیب از ماده ذهب به معنی طلا گرفته شده و در اصطلاح اهل فن، طلاکاری و زراندود کردن بوده است. فردی را که به این کار سرگم بوده تذهیبی، تذهیب کار و مذهب می خوانده اند.

هنرمندان قدیم از سه نوع طلا بهره می گرفتند: طلای اشرافی برای کارهای ارزشمند و گران قیمت، طلای زر ورق برای کارهای متوسط و اکلیل برای کارهای ارزان قیمت.

تذهیب در دوره ساسانیان روی گچ بری ها و سفالینه ها به چشم می خورد. تذهیب پس از ورود اسلام به ایران در خدمت هنر کتاب آرایی قرار گرفت، و به معنی تزیین صفحه با جدول کشی و نقش های هندسی و تزیینی با طرح هایی از شاخه ها و بندهای اسلیمی، ساقه ها، گل ها، برگ های ختایی، شاخه های اسلیمی، گلبرگ های به هم پیچیده و اشکال چندگوش همانند ستاره شد.

تذهیب کاران، هنر خود را در صفحه نخست کتاب نشان می دادند.

اما تذهیب در نسخه های خطی قرآن مجید بیشتر از دیگر کتاب ها خود را نشان می دهد چنان که تذهیب کاران در تعیین سرسوره ها، آیه ها، جزوه ها و سجده ها و در واقع در تمام صفحات، به هنرنمایی پرداخته اند.

قرآن، پایگاهی والا برای تذهیب کاران شد و هنرمندان این رشته از گوهر جان برای آرایش مصحف شریف مایه گذاشتند.

معمولا نام مذهبان و تذهیب کاران در نسخه های خطی دیده نمی شود و نام این دسته از هنرمندان حتی کم تر از نام کاتبان و خوشنویسان بر جای مانده است.

گاه خوشنویس یا نقاش، خود تذهیب کتاب را نیز انجام می داد.

پس از این که کتابت نسخه های خطی به فراموشی سپرده شد، تذهیب به عنوان یک هنر تزیینی در خدمت تابلوهای خوشنویسی قرار گرفت.

امروزه تذهیب کارانی هستند که کار را خراب می کنند و یا اصلا سبک ها را نمی شناسند. بنابراین اگر خوشنویسی برای شما خطاطی می کند بهتر است اثر او را به یک کارشناس هنری بدهید تا او بگوید چه نوع تذهیبی می خواهد و سپس از تذهیب کار بخواهید که آن گونه روی تابلوی شما کار کند. خود خوشنویسان کار را به یک تذهیب کار غیر ماهر می دهند و حاصل کار چیزی نامتناسب در می آید.

 

فهرست منابع

«تذهیب»، لغت نامه علی اکبر دهخدا.

«خط و تذهیب»، راهنمای صنایع اسلامی، س. م. دیماند، ترجمه عبدالله فریار، تهران: علمی و فرهنگی، چاپ دوم 1365، ص 77 تا 85.

تذهیب در عهد سلجوقیان، راحه الصدور و آیه السرور، محمد راوندی، به تصحیح مجتبی مینوی، تهران: امیرکبیر، 1333، ص 44.

«تذهیب»، غلامحسین مصاحب، دایره المعارف فارسی، تهران: فرانکلین، 1345، ص 620.

«تذهیب کاری و تذهیبکاران ایرانی»، صنایع ایران بعد از اسلام، محمدحسن زکی، ترجمه محمدعلی خلیلی، تهران: اقبال، 1320، ص 72 تا 78.

شیوه تذهیب، اردشیر مجرد تاکستانی، تهران: سروش، 1373.

مکتب اسلیمی اولین گام در راه طراحی تذهیب، ملیح ناصری، تهران: مولف، 1363.

فن تذهیب از قرن سوم تا نهم هجری، پایان نامه پوران ارژنگی، دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، 1328.

سیر تذهیب در ایران، پایان نامه فوق لیسانس بهاء الدین خرمشاهی، دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران، 1353.

تذهیب در عصر صفویه، پایان نامه مرضیه محمدی گسلری، دانشگاه الزهرا، 1379.

گزارش کار عمل تذهیب قرآن با تاثیر از دوره صفوی، پایان نامه فاطمه سادات شهرامی دانشگاه الزهرا، 1376.

بررسی نقوش در نقاشی تذهیب، پایان نامه محمد رییسی، دانشگاه هنر.

ارائه شیوه آموزش تذهیب برای هنرجویان هنرستان هنر، پایان نامه عبدالله داورزنی، دانشگاه هنر، 1375.

بررسی نقوش تذهیب از صدر اسلام تا صفویه، پایان نامه زهرا خوشبخت، دانشگاه الزهرا، 1379.

بررسی آثار تذهیبی موجود در موزه رضا عباسی، پایان نامه علیرضا جاف شاطری، دانشگاه هنر، 1375

تذهیب در کتاب آرایی و خوشنویسی، پایان نامه عبدالرضا اتحاد، دانشگاه هنر، 1370.

تذهیب در دوره سلجوقی، پایان نامه مرجان آریایی نژاد، 1372.

«تذهیب و نقاشی در ایران»، ملک الشعرای بهار، هفته نامه طوفان، ش 9 و 11 و 12 و 14، اردیبهشت تا خرداد 1307؛ چاپ دوباره در بهار و ادب فارسی به کوشش محمد گلبن، تهران: کتاب های جیبی، 1351، ج 2، ص 6 تا 31.

«تذهیب هنری که با اسلام رشد کرد و تذهیب از دیدگاه علی کریمی، علی مطیع، محمد تجویدی، عبدالله باقری، محمدعلی زاویه، نصرت الله یوسفی»، رزمی پور، رستاخیز، ش 872، 7 فروردین 1357، ص 10 و 11.

«هنر تذهیب و نقاشی کتاب در ایران»، فن زیگر کارل، ترجمه مهدی مذهب، ماه نامه فرهنگ، دی 1340، ص 97 تا 103.

«دیدار و گپی با استاد عبدالله باقری هنرمند تذهیب: سهم خود را در هنر تذهیب کاملا ادا نکرده ام»، جمشید مهرپویا، تلاش، ش 69، اردیبهشت 1356، ص 26 تا 27.

«تاریخچه تذهیب قرآن»، پروین برزین، هنر و مردم، ش 49، آبان 1345، ص 36 تا 40.

«نگاهی به تاریخچه تذهیب قرآن»، هنر و مردم، ش 49، آبان 1345، ص 36 تا 40.

«نگاهی به سابقه تاریخی تذهیب»، هنر و مردم، ش 45 تا 46، تیر و امرداد 1345، ص 24 تا 31.

 اصفهان آنلاین

فیلم انسان ها از محسن توکلی

0
0

کارگردان و تدوینگر: محسن توکلی

بازنویسی فیلم نامه: گروه قلم

مشاور تولید: داریوش باباییان

تهیه کننده: مهدی احمدی

بازی گران:

حسن جوهرچی در نقش امین ابراهیمی دوست

افسانه ناصری

نفیسه روشن

 

فیلم انسانها محصولی از سینمای معنوی ایران به شمار می رود. فیلمی بدون ادعا و خالی از بزرگ نمایی های معمول و اغراق های رایج که بیش از همه مدیون فیلم نامه خوب خود است.

فیلم با نمایی از برج میلاد آغاز می شود و بعد خانمی را می بینیم که تصادف کرده و جان سپرده است. مردی مرتب با اورژانس تماس می گیرد و تقاضا می کند که آمبولانس هرچه زودتر به محل حادثه بیاید. علی آقا در این ماجرا دخالتی ندارد و تنها یک شهروند است.

علی پس از این به دفتر آژانس می رود و بلیت مشهد را می گیرد. امین نیز در همین لحظه برای گرفتن بلیت اصفهان می آید.

علی به دنبال همسرش که مربی کودکان است می رود، آن ها در راه بازگشت با دختری تصادف می کنند.

این دخترخانم هانیه نام دارد و از شاگردان همسر علی آقا به شمار می رود. هانیه را به بیمارستان می رسانند. به پدرش خبر می دهند و او با خشم بسیار وارد بیمارستان می شود.

پدر کسی نیست جز امین. هانیه مادر ندارد، مادرش به هنگام به دنیا آوردن او درگذشته و پدرش نیز همواره درگیر کار است.

هانیه تقصیر کار بوده است چون از پل عابر پیاده استفاده نکرده و پزشکان می گویند که آسیبی ندیده است. البته پزشک در هنگام آزمایش ها متوجه نکته ای دیگر می شود. تومور بزرگی در ناحیه کمر هانیه در حال رشد است.

در واقع این تصادف باعث پی بردن به این نکته و شتاب در امر درمان هانیه می شود.

قضیه را پزشکان متخصص نیز تایید می کنند. امین در این هنگام به یاد روزگاران قدیم می افتد. زمانی که سربازی اش را در جبهه می گذراند و همسنگری به نام آرش داشت. آرش و امین از دوران مدرسه با یکدیگر آشنا بودند. آرش سرطان دارد و توموری در کمر او پدید آمده است. چقدر بیماری هانیه دختر امین و بیماری آرش به یکدیگر شباهت دارد.

امین و علی به پرونده پزشکی آرش مراجعه می کنند و در می یابند که بیماری این دو، بی اندازه به یکدیگر شبیه است.

امین سرانجام لب به اعتراف می گشاید: مدرسه ما در موشک باران تخریب شد. آرش آن زمین را خرید و وصیت کرد که من آن را دوباره به صورت مدرسه درآورم.

اما امین این جا را می خواهد به یک مجتمع تجاری بزرگ تبدیل کند، مجتمعی که هر یک از شرکا با سود آن می توانند ده ها مدرسه بسازند و صدها کار خیر انجام دهند.

امین نذر می کند که اگر دخترش خوب شود مدرسه ای بنا کند. ولی در واقع او دچار خطایی بزرگ شده است و حق شرط گذاشتن ندارد. علی که تصادف با هانیه، دوستی میان آن ها را رقم زده است وی را به مدرسه سازی در همان زمین فرا می خواند و شرکا امین را به ساخت مجتمع تجاری تشویق می کنند.

آیا علی که یک نقشه کش دون پایه است به دنبال درست و پا کردن کار و بار و درآمدی برای خود است یا شرکا انسان های شیطان صفتی هستند؟ امین در این میانه گرفتار می آید و قادر به تصمیم گیری نیست.

او از ساخت مجتمع منصرف می شود ولی در می یابد که باید خسارتی معادل یک میلیارد تومان پرداخت کند. اما آیا جان دختر او اهمیت بیشتری دارد یا پول؟

امین کمی سرد می شود و از خانواده علی می برد.

علی از همسرش می پرسد: تو برای کی کار می کنی؟ و علی و همسرش باز هانیه را تنها نمی گذارند.

هانیه پس از عمل، دچار کرختی کامل در تمام اعضا می شود تا این که امین تصمیم قطعی خود را می گیرد.

امیررضا پسر علی با هانیه دختر امین دوست شده اند. این جا رازی دیگر فاش می شود. امیررضا قادر به شنیدن و سخن گفتن نیست و در واقع ناشنوا و لال است. علی و همسرش بچه دار نمی شده اند تا این که به امام رضا (ع) توسل می یابند و امیر رضا متولد می شود. آن ها هر سال روز تولد امیررضا به زیارت مشهد می روند. ولی امسال به خاطر پی گیری کارهای هانیه به نذر خود عمل نکردند. شاید ثواب کمک به دختری بیمار و بدون مادر، کم تر از زیارت نباشد.

دست هانیه در دست امیررضای کوچولو آرام آرام به حرکت می آید.

تدوین فیلم را هرچند که کاملا نمی پسندیم ولی کم اشکال است. فیلمبردار کارهایی انجام داده است که مخاطب را زیاد خسته نکند. نماهایی که در گفت و گوی دو هنرپیشه می بینیم با سایه روشن ها و نمای پشت سر آن ها جذاب است.

ریتم فیلم بسیار آرام است و با همین سرعت پیش می رود، در تدوین موازی و در مواقع خشم و خشونت نیز همین سرعت حفظ می شود و افت و خیزی ندارد.

کارگردان کوشش بسیاری داشته است تا فیلمی سینمایی ارائه کند و به سمت فیلم های تلویزیونی پیش نرود. البته در جاهایی سوژه ما به همان تله فیلم ها پهلو می زند ولی چیزهایی هم هست که کارگردان برای خودش محفوظ نگاه داشته است تا در این مواقع عرضه کند. درست در زمانی که بیننده گمان می کند همه چیز را می داند کم کم اطلاعات تازه ای به کام تشنه مخاطب ریخته می شود. در اواخر فیلم، تعلیق نیز دیده می شود و حس کنجکاوی به سراغ مخاطب می آید.

 اصفهان آنلاین


دیدار با استاد دکتر مهدی دهباشی

0
0

مهدی دهباشی نویسنده، محقق، مصحح، مترجم، فیلسوف، مولف، پژوهشگر و مدرس ایرانی به سال 1321 در اصفهان چشم به جهان گشود.

به سال 1336 لیسانس را در رشته زبان و ادبیات عرب و به سال 1339 کارشناسی ارشد معقول و منقول را از دانشگاه تهران گرفت. هم چنین به سال 1340 توانست کارشناسی ارشد روان شناسی را از دانشگاه تهران دریافت کند.

آن گاه دوره های تربیت معلم و دوره قضایی را به پایان رساند. او به سال 1355 به عضویت علمی دانشگاه اصفهان درآمد. به سال 1357 به امریکا مهاجرت کرد و به سال 1359 دکترای خود را در رشته فلسفه از دانشگاه فوردهام نیویورک دریافت کرد.

یک سال به تدریس فلسفه ملاصدرا در دانشگاه نیویورک پرداخت و آن گاه به آغوش میهن بازگشت و مدیریت دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان را عهده دار شد. وی به سال 1370 به مرتبه استادی رسید.

استاد دهباشی علوم اسلامی را تا سطح خارج فقه و اصول از محضر آیت الله طبیب زاده (پدربزرگ خود)، مرحوم آیت الله ادیب، آیت الله العظمی میرسیدعلی بهبهانی رامهرمزی، آیت الله العظمی میلانی، محمدعلی حکیم و سیدمحمدکاظم عصار فرا گرفت.

او هم اکنون به تدریس فلسفه اسلامی و فلسفه غرب، منطق قدیم و جدید در دانشگاه اصفهان و راهنمایی پایان نامه های دانشجویی سرگرم است و در هیات تحریریه نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، مجله انقلاب اسلامی و نامه فلسفه عضویت دارد.

 

از آثار او است:

راهنمای عربی، اصفهان: مشعل، 1346، دو جلد.

فلسفه علم، اصفهان: پیمان، 1364.

ترجمه اسفار اربعه صدرالمتالهین به زبان انگلیسی.

فرهنگ اصطلاحات فلسفی و عرفانی.

ترجمه کتاب مابعدالطبیعه ملاصدرا نوشته فضل الرحمان استاد پاکستانی الاصل فلسفه اسلامی در دانشگاه واشنگتن آمریکا، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.

ترجمه نظریه شناخت، رودریک چیسلم، 1378، تهران: حکمت، 344ص.

تصحیح مرآة الازمان، محمد بن محمدزمان کاشانی، 1381، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، م + 122ص، وزیری.

تصحیح و شرح رباعیات فلسفی و عرفانی موسوم به شرح الرباعیات، علامه جلال الدین دوانی، 1369، تهران: مسعود، 179ص.

تصحیح شرح رباعیات فلسفی و عرفانی علامه دوانی، 1387، تهران: هرمس.

ترجمه و شرح الهیات (خداشناسی)، با همکاری منصور رستمی، 1387، تهران: رسالت یعقوبی.

سیر و تطور تصوف و عرفان در اسلام، تهران: سمت، 1382، با همکاری دکتر میرباقری فرد.

تاریخ تصوف (1)، با همکاری دکتر سیدعلی اصغر میر باقری فرد، 1385 / 1386 / 1389، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، وزیری.

پژوهشی تطبیقی در هستی شناسی و شناخت شناسی ملاصدرا و وایتهد فیلسوفان، 1386، تهران: علم.

بررسی تطبیقی مضمون بازگشت به اصل در ادبیات عرفانی جهان، با همکاری زهره کسائیان، هلن اولیائی نیا، مژگان مهدوی زاده، آزاد ماتیان و محمدحسن ادریسی، 1387، اصفهان: دانشگاه اصفهان.

آشنایی با فلسفه پزشکی، با همکاری سیدمهدی موحدابطحی، 1389، اصفهان: سید مهدی موحد ابطحی.

ترجمه مقدمه ای بر فلسفه اجتماعی، رابرت برک.

روش تحقیق بر اساس جهان بینی توحیدی، 1365.

مکتب فلسفی شیراز و مکتب فلسفی حوزه اصفهان.

تصحیح و شرح رساله القضاء و القدر ملاصدرا، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.

ترجمه رساله القضاء و القدر ملاصدرا، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.

تصحیح و شرح رساله خلق الاعمال ملاصدرا، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.

 

و شماری از مقالات:

«تشکیک در نظریه مطابقت در صدق و کذب قضایا از دیدگاه فلاسفه اسلامی»، ص 34 تا 39، معرفت، بهار 1373، ش 8.

«کیفیت شناخت ما از دیگران»، ص 7 تا 9، کیهان فرهنگی، اسفند 1366، ش 48.

«شبکه سیستمی هستی شناسی ملاصدرا و امکان بازتاب آن در فیزیک جدید»، ص 46 تا 66، نامه فلسفه، پاییز 1378، ش 7.

«تشکیک در مراتب کلام الهی و نفی مشاجرات متکلمان اسلامی»، ص 101 تا 112، کیهان اندیشه، بهمن و اسفند 1368، ش 28.

«عنقا در اندیشه حافظ»، ص 157 تا 164، کیهان اندیشه، خرداد و تیر 1369، ش 30.

«گفت و گویی در فلسفه»، میز گرد با حضور دکتردهباشی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، صائنی و یثربی، ص 3 تا 21، کیهان اندیشه، آذر و دی 1371، ش 45.

«حکمت متعالیه»، میز گرد با حضور دکترمهدی دهباشی، محمداسماعیل صائنی، غلامرضا اعوانی و غلامحسین ابراهیمی دینانی، ص 3 تا 26، کیهان اندیشه، خرداد و تیر 1372، ش 48

«دوره فترت در تاریخ فلسفه اسلامی»، با حضور سیدمصطفی محقق داماد، غلامرضا اعوانی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، عباس زریاب (خویی)، سیدفتح الله مجتبایی، ص 3 تا 20، کیهان اندیشه، فروردین و اردیبهشت 1373، ش 53.

«نقد نتایج فلسفی تئوری کوانتوم»، ص 72 تا 80، کیهان اندیشه، امرداد و شهریور 1373، ش 55.

«جلوه ای از مراتب شهودی انسان کامل»، ص 74 تا 82، کیهان اندیشه، امرداد و شهریور 1374، ش 61.

«دوگانگی و اتحاد اضداد از نظر وایتهد و بررسی نقد علامه جعفری (ره) بر آن»، ص 83 تا 96، علامه، دوره اول، زمستان 1380، ش 2.

«تحلیل و ارزیابی نقد هگل بر کانت»، ص 6 تا 16، حکمت و فلسفه، بهار 1384، ش 1.

«توصیف منطقی وایتهد از انواع موجودات در قلمرو هستی»، ص 1 تا 34، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دوره دوم، 1361، ش 1.

«علیت در مقام اثبات و ثبوت از دیدگاه غزالی و مقایسه آن با نظریه هیوم»، ص 9 تا 34، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دوره دوم، 1370، ش 2.

«تحلیلی از وجوه معرفت حق و حقیقت بر اساس شرح التعرف اسماعیل بن محمد مستملی بخاری»، ص 40 تا 52، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، بهار 1376، ش 9.

«تحلیلی از مبانی نظریه تقابل در هستی در مثنوی مولانا»، ص 11 تا 36، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، بهار و تابستان 1378، ش 16 و 17.

«زمان موهوم از حکیم متاله، آخوند ملا اسماعیل خواجویی»، ص 37 تا 50، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، بهار و تابستان 1379، ش 20 و 21.

«تحلیلی بر نظریه انقلاب در علم با تاکید بر نظریه برنارد کوهن»، با همکاری ثریا معمار، ص 1 تا 20، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، زمستان 1383، ش 39.

«فلسفه تطبیقی 2 بازتابی از فلسفه اصالت وجود اسلامی»، ص 25 تا 46، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دوره دوم، 1371، ش 4 و 5.

«بررسی تطبیقی مضمون بازگشت به اصل در ادبیات عرفانی جهان»، ص 87 تا 122، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، پاییز و زمستان 1384، ش 42 و 43، با همکاری زهره کساییان، آزاد ماتیان، مژگان مهدوی زاده و هلن اولیایی نیا.

«تحلیلی از اندیشه های فلسفی و کلامی جلال الدین محقق دوانی»، ص 40 تا 51، خردنامه صدرا، بهار 1375، ش 3.

«شبکه سیستمی هستی شناسی ملاصدرا و بازتاب آن در فیزیک جدید»، ص 27 تا 37، خردنامه صدرا، زمستان 1379، ش 22.

«استمرار فیض و تناکح اسماء از نظر ابن عربی و قونوی»، ص 175 تا 198، نشریه دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه مشهد، پاییز و زمستان 1377، ش 41 و 42.

«نقد و بررسی نتایج فلسفی تئوری کوانتوم»، ص 40 تا 56، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، پاییز و زمستان 1372، ش 148 و 149.

«تحلیل پارادوکس تقابل وحدت ذات با جهان هستی از منظر امام علی (ع)»، ص 95 تا 114، اندیشه دینی، پاییز و زمستان 1379، ش 5 و 6.

«فلسفه اسما و صفات حق و تمایز آن ها از یکدیگر»، ص 1 تا 18، اندیشه دینی، زمستان 1384، ش 17.

«گفت و گویی در باب حکمت اشراق»، میزگرد با حضور غلامحسین ابراهیمی دینانی، دهباشی، دکتر مهدی محقق و سید مصطفی محقق داماد، ص 3 تا 12، کیهان اندیشه، فروردین و اردیبهشت 1372، ش 47.

«نگاهی به مکتب فلسفی اصفهان و بنیان گزاران آن»، ص 15 تا 22، فرهنگ اصفهان، پاییز 1374، ش 1.

«زمان و عدم در اندیشه های کلامی شیخ مفید»، ص 3 تا 6، مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، ش 27.

«نقش زمان یا بی زمانی در خلقت جهان»، ص 7 تا 12، مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، ش 27.

«نقش و مفهوم عدم در آفرینش»، ص 12 تا 16، مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، ش 27.

«معدوم و علم خدا به آن»، ص 17 تا 21، مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، ش 27.

«بررسی تطبیقی دیدگاه مولانا و پنج شاعر عارف جهان»، ص 76 تا 90، کتاب ماه ادبیات، آبان 1386، ش 7. با همکاری زهره کسائیان، هلن اولیائی نیا، آزاد ماتیان و مژگان مهدوی زاده.

«فلسفه جغرافیای رمزی در فرهنگ اسلامی»، ص 4 تا 6، رشد آموزش جغرافیا، پاییز 1366، ش 11.

«رابطه پدیدارشناسی و منطق هگل»، ص 129 تا 158، نامه حکمت، بهار و تابستان 1387، ش 11، با همکاری محمد مشکات.

«علم خدا به جهان هستی از نگاه فیلسوف طوس»، ص 255 تا 282، فرهنگ، بهار و تابستان 1386، ش 61 و 62.

«بدایع حکمی معلم ثالث»، مجموعه مقالات کنگره بین المللی صفویه و اصفهان، اصفهان: دنشگاه اصفهان، 1380.

«جهانگیرخان قشقایی»، دانشنامه تخت فولاد، ج 1، ص 453 تا 457.

 

فهرست منابع

گنجینه های علمی دانشگاه اصفهان، دکتر محمدحسین علامت ساز، اصفهان: دانشگاه اصفهان، چاپ اول زمستان 1382، ص 77 تا 88.

کتاب شناسی ملی ایران.

برنامه تلویزیونی سیمای فرزانگان.

برنامه تلویزیونی دیدار با فرزانگان.

فهرست مقالات فارسی از ایرج افشار.

 

 اصفهان آنلاین

دیدار با کورش فرد خسروی

0
0

کورش فردخسروی دستیار کارگردان، نورپرداز، طراح صحنه و دکور و بازیگر تئاتر و تلویزیون ایران در یازدهم دی ماه سال 1356 در تهران چشم به جهان گشود.

فوق دیپلم برق صنعتی را از دانشگاه بروجرد دریافت کرد. پس از این با سعید امیرکلایی آشنا شد و فنون بازیگری را از او فراگرفت.

کمی بعد از این توانست دستیار کارگردانی را نیز تجربه کند. وی در سه دوره جشنواره لبخند، جشنواره آتشکار اصفهان و جشنواره رودهن جوایزی را برای طراحی صحنه به دست آورد.

از آثار او است:

دستیار طراح صحنه در سریال چهارده قسمتی روایت عشق، به کارگردانی سعید امیرکلایی، 1379 تا 1380.

دستیار کارگردان در مستند رومانو، به کارگردانی سعید امیرکلایی، 1381، تدوین 1389، درباره کولی ها.

دستیار کارگردان در مستند نخل نوا، به کارگردانی سعید امیرکلایی، 1384 تا 1385، روستاییان نخلی را در روز عاشورا از یک سراشیبی تند بالا می کشند. همه مردان روستا برای نخل گردانی از روستا خارج می شوند. زن ها در روستا می مانند، مردی روی پل به نگاه بانی می ایستد تا هیچ مردی داخل روستا نشود....

طراحی صحنه برای فیلم کوتاه راه کچ به کارگردانی سعید امیرکلایی، شبه چهارم سیما، 1387.

طراحی صحنه و دستیار کارگردان در مستند بال شکسته، 1388.

طراح صحنه و دستیار کارگردان و بازی در فیلم کوتاه دم دمای غروب، به کارگردانی سعید امیرکلایی، 1388.

طراح صحنه نمایش خرس نوشته آنتوان چخوف، به کارگردانی سعید امیر کلائی.

طراحی صحنه و بازی در نمایش خواستگاری نوشته آنتوان چخوف، به کارگردانی سعیدامیرکلایی.

دستیار کارگردان، طراح صحنه و بازی در نمایش باد که می نویسد نوشته آرش عباسی، به کارگردانی سعید امیر کلایی.

طراح صحنه و نورپردازی به همراه مجید گنج دست برای نمایش بوسه بر دست نسیم، به کارگردانی سعید امیرکلائی. برنده دیپلم افتخار از جشنواره رودهن.

دستیار کارگردان و طراحی صحنه و دکور برای نمایش آرش نوشته بهرام بیضایی، به کارگردانی سعید امیرکلایی.

طراحی صحنه و دکور و بازی در نمایش خورشید کاروان به کارگردانی سعید امیر کلایی.

 

 اصفهان آنلاین

نقاط دیدنی قشم

0
0

جزیره قشم بزرگ ترین جزیره خاورمیانه به شمار می رود. قشم با مساحت 1491 کیلومترمربع، بیش از پنج برابر کشور بحرین است.

در این جا برآنم تا از تفریحگاه ها و نقاط گردشگری قشم برایتان بگویم:

بیشتر نقاط دیدنی قشم دور از منطقه اسکان و با مسافت های دور از یکدیگر و بیرون از مسیرهای پر رفت و آمد هستند بنابراین باید از اتومبیل شخصی و یا دربست استفاده کنید. اگر می خواهید اتومبیل شخصی خود را به جزیره قشم ببرید از بندرعباس به بندر پهل بروید. آن جا ماشین شما را داخل هاورکرافت می گذارند و چند دقیقه بعد از طریق بندر لافت وارد قشم می شوید.

بیشتر جاذبه های گردشگری قشم، آثار طبیعی هستند تا آثار تاریخی و باستانی.

 

جزایر ناز: ظهر هنگامی که آب پایین می رود می توانید از ساحل جنوبی قشم به جزیره ناز بروید. این جا همه چیز برجای مانده است: عروس دریایی و صدف در رنگ هایی که تاکنون ندیده اید.

 

چاهکوه: در روستای چاهوی شرقی است. حفره ها و دالان ها در دیواره های چاه کوه را از دست ندهید.

 

دلفین ها: برای دیدن دلفینها باید صبح زود به بندر لافت بروید و اگر نشد پیش از ظهر راه جزیره هنگام را در پیش بگیرید.

 

گنبد نمکی، نمکدان یا کوه نمکی در جنوب غربی جزیره است. انباشته شدن صخره های آذرین با رسوبات، بقایای معادن نمک باستانی و چشمه های آب شور این جا را دیدنی کرده است. طولانی ترین غار نمکی جهان در این جا قرار دارد.

 

دره تندیس ها: در جنوب غربی روستای طبل است. رسوبات، تندیس هایی طبیعی و دیدنی ایجاد کرده اند.

 

کورکورا کوه: در کنار روستای گیاهدان قرار دارد. تپه ماهورهای زیبا هستند.

 

دره ستارگان: روستای برکه خلف در پنج کیلومتری از ساحل جنوبی جزیره قرار گرفته است. در شمال این روستا یکی از زیباترین جلوه های فرسایش و پدیده های زمین شناسی در جزیره قابل مشاهده است. فرسایش به واسطه آب های سطحی، رگبارهای فصلی و تندبادها صورت پذیرفته است. اهالی منطقه به این جا استاره یا استار افتیده یا استاره کفته می گویند چون بر این هستند که ستاره ای از آسمان افتاده است.

شکل ویژه این دره و انواع حجم ها و پدیده های فرسایش موجود در آن دیدنی است و وزش بادهای تند و گردش هوا در لابه لای ستون ها و حفره ها، صدایی شنیدنی تولید می کند. توصیه می شود که دره ستارگان را در روز بازدید کنید چون صداهای آن در شب، وهم انگیز است و امکان دارد شما را به یاد جن و روح بیندازد! اما اگر نمی ترسید، شبی مهتابی به دیدن دره ستاره ها بروید، اطمینان دارم که این شب را هرگز فراموش نخواهید کرد.

 

ساحل صخره ای ریگو معروف به ساحل لاک پشت ها نیز از دیگر جاهای دیدنی قشم به شمار می رود. این جا لاک پشت ها برای نفس تازه کردن و تغذیه به روی آب می آیند. ساحل شیب دراز نیز جایی است که لاک پشت های پوزه عقابی ساعت ده شب برای تخم گذاری می آیند.

 

آکواریوم پروانه طلایی: در این جا می توانید انواع ماهی های جنوب ایران را ببینید.

 

مشهورترین چشمه های جزیره قشم، عبارت اند از: چشمه گوری و چشمه کارگه: چشمه معدنی سولفوره و شور کارگه در میانه و هسته مرکزی ساختار تاقدیسی مجاور بندر ماهیگیری سلخ معروف به برهوت قرار گرفته است.

 

جنگل های حرا: درخت مانگرو دو هزار کیلومتر مربع از مساحت جزیره را پوشش داده است. این درختان زیبا همیشه سرسبز هستند و آب شور را به آب شیرین تبدیل می کنند. ریشه های این درخت نیز بهترین سوخت به شمار می رود. یک درختچه مانگرو چهار متر ارتفاع و سه سانتی متر قطر دارد.

اگر پیش از پایین رفتن آب در بندر لافت سوار قایق شوید، با قایق می توانید میان جنگل بروید. مثلا شب می توانید به دل آب بزنید و شام را میان این جنگل صرف کنید ولی در روز، پای درختان گل می شود و فقط می توانید تا نزدیکی آن ها بروید.

 

ژئوپارک قشم: ژئوپارک، منطقه ای است با وسعت سی هزار هکتار در غرب جزیره.

ما درباره ژئوپارک قشم مقاله مستقلی نیز داریم:

 

از آن جا که ممکن است نتوانید به ژئوپارک بروید و اگر رفتید نتوانید همه جای این منطقه وسیع را بازدید بفرمایید پس سری به موزه حیات وحش ژئوپارک بزنید:

در این موزه که به سال 1374 در نزدیکی مراکز تجاری قشم بنا شد می توانید تاکسیدرمی جانوران بومی قشم را ببینید:

در قشم چهارگونه خفاش، ازجمله خفاش میوه خوار وجود دارد. خفاش میوه خوار به عنوان بزرگ ترین خفاش کشور شناخته می شود.

چهار گونه جونده در قشم وجود دارد: یک نوع خارپشت، یک گونه خرگوش، یک گونه روباه و دو نوع نمسی و یک نوع جبیر یا غزال ایرانی.

خزندگان قشم، سه نوع مار و هفده گونه مارمولک و یک نوع دوزیست هستند.

بزرگ ترین بزمجه ایرانی و نهنگ گوژپشت به راستی دیدنی هستند.

پرندگان شناسایی شده قشم به نزدیک دویست گونه می رسد.

برخی از این پرندگان ازجمله شاهین کبود و حواصیل سبز بسیار کم یاب اند.

شماری از پرندگان جزیره قشم عبارت اند از:

پلیکان پا خاکستری، باکلان، حواصیل خاکستری، اگرت کوچک، اگرت ساحلی، اگرت سفید، حواصیل شب، حواصیل هندی، کفچه نوک، فلامینگو، عقاب ماهیگیر (جزیره قشم)، کرکس، جیرفتی، هوبره، سلیم خرچنگ خوار، صدف خوار، دیدومک، تله نوک پهن، کاکایی سر سیاه، کاکایی پشت سیاه، پرستو دریایی دودی، پرستو دریایی کاکلی کوچک، پرستو دریایی معمولی، پرستو دریایی کاکلی، سبز قبای هندی، زنبور خانگی کوچک، دم جنبانک ابلق، دم جنبانک کله زرد، میوه خور، بلبل خرما، سنگ چشم کله سرخ، سوسک چیفچاف، سوسک جنبان، سوک سرسیاه، طرقه بنفش، طرقه کوهی، چکچک بیابانی، شهدخور، زرد پر مزرعه و سهره خاکی.

 

غار خربس: به غرب قشم بروید. این جا ویرانه های روستای خوربیز را می بینید که پس از ساسانیان ویران شده است. قلعه ای باستانی با گورستان و برکه دیده می شود و پس از آن غارهای خربس قرار دارد. غارهای دست ساز نیز در این جا ایجاد شده که شاید معبد مهر بوده است.

 

کولغان: چند حوض سنگی بیضی شکل در دل تپه کولقان است.

 

قبرستان انگلیسی ها: در بندر باسعیدو قرار دارد. سنگ قبرهای قدیمی و یک ستون یادبود از دوران قدیم به جا مانده است.

 

کلات کشتار: در ارتفاعات میان بندر سلخ و شهرک طبل است با قلعه ای ویران، چند چاه و شمار زیادی گور.

 

تم سنیتی: مقبره مقدس پیر زیارت در منطقه توریان است. گنبد کروی شکل و بنای هشت گوشه یادگار دوران سلجوقیان است. شاید پیش از آن که پیر در این جا به خاک رود معبد مهر بوده باشد. در اطراف مقبره یک آب انبار و گورهایی با خط کوفی به چشم می خورد.

پس از این جا تپه چهل دختران قرار دارد. تپه ماهوری پر از کاشی ها و سفالینه های کهنه.

 

آب بند: در قشم دو آب بند هست، یکی در روستای پی پشت و دیگری در روستای گوران.

 

صنایع دستی: در روستاهای قشم می توانید انواع سبدبافی، حصیربافی، عود سازی و محصولات ساخته شده از بقایای آبزیان را ببینید. گردن بند، گوشوار، تسبیح و دستبند از صدف و مرجان و گوش ماهی بسیار زیبا است. بومی ها می توانند با حنا روی بدن شما نقش های زیبایی همانند تاتو و خالکوبی ایجاد کنند.

 

باشگاه غواصی: چندین مرکز در قشم برای غواصی و رفتن به اعماق آب وجود دارد.

 

امامزاده سید مظفر (ع): او در قرن 200 هجری قمری می زیسته و از بازماندگان امیر مومنان حضرت علی علیه السلام است.

 

دریاچه مصنوعی هامون با امکان دوچرخه سواری و قایق های پایی، مسجد رمچاه، مدرسه کمالیه، نهالستان، نخلستان، مقبره شیخ برج، قنات تاریخی زینبی و باغ موزه گیاه شناسی از دیگر مکان های دینی قشم به شمار می روند.

 

درگهان: بندر درگهان یکی از مراکز تجاری قشم است که به سال 1385 تبدیل به شهر شد. در این جا می توانید لباس و پوشاک را حتی ارزان تر از قشم تهیه کنید. بازارهای دودلفین، مروارید، صدف، نگین زمرد و اطلس با فروشگاه های گوناگون پذیرای گردشگران هستند. تماشای طلوع و غروب آفتاب از اسکله نیز بسیار لذت بخش خواهد بود. در میانه راه درگهان و بندر لافت بازاری محلی نیز هست که همه نوع لباس در آن یافت می شود. این جا چراگاه شترها است و امکان شترسواری نیز وجود دارد.

درباره بندر لافت و جزیره هنگام نیز دو مقاله مستقل داریم:

 

فهرست منابع

تحقیقات محلی نگارنده در جزیره قشم.

لغت نامه دهخدا.

مجموعه کتابهای راهنمای جامع ایرانگردی استان هرمزگان، ج 1.

جزیره قشم صدف ناشکافته خلیج فارس، علی بلوکباشی، تهران: دفتر پژوهشی فرهنگی، چاپ دوم 1380.

شناسنامه شهرستان قشم، سازمان جغرافیایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، مدیریت اطلاعات جغرافیایی، 1378.

اتواطلس ایران، سعید بختیاری، موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، بهار 1384.

سایت قشم آنلاین.

فرهنگ جغرافیایی ایران، ج 8.

اصفهان آنلاین

احمد تیموری از خوشنویسان ایران

0
0

احمدتیموری خوشنویس، مدرس، خطاط و هنرمند ایرانی به سال 1338 در همدان چشم به جهان گشود.

با فقر رو به رو بود و شور نوجوانی اش در تلاش معاش گم شد.

کامبیز تیموری از خویشاوندان دور او وی را به خوشنویسی علاقه مند کرد. پس از این یک جلسه از محضر حسین دانشفر بهره برد. به سال 1356 با کتاب تعلیم خط اثر استاد حبیب الله فضائلی آشنا شد. آن گاه در تهران کتاب نگارستان خط اثر سیدحسن میرخانی ملقب به سراج الکتاب، شعله عشق را در وی برافروخت.

حسین احسنت وی را به محضر میرخانی برد.

او به سال 1356 به انجمن خوشنویسان ایران پیوست و به صورت مکاتبه ای نزد عبدالله فرادی به شاگردی پرداخت.

به سال 1362 مدرک ممتاز خود را از انجمن دریافت کرد و به آموزش خوشنویسی پرداخت.

در سال های 1364 تا 1366 مقام نخست مسابقات خوشنویسی دهه فجر در استان همدان را به خود اختصاص داد.

به سال 1366 نخستین نمایشگاه خود را در خانه آفتاب تهران برگزار کرد. از این زمان پای خود را از دایره تقلید بیرون گذارد و به آثارش تشخص و هویتی ویژه بخشید.

پس از این در بیست نمایشگاه انفرادی دیگر شرکت جست که ازجمله می توان به نمایشگاه موزه هنرهای معاصر اصفهان در بهمن ماه 1390 اشاره کرد.

در این نمایشگاه، چهل اثر با خط نستعلیق به صورت سیاه مشق و چلیپا در گالری پنج به نمایش گذاشته شد.

به سال 1371 انجمن خوشنویسان همدان را پایه گذاری کرد و پنج سال سرپرستی آن را برعهده گرفت.

به سال 1372 نفر اول مسابقات دهه فجر در استان شد.

به سال 1376 نزد غلام حسین امیرخانی راه یافت و به به سال 1381 نفر اول مسابقات علی گویان شد.

سال 1385 استاد کیخسرو خروش در حاشیه یکی از آثارش از وی قدردانی کرد و وی را استاد نامید.

به سال 1388 درجه استادی را از انجمن خوشنویسان و سال 1389 نشان درجه یک هنری را دریافت کرد.

وی هم اکنون کارشناس هنری و مدرس گروه گرافیک دانشگاه بوعلی همدان است و به آفرینش آثار بی مانند خود ادامه می دهد. او خوشنویسی وفادار به سنت های اصیل به شمار می رود.

برگزاری کلاسهای آموزشی، و داوری آثار در جشنواره های گوناگون از فعالیت های او است. از دیگر فعالیت های او می توان به این ها اشاره داشت:

نگارش چند کتیبه در همدان و دیگر شهرها.

شرکت در صد نمایشگاه جمعی و جشنواره های ملی و بین المللی ازجمله جشنواره خوشنویسی جهان اسلام.

شرکت در مراسم نگارش قرآن کریم در یک روز.

 

از آثار او است:

مشق ذوق: گزیده آثار خوشنویسی احمد تیموری، با مقدمه مهدی الماسی، به ویرایش افسانه طباطبایی، عکس از حامد بادامی، طراحی از مسعود نجابتی، نشر طلایی، چاپ اول فروردین 1390، رحلی. صد و نود اثر خوشنویسی چلیپا، سطر، کتابت و سیاه مشق در این کتاب با کاغذ روغنی و جلد سخت به چاپ رسیده است.

نامه هایی به خط عشق، به ویرایش راحله کشفیان، همیاران جوان، 1385.

نامه هایی به خط زندگی، به ویرایش ملیحه زمانیان یزدی، با مقدمه اسماعیل گلشن، راهیان سبز، 1387.

کتابت دوبیتی های باباطاهر، 1367.

کتابت رباعیات منتخب شاعران استان همدان، 1368.

کتابت رباعیات مولانا.

کتابت غزلیات غبار همدانی، 1370.

کتابت رباعیات خیام نیشابوری.

کتابت رباعیات عطار نیشابوری، 1371.

کتابت گزیده ای از نهج البلاغه.

کتابت مناجات نامه منسوب به امیر مومنان حضرت امام علی علیه السلام.

کتابت سه رساله سعدی: در نصیحت ملوک و....

کتابت آداب المشق، منسوب به سلطانعلی مشهدی.

 

 اصفهان آنلاین

دیدار با اسفندیار معتمدی

0
0

 

اسفندیارمعتمدی نویسنده، مترجم، فیزیک دان، محقق، مدرس و پژوهشگر ایرانی در بیست و هشتم بهمن ماه سال 1317 در روستای سده لنجان در اصفهان چشم به جهان گشود.

 

تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در اصفهان طی کرد و به سال 1335 از دبیرستان هراتی دانش آموخته شد.

 

از سال 1336 به تحصیل در دانشسرای عالی تهران روی آورد. آن گاه به استخدام وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) درآمد، و در دبیرستان های شهرضا و اصفهان به تدریس پرداخت.

 

از سال 1353 جهت ادامه تحصیل در رشته مدیریت دولتی به تهران نقل مکان کرد، و سال ها در سازمان کتاب های درسی به تدوین و تألیف کتاب های مورد نیاز مدارس آموزش و پرورش پرداخت تا این که در سال 1360 به درخواست خود بازنشسته شد.

 

او به سال 1388 خانه خود را در سده به عنوان خانه علم به مردم واگذار کرد.

 

وی یکی از همکاران شورای کتاب کودک به شمار می رود و مقالاتی برای فرهنگ نامه کودکان و نوجوانان نگاشته است. کودک درونش هنوز فعالیت دارد و از همین جهت است که می تواند برای کودکان بنویسد.

 

 

 

از آثار او است:

 

بنوموسی.

 

پرسش های ابوریحان و پاسخ های ابن سینا.

 

آشنایی مختصر با تاریخ علوم، کتابهای درسی: تالیف با همکاری رضا آقاپور مقدم، محمد قاسم وحیدی اصل، برای دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی، 1370، تهران: وزارت آموزش و پرورش، شرکت چاپ و نشر ایران، 4 + 242ص، مصور، جدول، دوره کاردانی تربیت معلم. رشته علوم تجربی.

 

آموزش تکمیلی فیزیک کار چهار برای سال سوم دبیرستان داوطلبان کنکور سراسری شامل: خلاصه درس ...، 1378، تهران: نغمه زندگی، 168 ص، مصور، جدول، نمودار.

 

ابوریحان و ریحانه، تصویرگر علی نامور، 1380، تهران: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه، 88ص.

 

القای الکترومغناطیسی و جریان متناوب، تالیف با همکاری محمدعلی پزشپور، 1380، تهران: فاطمی، هفت + 124ص، مصور، جدول، نمودار / چاپ دوم 1381.

 

امواج مکانیکی و الکترومغناطیسی، 1378، تهران: فاطمی، هفت + 132 ص، مصور، جدول، نمودار، کتابهای موضوعی فیزیک / چاپ دوم 1380.

 

اندازه گیری و کمیت ها برای دانش آموزان دوره متوسطه، تالیف با همکاری محمدعلی پزشپور، 1378، تهران: محراب قلم، 120 ص، مصور، جدول، نمودار.

 

بزرگان دانش جهان، 1378، تهران: نغمه زندگی، 131 ص، مصور، عکس.

 

پرسشهای چهارگزینه ای فیزیک (1)، تالیف با همکاری اصغر لطفی سرابی، نظارت بر تالیف دفتر تحقیقات و برنامه ریزی معاونت آموزش متوسطه، 1376، تهران: وزارت آموزش و پرورش، معاونت آموزش متوسطه: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه، 29 ص، مصور.

 

پرسشهای چهارگزینه ای فیزیک (1) پیش دانشگاهی علوم ریاضی، نظارت بر تالیف دفتر تحقیقات و برنامه ریزی معاونت آموزش متوسطه، تالیف با همکاری عزت الله حاج امینی و اصغر لطفی سرابی، 1376، تهران: وزارت آموزش و پرورش، معاونت آموزش متوسطه، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه، 36ص، مصور، جدول، نمودار.

 

پرسشهای چهارگزینه ای فیزیک (2)، انتخاب و تالیف با همکاری اصغر لطفی سرابی، 1375، تهران: وزارت آموزش و پرورش، معاونت آموزش متوسطه: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه، 38 ص، مصور.

 

پرسشهای چهارگزینه ای فیزیک (2) پیش دانشگاهی علوم تجربی، انتخاب و تالیف با همکاری فائزه طباطبایی، اصغر لطفی سرابی، نظارت بر تالیف دفتر تحقیقات و برنامه ریزی معاونت آموزش متوسطه، 1375، تهران: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه، 57 ص، مصور، جدول.

 

پرسشهای چهارگزینه ای فیزیک (2) پیش دانشگاهی علوم ریاضی (نظام جدید آموزش متوسطه)، انتخاب و تالیف با همکاری اصغر لطفی سرابی، نظارت بر تالیف دفتر تحقیقات و برنامه ریزی معاونت آموزش متوسطه، 1375، تهران: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی. انتشارات مدرسه، 53 ص، مصور، جدول.

 

پرسشهای چهارگزینه ای فیزیک (3)، تالیف و انتخاب با همکاری اصغر لطفی سرابی، نظارت بر تالیف دفتر تحقیقات و برنامه ریزی معاونت آموزش متوسطه، 1375، تهران: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه، 45 ص، مصور، نمودار.

 

پرسشهای چهارگزینه ای فیزیک (4)، تالیف و انتخاب با همکاری اصغر لطفی سرابی، نظارت بر تالیف دفتر تحقیقات و برنامه ریزی معاونت آموزش متوسطه، 1375، تهران: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه، 26 ص، مصور.

 

تست فیزیک و مکانیک 1362 تا 1363، تالیف با همکاری احمد منتظری، 1362، تهران: یکان، 295ص، مصور.

 

جریانهای الکتریکی، با همکاری محمدعلی پزش پور، ویراستار ناصر مقبلی، 1379، تهران: فاطمی، هفت + 168 ص، مصور، جدول، نمودار.

 

ترجمه صداها، نوشته تری جنینگز، 1375، تهران: فاطمی، واژه، 32 ص، مصور. چاپ دوم 1376 / چاپ سوم 1377 / چاپ چهارم 1379.

 

فیزیک، برای دانش آموزان و داوطلبان امتحان گزینش دانشجو و دانشجویان دانشگاه ها، با همکاری محمدعلی پزشپور، 1372، تهران: یکان، 605 ص، مصور، جدول، نمودار.

 

فیزیک (1 و 2) ویژه دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی (رشته علوم تجربی) و داوطلبان ورود به دانشگاه، تالیف با همکاری پرویز امین پور، چاپ چهارم تا هشتم 1379، تهران: موسسه خدمات علمی آموزشی رزمندگان اسلام، 235 ص، مصور، نمودار.

 

فیزیک (1) و آزمایشگاه: ویژه دانش آموزان سال اول دبیرستان، 1380، تهران: موسسه خدمات علمی آموزشی رزمندگان اسلام، 171 ص، مصور، جدول، نمودار.

 

فیزیک (2) و آزمایشگاه: ویژه دانش آموزان سال دوم دبیرستان نظری (رشته های علوم تجربی - ریاضی و فیزیک)، 1381، تهران: موسسه خدمات علمی آموزشی رزمندگان اسلام، 188 ص، مصور، جدول، عکس، نمودار.

 

ترجمه فیزیک زنده، تالیف پیتر وارن، 1374، تهران: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه، 254 ص، مصور، جدول / چاپ دوم زمستان 1375 / چاپ چهارم 1378 / چاپ پنجم 1379 / چاپ ششم 1381.

 

فیزیک سال دوم دانشسراهای مقدماتی، تالیف با همکاری پرویز امین پور، 1356 / 1357 / 1358، تهران: وزارت آموزش و پرورش، 172 ص.

 

فیزیک کار 1 نظام جدید، تالیف با همکاری پرویز امینپور، 1376، تهران: نشر معیار اندیشه، 224ص، مصور، جدول، عکس، نمودار.

 

فیزیک کار 2 نظام جدید، با همکاری پرویز امین پور، 1376، تهران: پارس آئین، 176 ص، مصور، جدول، عکس، نمودار.

 

فیزیک کار 3 نظام جدید: دانش، توانش، نگرش: ریاضی فیزیک، علوم تجربی، با همکاری پرویز امین پور، 1376، تهران: پارس آیین، 181 ص، مصور، جدول، نمودار.

 

فیزیک نور، با همکاری پرویز امین پور، 1380، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 141 ص، مصور، نمودار.

 

فیزیک و نام آوران آن، 1363، تهران: فاطمی، 141 ص، مصور، جدول، عکس، نمودار / چاپ سوم تابستان 1376.

 

کتاب کار و راهنمای دانش آموز: فیزیک 1 دوره پیش دانشگاهی رشته علوم ریاضی، با همکاری روح الله خلیلی، 1380، تهران: فاطمی، ده + 206 ص، مصور، جدول، عکس، نمودار.

 

کتاب کار و راهنمای مطالعه دانش آموز: فیزیک 2 دوره پیش دانشگاهی رشته علوم ریاضی، با همکاری روح الله خلیلی، ویراستار ناصر مقبلی، نظارت بر تالیف و تصویب محتوا دفتر تالیف و برنامه ریزی درسی آموزش های فنی و حرفه ای وزارت آموزش و پرورش، برنامه ریزی و تالیف گروه فیزیک موسسه انتشارات فاطمی، 1380، تهران: فاطمی، ده + 246 ص، مصور، جدول، عکس، نمودار.

 

گرما و آثار آن، 1364، تهران: فاطمی، 147ص، مصور، جدول، نمودار، گنجینه دانش: علوم دبیرستانی و پیش دانشگاهی، واژه نامه، کتابنامه / 1372 / چاپ هفتم 1374.

 

گرما و ترمودینامیک، با همکاری محمدعلی پزشپور، ویراستار ناصر مقبلی، 1379، تهران: فاطمی، هفت + 152 ص، مصور، جدول، نمودار / چاپ دوم 1380.

 

ماورای صوت: برای دانش آموزان دبیرستان، ویراستار علیرضا توکلی صابری، 1365 / 1374، تهران: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه، 58 ص، مصور، جدول، نمودار / چاپ پنجم 1380.

 

مفاهیم بنیادی علوم - فیزیک (2): دینامیک نیرو: قانون های نیوتون - تعادل برای دانش آموزان دوره متوسطه، 1380، تهران: محراب قلم، 144 ص، مصور، جدول، نمودار.

 

مفاهیم فیزیک یک دوره پیش دانشگاهی، رشته علوم تجربی، با همکاری محمد علی پزشپور، 1380، تهران: موسسه علمی آینده سازان، 168 ص، مصور، جدول، نمودار.

 

مفاهیم فیزیک (3): سال سوم نظام جدید آموزش متوسطه رشته های علوم تجربی - ریاضی و فیزیک، با همکاری محمدعلی پزشپور، 1378، تهران: موسسه علمی آینده سازان، 160 ص، مصور، نمودار.

 

مکانیک، با همکاری محمدعلی پزشپور، 1378، تهران: فاطمی، هشت + 192 ص، مصور، جدول، نمودار / چاپ دوم 1380 / چاپ سوم 1381.

 

مکانیک شاره ها: برای دانش آموزان دوره متوسطه، 1380، تهران: محراب قلم، 104 ص، مصور، جدول.

 

موج و صوت، 1369، تهران: پژوهش؛ ققنوس، 175 ص، مصور، نمودار، واژه نامه / چاپ دوم 1372.

 

نامداران علم، 1380، تهران: نشر مهاجر، 71 ص، مصور، عکس، نمودار.

 

نور هندسی، 1374، تهران: فاطمی، شش + 241 ص، مصور، جدول، نمودار، واژه نامه / چاپ سوم 1378 / چاپ چهارم 1380.

 

اصفهان مدارس نوین و مفاخر آن، اسفندیار معتمدی، اصفهان: مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل وابسته به سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ اول تابستان 1386، ص 83.

 

«منارجنبان و پدیده تشدید»، وقف میراث جاویدان، س 5، پاییز و زمستان 1376، ش 3 و 4، ص 212 تا 215.

 

 

 

فهرست منابع

 

اعلام اصفهان، سیدمصلح الدین مهدوی، با اضافات غلام رضا نصراللهی، به ویرایش نگارنده، اصفهان: مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل وابسته به سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ اول 1386، ج 1، ص 540.

 

بزرگداشت شصت و پنجمین سال تأسیس دبستان الفت و نکوداشت بزرگان سده به ویژه اسفندیار معتمدی، دهم اردیبهشت ماه 1388 در سده لنجان.

 

زندگی نامه خودنوشت، یادواره پنجاهمین سال تاسیس دبیرستان شیخ زاده هراتی، اصفهان: سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان، چاپ اول 1384، ص 113 تا 117.

 

کتاب شناسی ملی ایران.

 

 

 اصفهان آنلاین

Viewing all 464 articles
Browse latest View live




Latest Images