Quantcast
Channel: شارژ ایرانسل و رایتل
Viewing all 464 articles
Browse latest View live

فیلم سی و سه روز از جمال شورجه

$
0
0

سی و سه روز

کارگردان: جمال شورجه

بر پایه فیلمنامه ای از جواد شمقدری

فیلم بردار: تورج منصوری

بازی گران: باسم مغنیه

یوسف الخال

دارین حمزه

پیر داغر

جنگی

اعلام:

محمدسرور، حنا، یوسف، ام عباس.

 

اسراییلی ها در سر داشتند که به لبنان هجوم برند ولی نیروهای لبنانی با پیشروی تا مرزهای اسراییل، آن ها را در عمل انجام شده قرار دادند. اسرائیلی ها به بهانه گروگان گیری جنگ را به صورت ناقص آغاز کردند.

33 روز فیلمی درباره مقاومت نیروهای لبنانی و حزب الله است.

نخستین جرقه های فیلمنامه در زمان جنگ سی و سه روزه در ذهن جواد شمقدری هنگام گفت وگو با سید حسن نصرالله زده شد و پس از مدتی به دست شهاب ملت خواه و شمقدری نگاشته شد.

آنگاه فیلمنامه اولیه با نام عروس لیتانی به شورجه سپرده شد و علی دادرس آن را بازنویسی کرد.

داستان در یکی از روستاهای جنوبی لبنان می گذرد و برای این که سمت و سوی یک کار مستند را پیدا نکند به آن بار دراماتیک و عاطفی داده اند.

درامی عاشقی و خانوادگی در پس زمینه جنگ شکل می گیرد.

این رویداد برابر با عروسی یکی از شخصیت ها و پدر شدن دیگر شخصیت داستان است.

این عشق های خانوادگی با عشقی بزرگ تر به نام عشق به میهن در هم می آمیزد.

نوزادی که چشم به جهان می گشاید، نشان از نسل جدید نیروهای مقاومت لبنان دارد.

بازیگران فیلم همگی عرب زبان هستند و فیلم برای نمایش در سینماهای ایران به فارسی دوبله شده است.

برای هدایت گروه بازیگران نیز یکی از پیش کسوتان سینمای لبنان بازیگردانی را برعهده گرفته است.

جایگاه زنان در 33 روز جایگاهی ویژه است. فرمانده اسراییلی مجرد است و یکی از همکاران زن خود را به زندان می افکند. این فرمانده سرانجام به دست یک زن لبنانی کشته می شود. از این سو زنان لبنانی افزون بر خانه داری و فرزندآوری به مقاومت و دخالت در سرنوشت سیاسی مملکتشان سرگرم اند و از آن سو از زندر ارتش اسراییل به عنوان یک ابزار ناکارآمد بهره کشی می شود.

فیلمبرداری تورج منصوری به واقع ستودنی است. فیلمبردار هنر خود را در صحنه های شب و تاریک سی و سه روز نشان داده است.

برای جلوه های زحمت بسیار کشیده اند و از این رو برنده سیمرغ بلورین بهترین جلوه های ویژه میدانی از جشنواره فجر شده است.

سی و سه روز پس از ایران در لبنان نیز به نمایش درخواهد آمد.

 

 اصفهان آنلاین


دیدار با علی باباعلی

$
0
0

علی بابا علی نقاش و هنرمند ایرانی به سال 1340 در آبادان چشم به جهان گشود.

به سال 1352 هنگامی که دوازده ساله بود نقاشی را به صورت تجربی در کنار برادرش که او هم نقاش است آغاز کرد.

به سال 1365 به همکاری با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرکرد روی آورد. پس از این در شاهین شهر سکونت گزید و به همکاری با فرهنگسرای اشراق و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شاهینشهر پرداخت.

آن گاه آموزشگاه هنری کمال الملک را برای علاقه مندان به هنر در شاهین شهر پایه گذاری کرد.

کارهای تبلیغاتی سطح شهر و نقاشی های دیواری یکی از فعالیت های او در سال های اخیر بهشمار می رود.

نگاه او به زندگی همراه با درک هستی از طریق احساس واقعیات است، بنابراین سبک کارش نیز بر رئالیسم استوار شده.

در میان تابلوهای او تکنیک های گوناگونی همچون آبرنگ، پاستل، رنگ و روغن و سیاه قلم به چشم می خورد.

آثار او تا کنون در این نمایشگاه ها به نمایش درآمده است:

نمایشگاه جمعی در نگارستان امام خمینی (ره)، 1377.

نمایشگاه جمعی باغ چهل ستون، 1378.

شیخ بهایی و اشراق، 1380.

نمایشگاه گالری کوثر، 1381.

نمایشگاه در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شاهین شهر، 1381.

جشنواره حضور، 1384. برنده لوح سپاس و تندیس.

نگارخانه ترنج، شاهین شهر، 1389.

آثار رنگ و روغن، فرهنگسرای اشراق، فروردین 1390.

گالری کوثر، هفدهم تا بیست و دوم دی ماه 1390.

 

 اصفهان آنلاین

موزه قرآن

$
0
0

موزه قرآن به همت استاد نادرقلی نادری رارانی در موزه هنرهای معاصر اصفهان برپا شده است. در این موزه، قرآن های گوناگون از سرتاسر جهان را می بینیم که ویژگی هریک به تفصیل ذکر شده است.

در بالای هر ویترین نیز آیه ای از قرآن به خط زیبای شادروان استاد حبیب الله فضائلی چشم را می نوازد.

قرآن مجید به خط اشرف الکتاب اصفهانی از شاهکارهای جهان در این جا دیده می شود.

قرآنی دیگر به گونه ای کتابت شده که حرف های ابتدایی سطرهای بالا با حرف های ابتدایی سطرهای پایینی قرینه است و در ضمن حرف اول سطر وسط با حرف اول سطر وسط صفحه رو به رو قرینه است.

سوره فاتحه الکتاب به همراه ترجمه به هفتاد زبان از قرآن های چاپی کم یاب نیز در این جا است.

بازدید موزه قرآن برای عموم مردم آزاد و ورود رایگان است.

 اصفهان آن لاین

نمایشگاه بی مرز 2

$
0
0

بی مرز نام نمایشگاه هایی زنجیره است که می کوشد امکان شناسایی و معرفی استعدادهای جوان را فراهم آورد و از این راه، بر گستره هنرمندان حرفه ای بیفزاید.

پیش تر نمایشگاه بی مرز 1 را شاهد بودیم که در شهریور گذشته در گالری سین برپا شد. بی مرز یک برای نخستین بار مرز میان فضاهای فیزیکی گالری های تهران و فضاهای مجازی هنرمندان جوان را درهم نوردید.

اکنون نمایشگاه بیمرز دو مجموعه ای از آثار رشته های هنرهای تجسمی از عوامل اجرایی، داوران و برگزیدگان دور اول و دوم پرسبوک، دهم دی ماه در موزه هنرهای معاصر اصفهان گشایش یافت و تا بیست و پنجم دی برقرار خواهد بود.

نمایشگاه گردانی را خانم ندا درزی و خانم نیکو نیکنام برعهده داشتند.

نمایشگاه کارهای هنرمندان جوان ایران را در زمینه های نقاشی، عکاسی، طراحی، تصویرسازی، گرافیک، مجسمه سازی، ویدئو آرت، چیدمان و هنر محیطی در بر می گیرد.

نام هنرمندانی که آثارشان در این نمایشگاه دیده می شود عبارت اند از خانم ها و آقایان:

بهار اربابی.

بهزاد اشکر.

حامد بهروزکار.

تارا بهبهانی.

بهاره بیشه.

الناز جوانی.

سام چگینی.

زهرا حسینی.

طاها حیدری.

مریم دادگر.

ندا درزی.

ساناز دزفولیان.

داریوش راد.

پریسا رجبیان.

آسیه روح الامینی.

شهرناز زرکش.

جلال سپهر.

بهزاد سلطان محمدی.

نیما سنبلستان.

مهناز سید اختیاری.

امین شاهد.

تورج صابری وند.

کامبیز صبری.

پریچهر طیبی.

نیکزاد عرب شاهی.

مژگان عرفانی.

امیر علیزاده.

سپیده فرزام.

شادی قدیریان.

امیرحسین کیهانی.

رسول کمالی.

محمود کشقی پور.

فرشید لاریمیان.

نگار مبارک زاده.

رسول معرک نژاد.

سیدمیثم موسوی.

نیکو نیکنام.

ملودی هژبرسادات.

علی هنرور.

 

 اصفهان آنلاین

دیدار با دکتر مهندس مریم قاسمی سیچانی

$
0
0

مریم قاسمی سیچانی نویسنده، مترجم، مولف، پژوهشگر، مدرس و محقق ایرانی به سال 1355 در اصفهان چشم به جهان گشود.

پس از دیپلم رشته معماری را در دانشگاه آزاد خوراسگان دنبال کرد. به سال 1381 با ارائه پایان نامه طراحی در بافت تاریخی جلفای اصفهان فوق لیسانس خود را دریافت کرد. از همین سال به عضویت هیات علمی دانشگاه خوراسگان درآمد و به تدریس درس های معماری اسلامی، برداشت از بناهای تاریخی، روش تحقیق و معماری همساز با اقلیم پرداخت.

آن گاه در دوره دکترای معماری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات ایران پذیرفته شد. به سال 1387 با ارائه پایان نامه بازشناسی بخشی از هویت معماری ایران به وسیله تحلیل گونه شناسانه خانه های اصفهان در دوره قاجار به راهنمایی دکتر غلامحسین معماریان دکترا گرفت.

از استادان نام آور او در دوران تحصیل می توان به دکتر عبدالله جبل عاملی، شادروان دکتر باقر آیت الله زاده شیرازی، دکتر غلام حسین معماریان، دکتر محمد عمومی، مهندس احمد منتظر، شادروان دکتر وافی، مهندس بهرام شاهدی و مهندس حسین پورنادری اشاره کرد.

به سال 1389 به عضویت هیات علمی پژوهشکده هنرهای سنتی و اسلامی اصفهان وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درآمد.

وی همکاری با سازمان نظام مهندسی اتاق اصفهان، صدا و سیمای مرکز اصفهان، مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل، شرکت مسکن سازان و سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان را در کارنامه خود دارد.

طرح های ظرفیت سنجی شهرهای چمگردان، ایمانشهر، خورزوق، دستگرد، دولت آباد و تیران به سال 1388 با مشاوره او انجام یافته است.

 

از آثار او است:

ترجمه خانه های ارامنه جلفای نو اصفهان، اثر کاراپت کاراپتیان، تهران: فرهنگستان هنر، چاپ نخست پاییز 1385، 362ص، به دو زبان انگلیسی و ایتالیایی. چگونگی ساخت کلیساها و خانه های جلفا در این کتاب بیان شده است. آگاهی های تاریخی درباره حضور ارامنه در اصفهان و داستان مهاجرت به اصفهان در زمان شاه عباس کبیر و طراحی جلفا در فصل نخست کتاب دیده می شود. در بخش دوم سیزده خانه ارزشمند جلفا از دوره های صفویه و قاجاریه گونه شناسی تاریخی و تسلسلی شده اند. نویسنده، ویژگی های کلی هر بنا را می آورد و با بررسی تطبیقی و سبکی خانه ها با بناهای تاریخ دار، تاریخ تقریبی ساخت خانه ها را ذکر می کند. توصیه هایی برای مرمت و بازسازی پایان بخش کتاب است.

طرح پژوهشی معرفی مساجد تاریخی اصفهان، صدا و سیما، 1389.

طرح پژوهشی مستندسازی خانه های تاریخی در حال تخریب، جلوه هایی ناب از هنر و معماری اسلامی، پژوهشکده هنرهای سنتی و اسلامی، 1389.

سردبیر مجله بافت و بنا، ضمیمه روزنامه اصفهان زیبا.

دبیر ویژه نامه معماری معاصر اصفهان، ماه نامه دانش نما.

دبیر ویژه نامه اصفهان نگین ارزشمند شهرهای اسلامی 1 و 2، ماه نامه دانش نما، س 16، مهر و آبان 1387.

دبیر ویژه نامه معماری و معلولان، ماه نامه دانش نما.

دبیر ویژه نامه راهکار نجات خانه های تاریخی 1 و 2، ماه نامه دانش نما.

 

و شماری از مقالات:

نقش فرهنگ در شکل گیری خانه های اصفهان، سخنرانی در کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان، 1389.

زندگی جدید کالبد قدیم، سخنرانی در کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان.

سخنرانی درباره مسجدها، کنیسه ها، کلیساها و آتشکده های اصفهان، انجمن حفاظت از آثار تاریخی، طبیعی و فرهنگی، 1385.

«چگونگی تعیین زمان ساخت خانه های تاریخی اصفهان»، فصل نامه علمی و ترویجی اثر، ش 45.

«زمزمه زنده رود»، ماهنامه دانش نما، س 14، ش 124 تا 125، خرداد تا تیر 1384، ص 4 تا 5.

«گونه شناسی خانه قاجاری اصفهان»، مجله هویت شهر.

«نقش مرمت و احیای خانه های تاریخی در ارتقای سیمای محلات تاریخی اصفهان»، همایش سیمای شهر، دانشگاه هنر اصفهان، 1389.

«بررسی معماری خانه های تاریخی اصفهان»، ماهنامه دانش نما، 1389.

«نقش و اهمیت اصفهان در دنیای امروز»، بافت و بنا، 1389.

«پیشینه بررسی خانه های تاریخی اصفهان»، فصل نامه بن، تابستان و پاییز 1388.

«دیدگاه نگران از آینده محیط زیست»، فصل نامه معماری و فرهنگ، ش 37، 1388.

«اصفهان شهر خانه های تاریخی»، ماه نامه دانش نما، ش 167 تا 169، 1388

«اصفهان شهر مساجد»، ماه نامه دانش نما، س 16، ش 161 تا 162، ماه نامه دانش نما، مهر و آبان 1387، ص 31 تا 39.

«نقدی بر چگونگی طراحی داخلی خانه های سنتی اصفهان»، فصل نامه معماری و فرهنگ، ش 28، 1387.

«بازگشت گرگ ها»، فصل نامه معماری و فرهنگ، ش 23، 1385.

«بررسی وضع موجود عناصر غیر سازه ای معماری در شهر اصفهان»، ماهنامه دانش نما، ش 120 تا 121، 1383.

ضرورت حفاظت و نگهداری خانه تاریخی شیران»، ماهنامه دانش نما، 1383.

«مقدمه ای بر معماری معاصر اصفهان»، ماه نامه دانش نما، س 14، ش 124 و 125، خرداد و تیر 1384، ص 11 تا 13.

«هسته اولیه و روند شکل گیری شهر اصفهان در طول تاریخ»، ماه نامه دانش نما، س 14، ش 124 و 125، خرداد و تیر 1384، ص 6 تا 10.

«باغ سرهنگ آباد اردستان نمادی فراموش شده و در حال ویرانی از باغ سازی ایران»، فصل نامه معماری و فرهنگ، ش 21، 1384.

«معماری اصفهان در دوره پهلوی اول»، فصل نامه معماری و فرهنگ ش 15 و 16، 1382.

«معماری اصفهان در دوره پهلوی دوم»، فصل نامه معماری و فرهنگ، ش 18 و 19، 1383.

«ساختمان مرکزی بانک کشاورزی استان اصفهان به منظور توسعه و بهینه سازی تخریب شد»، ماه نامه دانش نما، ش 44، 1381.

«مروری بر دو کتاب درباره خانه های سنتی اصفهان»، همایش بین المللی نقش اصفهان در توسعه علوم، فرهنگ و تمدن اسلامی، دانشگاه اصفهان، 1385.

«در معرض دید عموم»، فصل نامه معماری و فرهنگ، ش 14، 1382.

 

از پایان نامه هایی که با مشاوره خانم دکترقاسمی به انجام رسیده است:

طراحی بدنه چهارباغ، زرگریان، دانشکده مرمت ابنیه در دانشگاه هنر اصفهان، 1389.

طراحی موزه خودروی ایران، دانشکده معماری دانشگاه خوراسگان، 1389.

طراحی مرکز پژوهش های معماری اصفهان، پژمان آذرفر، دانشکده معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، 1389.

طراحی مرکز فرهنگی با معماری پویا، الهام هدایتی، دانشکده معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، 1389.

طراحی مرکز سالمندان، مجتبی بیگی، دانشکده معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، 1388.

 

چند نمونه از پایان نامه ها به راهنمایی او:

طراحی سرای شهریاران (سرای سالمند)، جم نژاد، دانشکده معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، 1387.

طراحی مسکن پایدار خرم آباد، مسلم بیرانوند، دانشکده معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، 1389.

 اصفهان آنلاین

پویان عطایی از هنرمندان تئاتر

$
0
0

پویان عطائی نمایش نامه نویس، طراح صحنه و لباس و نور، بازیگر و کارگردان تئاتر ایران به سال 1365 در اهواز چشم به جهان گشود.

در اهواز برآمد و از پانزده سالگی به اصفهان کوچید. یک عشق نا خودآگاه به سراغش آمده بود، دوست داشت به کار تئاتر روی آورد ولی تئاتر مدارس را نمی پسندید تا این که سر از موسسه نیوشاتک درآورد. در این جا از شادروان ابراهیم کریمی هسنیجه راه واقعی تئاتر را آموخت و فراگرفت که در تئاتر ماندگار شود.

مدرک نیمه حرفه ای کارگردانی و بازیگری را از همین موسسه دریافت کرد. او به ورزش علاقه بسیار دارد به ویژه این که با کار بازیگری تئاتر نیز در پیوند است بنابراین در دانشگاه رشته تربیت بدنی را دنبال کرد و به سال 1388 کارشناسی تربیت بدنی را از دانشگاه پیام نور نجف آباد گرفت.

سه سال به صورت دوره ای و آماتوری کار می کرد و اکنون شش سال است که به صورت حرفه ای به عرصه تئاتر وارد شده است و فقط هم تئاتر کار می کند.

او چهارده اثر صحنه ای و بیست و پنج اثر خیابانی را در کارنامه خود دارد.

آثار او در جشنواره های استانی، منطقه ای و کشوری حضور یافته اند و جایزه هایی را در زمینه های نویسندگی، بازیگری، کارگردانی و طراحی صحنه برایش به ارمغان آورده اند.

او عرصه نمایش نامه نویسی را عرصه فعالیت بزرگان می داند و تنها نمایش نامه تئاترهای خیابانی را می نویسد.

عطایی بازی در تئاتر را به سال 1383 آغاز کرد و تاکنون در شانزده تئاتر ایفای نقش کرده است که شماری از آن ها را نام می برد:

طمع گرگی به کارگردانی امید اجاقی، اصفهان، 1385.

انتقام، به کارگردانی اسماعیل صرامی، اصفهان، آمفی تئاتر فولادشهر، 1385.

ببعی و گرگ آشپز، به کارگردانی امید اجاقی، اصفهان، تالار فرشچیان، 1387.

وضعیت همیشه قرمز نوشته محسن رهنما.

ساکنین بهشت 2.

و نمایش های خیابانی:

آخرین معرکه، اثر احمد نیک پیام، اصفهان، جشنواره دفاع مقدس؛ 1385.

بازی بازی، نمایش، اثر امید اجاقی، اصفهان؛ 1385.

این دو رفیق، اثر جلال مشتاقیان زاده، اصفهان؛ 1386.

ایکس مساوی است با وای دوم، اثر میلاد جمیل زاده، تهران، جشنواره بانوان؛ 1387.

چیزی شبیه زندگی، اثر محمدعلی یاری، اصفهان، جشنواره تئاتر خیابانی؛ 1387.

مین، اثر صادق فرهمند، اصفهان، حوزه هنری؛ 1387.

ظهیره.

وی کارگردانی را به سال 1384 با نمایش یکه خوان، نوشته مجید کیمیایی پور، آغاز کرد که سال بعد در جشنواره بسیج اصفهان شرکت جست.

او دیگر آثارش در مقام کارگردان را چنین بر می شمارد:

اسماعیل اسماعیل، نوشته جمشید خانیان، اصفهان، جشنواره بسیج؛ 1385.

روی نی بندی، نوشته جمشید خانیان، اصفهان، حوزه هنری؛ 1386.

خدایا ایمان بده، نوشته رسول بانگین، تهران، جشنواره دانشجویی؛ 1387.

نمایش خیابانی داش جوات، نوشته کوروش نیک پیام، اصفهان؛ 1387.

می پرسم که بازیگری را بیشتر می پسندی یا کارگردانی را و او پاسخم می دهد که کار خوب را دوست دارم تجربه کنم، بنابراین بهترین که دستم بیاید کار می کنم، حالا بازی باشد یا کارگردانی.

نام دیگر آثارش را که می خواهم به این ها اشاره می کند:

نویسنده، کارگردان و بازی گر:

کولاک، اصفهان، جشنواره تئاتر خیابانی، 1387.

نویسنده و کارگردان:

شاید همین نزدیکی، اصفهان، 1386.

بیگانه ای در میان ماه، اصفهان، جشنواره استانی ماه، 1386.

نمایش خیابانی مدار صفر درجه، اصفهان، 1385.

نمایش خیابانی مزاحم، اصفهان، 1386.

آخرین کار او کارگردانی تئاتر سی و پنج دقیقه ای باران که بیاید با هم خیس می شویم است که با بیست جلسه تمرین مفید در تالار هنر روی صحنه رفت. متن نمایش را آرش منصوری که از اهالی کرمانشاه است به سبک رئالیسم جادویی نوشته بود.

این تئاتری است که در تهران و جشنواره به اجرا درآمده بود ولی عطایی به خاطر اهداف گروه میعاد جوان بازهم آن را برای عموم اجرا کرد.

 

سخن از میعاد جوان که به میان می آید می خواهم که توضیح بیشتری درباره این گروه نمایشی و اهداف آن بدهد.

او می گوید که این گروه به سال 1380 در سازمان ملی جوانان پایه گذاری شد و دوره های کوتاه آموزشی برگزار کرد. پس از این بود که به عنوان یک سازمان مردم نهاد به ثبت رسید. میعاد جوان فعالیت خود را از جشنواره ها آغاز کرد و آن گاه بر گستره فعالیت خود افزود و به اجراهای عمومی روی آورد تا بازتاب آثارش را در میان مردم دریابد.

میعاد جوان چند هدف اصلی را دنبال می کند:

عرصه را برای فعالیت جوانان فراهم آورد. جوانانی که در پی نمایاندن استعدادهای خود هستند ولی در جایی به آن ها پرو بال نمی دهند.

در کنار تجربه، دانش اندوزی کند؛ یعنی صرف ارائه کار نباشد.

تماشاچی برای میعاد جوان اهمیت دارد. شعار تئاتر برای همه در این گروه به حقیقت پیوسته است و از همین بازتاب کارهای خود در می یابد که چه کسانی را جذب کند و چه کارهایی را ارائه دهد.

میعاد جوان هم اکنون نیز به کار خود زیر نظر مرکز هنرهای نمایشی کشور ادامه می دهد و یکی از ده گروه فعال استان به شمار می رود.

از او می خواهم که از دشواری های راه بگوید.

او می گوید: یک فعال تئاتر با مشکلات اقتصادی و هم اجتماعی رو به رو است؛ بنابراین به همکاری با ارگان ها روی می آورد. پس مسوولان باید از تئاتر حمایت بیشتری داشته باشند؛ چه مادی و چه معنوی.

 

بیش از همه چه چیزی رنجت می دهد؟

کم تحرکی اداره ارشاد که بانی فرهنگ است و کمبود تبلیغات برای تئاتر چیزهایی است که بیش از همه آزارم می دهد. در تهران حتی برای تئاتر تبلیغ تلویزیونی هم می یکنند.

 

سپس چند میوه از درخت آرزوهایش می چیند:

آرزو دارم که حوزه هنری و ارشاد همکاری بیشتری با یکدیگر داشته باشند. یکی دیگر از آرزوهایم همدلی تئاتری ها با همدیگر است تا بتوانند تئاتر را به تماشاگر اصفهانی بشناسانند.

 

 

 اصفهان آنلاین

میراث حوزه اصفهان

$
0
0

میراث حوزه اصفهان دفتری ارجمند است که به صورت سالیانه در اصفهان به چاپ می رسد. امسال دفترهای هفتم و هشتم از این مجموعه ارزشمند به چاپ رسید که در این جا به معرفی آن ها می پردازیم.

 

میراث حوزه اصفهان

دفتر هفتم

به کوشش محمدجواد نورمحمدی

اصفهان: مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان

چاپ اول بهار 1390

490ص، وزیری

هزار نسخه

هشت هزار تومان.

هفتمین دفتر از میراث حوزه اصفهان این مطالب را در بر می گیرد:

1 اربعین حدیث در شرح چهل حدیث در اصول و فروع دین و اخلاق اسلامی تنها اثر موجود از عالم بزرگوار سده دوازدهم هجری محمد نصیر بن محمد صادق اصفهانی است که بر پایه نسخه خطی کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی و نسخه کتابخانه آستان مقدس حضرت معصومه (س) به دست گروه پژوهشی حضرت آمنه علیها السلام زیر نظر محمد جواد نور محمدی تصحیح شده است.

بیست فصل در تقویم نوشته محمدنصیر بن عبدالله اصفهانی اخترشناس اصفهانی در قرن دوازدهم هجری درباره اصطلاحات نجومی تقویم های فارسی، عربی، رومی و جلالی و ویژگی های سیارات و ستارگان است. تصحیح این کتاب ارزشمند را جناب آقای محمد همایونی بر پایه سه نسخه خطی به انجام رسانده اند.

التعلیقه علی تهذیب الاحکام؛ نوشته های ملا اسماعیل خواجویی بر بحث طلاق تا دیات تهذیب الاحکام اثر شیخ طوسی.

کتابشناسی بهاءالدین محمد حسینی مختاری نائینی مشهور به ملا مختار فراهم آورده حجت الاسلام و المسلمین محمدجواد نورمحمدی.

یک ماه در اصفهان؛ گزارش سفر خاطره انگیز علامه عبدالحسین امینی صاحب الغدیر به دعوت آیت الله حاج آقا حسین خادمی به سال 1376 قمری به اصفهان است. این سفرنامه به قلم جناب آقای فرهنگ نخعی نگاشته شده و به همت حجة الاسلام محمد بیدقی در این جا به چاپ رسیده است.

 

میراث حوزه اصفهان

دفتر هشتم

به کوشش محمدجواد نورمحمدی

اصفهان: مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان

چاپ اول 1390.

646ص، وزیری

هزار نسخه

ده هزار تومان.

هشتمین دفتر از میراث حوزه علمیه اصفهان چهار رساله از دانشمندان اصفهان است:

تعلیقات زبده البیان نوشته محمد بن عبدالفتاح تنکابنی (فاضل سراب)، تحقیق و تصحیح حجه الاسلام و المسلمین مهدی باقری سیانی.

رساله زبده البیان اثر مقدس اردبیلی پیرامون آیات الاحکام است.

فاضل سراب تعلیقاتی بر این اثر مقدس اردبیلی نگاشته که در این رساله برپایه نسخه های خطی موجود در کتابخانه آیت الله مرعشی، کتابخانه وزیری یزد و کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان تصحیح شده است.

هدایه الضبط فی علم الخط؛ نوشته آیت اله ملا حبیب الله کاشانی، تحقیق و تصحیح: عماد جبار کاظم که بر پایه دو نسخه خطی.

رساله طاهریه درباره طهارت خون معصومان (ع)، نوشته عبدالرحیم بن کرم علی پاچناری اصفهانی از بزرگان قرن سیزدهم، تصحیح جویا جهانبخش بر پایه نسخه خطی کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان.

الانوار اللامعه لزوار الجامعه نوشته بهاءالدین محمد بن محمدباقر حسینی نایینی، تصحیح حجت الاسلام محمدجواد نورمحمدی. شرح زیارت جامعه کبیره است که بر پایه نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی در این جا انتشار می یابد.

 اصفهان آنلاین

کیانا محبوب از نقاشان معاصر ایران

$
0
0

کیانا محبوب نقاش، مدرس و هنرمند ایرانی به سال 1359 در اصفهان چشم به جهان گشود.

به سال 1378 وارد دانشکده هنر اصفهان شد و از سال بعد نقاشی را به صورت حرفه ای دنبال کرد. به سال 1383 لیسانس خود را در رشته نقاشی دریافت کرد و پس از این، فوق لیسانس نقاشی را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه هنر تهران پی گرفت. به سال 1386 با ارائه پایان نامه خود با نام بررسی ویژگی های اکسپرسیو (بیانی) در آثار سلطان محمد با راهنمایی دکتر کفشچیان و مشاوره دکتر حسینی راد فوق لیسانس گرفت.

وی هم اکنون مدیریت گروه رشته گرافیک دانشگاه جامع علمی و کاربردی عتیق را در اصفهان برعهده دارد. در کارنامه آموزشی او تدریس در دانشگاه غیر انتفاعی بزرگمهر، دانشگاه آزاد اسلامی نجف آباد، آموزشکده عالی سمیه نجف آباد، دانشگاه علمی کاربردی نقش جهان و هنرستان هنرهای زیبای اصفهان به چشم می خورد.

همکاری با سازمان صدا و سیمای مرکز اصفهان به عنوان کارشناس هنری و طراح دکور، همکاری با کمیته پژوهش دانشگاه هنر اصفهان، عضویت در انجمن نقاشان استان اصفهان، همکاری با آموزش پرورش ناحیه یک اصفهان، طراحی سوال، مصحح نمایشگاهی و برگزاری کنفرانس آموزشی دبیران هنر از فعالیت های او به شمار می رود.

مقالات او نیز در مجله داخلی انجمن نقاشان اصفهان و نشریه هنرهای زیبای دانشگاه تهران به چاپ رسیده است.

آثار خانم کیانامحبوب تاکنون در بیش از بیست نمایشگاه گروهی به نمایش درآمده اند که به مهم ترین آن ها اشاره می کنیم:

نمایشگاه گروهی فلسفه هنر حسین در موزه هنرهای معاصر اصفهان، دست یابی به مقام نخست، 1382.

سومین سالیانه انجمن نقاشان اصفهان، دستیابی به رتبه اول، 1382.

فرهنگ سرای بهمن، تهران، 1383.

نمایشگاه با عنوان همگرایی از سوی سفارت ایتالیا و دریافت لوح سپاس، 1383.

نخستین همایش زنان هنرمند اصفهان، موزه هنرهای معاصر اصفهان، 1384.

گالری لاله، تهران، 1384.

نمایشگاه گروهی گالری هفت ثمر، تهران، 1385.

نمایشگاه گروهی فرایبورگ آلمان با عنوان دهکده جهانی، 1388.

نمایشگاه و فروش بزرگ آثار هنرمندان، تهران، فروردین 1388.

نمایشگاه گروهی انجمن نقاشان اصفهان، خانه نقش، 1390.

او از سال 1382 به ترکیب موادی همچون اکرولیک و آب رنگ روی آورد و تابلوهایی با این رویکرد پدید آورد، سی و سه تابلو از این مجموعه شانزدهم تا بیست و یکم دی ماه 1390 در گالری خانه نقش به نمایش درآمد.

 

 

 

 

 

 

 

 اصفهان آنلاین


آموزش مدیریت پول برای کودکان و نوجوانان

$
0
0

کتاب راهنمای اموزش مدیرت پول برای کودکان و نوجوانان

نویسنده: غلامرضا نصر اصفهانی

ویراستار: نگارنده

تصویرگر: وجیهه پری زنگنه

چاپ نخست: تابستان 1390

شمارگان: ده هزار نسخه

قیمت: دو هزار تومان

 

اگر به درختان نگاه کرده باشی متوجه می شوی که درخت ها پول نمی دهند... مردم برای به دست آوردن پول کار می کنند.

این جملاتی از کتاب مدیریت پول برای کودکان و نوجوانان است.

ما در شرایطی به سر می بریم که رکود اقتصادی سرتاسر جهان را فراگرفته است و از سویی در مدرسه ها نیز خبری از آموزش مالی نیست بنابراین خانواده ها باید دست و آستین بالا بزنند و از دوران کودکی به آموزش مالی فرزندان خود همت گمارند.

کودک باید آماده رویارویی با چالش های مالی پیش رو شود و تمرین هایی برای زندگی آینده انجام دهد.

کتاب پیش رو به همین منظور فراهم آمده است و می کوشد تا کودکان را با شیوه هزینه کردن، کسب درآمد و پس انداز کردن آشنا کند.

کودک با خواندن این کتاب در می یابد که قدرت پول، کسی را ثروتمند نمی کند بلکه تسلط بر آن و قدرت فرد در مدیریت پول و اقتصاد است که انسان ها را ثروتمند می کند.

این کتاب، راهنمای مفیدی است که مدیریت پول را به زبان ساده آموزش می دهد.

آشنایی با اقتصاد.

پول چیست؟

شما تصمیم می گیرید.

پول از کجا آمده است؟

پول من از کجا آمده است (پول توجیبی، هدیه و کارکردن).

قانون پول توجیبی.

پول هفته من از کجا آمده است؟

پول من کجا می رود؟

ردیابی مسیری که پولت را خرج می کنی.

هزینه واقعی چیست؟

بودجه چیست؟

برگه بودجه هفتگی.

پس انداز.

راه های محافظت از پول.

برنامه ات چیست؟

و یادگیری برای کسب درآمد، شماری از عنوان های کتاب هستند.

در پایان، پس از واژه نامه و جدول، گواهی دوره مدیریت پول دیده می شود که والدین آن را برای فرندشان امضا می کنند.

 

 اصفهان آنلاین

--- Article Removed ---

$
0
0
***
***
*** RSSing Note: Article removed by member request. ***
***

ترجمه اشعار حافظ به انگلیسی

$
0
0

اشعار حافظ شیرازی به هر زبانی که ترجمه شوند باز زیبا و شورانگیزند. امروز ترجمه اشعار حافظ به انگلیسی را برای شما گذاشتیم تا دانلود کنید و برای دوستانتان که زبان فارسی نمی دانند ارسال کنید. خودتان نیز برای تقویت زبان انگلیسی می توانید از آن بهره گیرید. دکتر بهروز همایون فر زحمت گردآوری و ویرایش این ترجمه را کشیده است.

دانلود ترجمه غزلیات حافظ شیرازی به انگلیسی، ش 2

دانلود ترجمه غزلهای حافظ شیرازی به زبان انگلیسی، ش 1

اصفهان آنلاین

دیدار با امین پناهی

$
0
0

امین پناهی نوازنده، نمایش نامه نویس و بازیگر تئاتر ایران به سال 1369 در اصفهان چشم به جهان گشود.

پس از دریافت دیپلم برق صنعتی مدتی به تحصیل در کارگردانی تئاتر در دانشگاه آزاد تهران دل سپرد ولی آن را رها کرد و بازیگری تئاتر را به صورت تجربی در تهران دنبال کرد.

فعالیت هنری او به صورت حرفه ای به سال 1383 با بازی در نمایش جواهر ترشی به کارگردانی سعید امیرکلاهی در تهران آغاز شد.

آن گاه در اصفهان با پویان عطایی آشنایی یافت و به همکاری با گروه میعاد جوان روی آورد.

به خاطر گروه تصمیم به یادگیری موسیقی گرفت، چنان که اکنون توانایی نواختن بیست و چهار ساز گوناگون را دارد ولی ساز تخصصی او سنتور است.

از سال 1386 نمایش نامه هایی را به نگارش درآورد که ازجمله می توان به دایره وارونه و نگاه تو اشاره کرد؛ البته هیچ یک از آن ها اجرا نشده است. نمایش نامه های او اجتماعی هستند و در تمامی آن ها مقوله مرگ به چشم می خورد.

بازی در نمایش های نگاهی از پشت پنجره، رهایی از ظلمت، ترانه ای برای آیدا و تصمیم قشنگ توی کتاب، بازی در نمایش های خیابانی کولاک به کارگردانی پویان عطایی، سیزده، برزخی و یک فیلم خشن، دستیار کارگردانی نمایش های قدم اول، عوضی و باران که بیاید با هم خیس می شویم و تهیه موسیقی برای نمایش های نگاهی از پشت پنجره، تصمیم قشنگ توی کتاب بچه ها، خط سرخ، ترانه ای برای آیدا و باران که بیاید با هم خیس می شویم از آثار او است.

 اصفهان آن لاین

نقد جدایی نادر از سیمین

$
0
0

جدائی نادر از سیمین از پرافتخارترین و دوست داشتنی ترین فیلمهای ایرانی، اثر اصغر فرهادی سینماگر اصفهانی است.

فیلم شاید اثری خسته کننده در نظر آید، و شگفتی شماری را برای موفقیت هایش برانگیزد، یکی از بچه ها می گفت وقتی فیلم را در سینما دیدم دلم می خواست کفشم را در بیاورم و به پرده سینما بکوبم، هنرپیشه ها همه اش داد می کشیدند و با هم دست به یقه می شدند. به راستی موفقیت جدایی نادرازسیمین در چیست؟ این فیلم برای چه جایزه می گیرد؟ آیا چون سیاسی است و یا چون نشان دهنده فقر و بدبختی در جامعه ایران است و سیاه نمایی می کند، این گونه در جشنواره های خارجی خوش می درخشد؟

جدایی نادر از سیمین به واقع هیچ یک از این ها نیست، بلکه فیلمی است درباره اخلاق و انسانیت. آری فیلم درباره اخلاق است با این حال در سرتاسر فیلم، کارگردان جفت پا به میان نمی پرد و قضاوت نمی کند.

آدم های داستان، هر کدام فرصت کافی برای عرض اندام و دفاع از اعمال خود پیدا می کنند. اگر پدر خانواده دروغی می گوید دلیلی دارد و اگر فرزند خانواده در جایی که باید زبان بگشاید و سخنی بر زبان جاری کند سکوت پیشه می کند بی دلیل نیست.

آدم ها میان خوب و بد در نوسان هستند، همان گونه که آدم خوب و بد وجود ندارد، کارهای این ها نیز همه سرتاپا خوب یا بد نیست، هرکدام ممکن است اشتباه هایی صورت دهند ولی باز فرصت هست تا جبران کنند.

سیمین خانم، می خواهد به خارج از کشور برود ولی نادر حاضر نیست پدر پیرش را رها کند. بنابراین سیمین درخواست طلاق می کند و به خانه مادرش می رود، نادر مرد خانه زیر فشار قرار می گیرد و در پی کسی می افتد که بتواند از پدر پیرش نگاه داری کند. پیدا است هنگامی که زن و شوهر توان تعامل با یکدیگر را ندارند، اعتماد بر بیگانه ای داشتن بسی دشوارتر است. راضیه خانمی است که برای این کار مراجعه می کند. او شوهری به نام حجت دارد که راضی به کار او در خانه غریبه و تنها ماندن با آدم نامحرم نیست.

روزی نادر زودتر از موعد از سر کار باز می گردد و می بیند که دست پدرش به تخت بسته شده و بر زمین افتاده است. نگران و عصبی می شود. راضیه در این زمان باز می گردد. دعوایی سخت روی می دهد، راضیه خانه را ترک کرده و دست پدر پیر نادر را که بیماری آلزایمر دارد بر تخت بسته است، آیا او چند بار چنین کاری را تکرار کرده است؟

در این زمان نادر متوجه مساله دیگری می شود. مقداری پول از کشو ناپدید شده است، مقدار پول برابر با دستمزد راضیه است، این گونه به ذهن می رسد که راضیه خود دستمزدش را برداشته است. راضیه متهم به دزدی نیز می شود البته تماشاگر می داند که این پول را سیمین از کشو برداشته است، ترمه دختر خانواده، این را می داند ولی هیچ نمی گوید تا راضیه گناه کار هرچه زودتر از زندگی آن ها بیرون برود و شکاف میان پدر و مادر نیز بیش از این نشود.

تماشاگر باید به یاد آورد که سیمین این پول را برداشته بود و از این جا در می یابد که باید روابط میان شخصیت را به دقت دنبال کند و رویدادها را به دقت پی گیر باشد تا چیزی از دستش در نرود. این جا روابط است که همه داستان را می سازد و اگر چیزی از دست برود دیگر فهم ادامه فیلم امکان پذیر نیست.

ما چیزی از گذشته قهرمان های فیلم نمی دانیم، ین که چرا سیمین و نادر می خواهند از هم جدا بشوند، پدر نادر که بوده و... هیچ فلاش بکی در کار نیست و هیچ سابقه ای ارائه نمی شود، کارگردان این ها را در چارچوب فیلم خود در این بازه مشخص که زمان خاصی هم نیست گرفتار کرده است. پس باید از همین تصویرهایی که ارائه می شود بهره کافی را ببریم.

راضیه با خشونت از خانه بیرون رانده می شود. این برای راضیه بسیار دردناک است زنی که بدون اجازه همسرش به این کار با دستمزد نه چندان بالا روی آورده به دزدی نیز متهم می شود.

دادگاه، نادر را احضار می کند، راضیه ادعا می کند که در جریان درگیری با نادر، فرزندش سقط شده است. آری او باردار بوده است و نادر متهم به قتل می شود. نادر نیز ماجرای آسیب دیدن پدرش را برملا می کند و به صورت متقابل از راضیه شاکی می شود. نادر ادعا می کند که نمی دانسته راضیه باردار بوده و حال آن که می دانسته و در واقع این دروغی بزرگ است. ولی یک مساله اخلاقی پیش می آید. او به طور اتفاقی شنیده است که او باردار است و در آن لحظه درگیری هم به کلی نمی دانسته که او حامله است و از سوی دیگر اگر بگوید می دانسته گرفتاری شدیدی پیدا می کند و به زندان می افتد، آیا بر سر پدر و دخترش در نبودش چه خواهد آمد؟

اما ترمه، پدر را به چالش می کشد و سرانجام نادر در برابر ترمه اعتراف می کند که از این موضوع آگاهی داشته است. ماموران تحقیق به منزل آن ها می آیند. راضیه چگونه پرتاب شده و چگونه آسیب دیده است؟ فروافتادن او در پله ها از ضربه نادر کمی اغراق آمیز به نظر می رسد ولی نادر آیا بازهم در این باره نمی خواهد راست نمایی کند؟

ضمانت کلمه ای عربی است و برابر نهاده فارسی گارانتی نمی تواند باشد، نادر به دخترش ترمه اصرار می کند که باید حرف درست را بنویسد حتی اگر معلم خلاف آن را گفته باشد و حتی اگر نمره نگیرد، باز ضمانت، فارسی گارنتی نیست. حال آیا نادر که جویای حقیقت است و دخترش را این گونه تربیت می کند، برای اثبات مدعای خود دست به هرکاری خواهد زد؟

مادر زن نادر، برای بیرون آمدن نادر از بازداشتگاه سند می گذارد. نادر پدرش را به پزشکی قانونی می برد تا آسیب هایی را که به او وارد شده است به ثبت برساند. ولی آیا این ها پیش از درگیری با راضیه بود یا بعد از آن؟ بنابراین در میانه کار منصرف می شود. اما به طور قطع پدرش پیش از این چند کلامی هرچند پرت و پلا می گفت و حال هیچ نمی گوید و این در پزشکی قانونی ثابت شدنی نیست. نادر دلش به همان چند کلمه ای بوده که پدرش بر زبان می رانده است.

حجت آن قدر خشمگین است که چیزی جلودارش نیست، معلم خصوصی ترمه شهادت می دهد که نادر در آشپزخانه بوده و نشنیده است که راضیه باردار است. حجت پا پی او می شود و این تنها شاهد ماجرا شهادت خود را پس می گیرد.

ما دو خانواده را می بینیم یکی خانواده نادر که از طبقه متوسط هستند و دستشان به دهانشان می رسد. خانه ای دارند و اتومبیلی و می توانند برای فرزندشان معلم خصوصی بگیرند و خانواده حجت که در فقر مطلق به سر می برند و تا خرخره زیر بار قرض فرو رفته اند.

آیا طبقه مرفه جامعه از طبقه فقیر بهره کشی می کند؟ و بعد هم فرزند آن ها را سقط می کند و حاضر نیست خون بهایی بپردازد؟

در کتاب تاریخ ترمه آمده است که مردم در زمان ساسانیان به دو طبقه اشراف و مردم عادی تقسیم می شدند. حجت نیز مرتب ادعا می کند که شما برای ما ارزش قائل نیستید و جان ما بدبخت بیچاره ها ارزش ندارد.

ولی می بینیم که هر دوی این خانواده ها مشکل دارند، پول باعث نمی شود که سیمین و نادر زندگی خوبی داشته باشند حتی سیمین می خواهد طلاق بگیرد و به خارج از کشور برود.

ما حدس می زنیم که نادر گناه کار نباشد ولی راضیه پیش تر سابقه سقط جنین ندارد و با شوهرش نیز دعوا نکرده است.

حجت به مدرسه ترمه می رود و آبرویش را می برد. حالا بچه ها پدر ترمه را یک قاتل می دانند. سیمین قرار می گذارد که پولی به راضیه و حجت بدهد تا آن ها دست از سرشان بردارند ولی همین پول دادن یعنی پذیرفتن اتهام. حجت بسیار به این پول نیاز دارد چون طلب کارانی دارد که او را به زندان افکنده اند. بنابراین درد او تنها از دست دادن بچه و دل سوزی به خاطر از دست رفتن یک انسان نیست.

در لحظه نهایی که نادر به این کار رضا می دهد راضیه آشکارا می گوید که بچه اش سقط شده ولی نه بر اثر درگیری با نادر که بر اثر تصادف. روزی پدر نادر به خیابان رفته بود و در دنبال کردن او، با اتومبیلی تصادف می کند. این جا می بینیم که اعتقادات مذهبی راضیه به یاری او می آیند. وی برای دست زدن به پدر نادر که پیرمردی مسن است به خود اجازه نمی داد و از روی اضطرار دست به چنین کاری زد، حال چگونه حاضر باشد که مال حرام در زندگی اش راه یابد. بر سر دختربچه او چه خواهد آمد؟

می بینیم که فرهنگ نادر و مذهب راضیه که دو طرف اصلی دعوا هستند به آن دو اجازه نمی دهد که هر کاری را انجام دهند و هنوز موانعی اخلاقی برای کار خلاف در درون انسان ها وجود دارد ولی ای کاش این ماجرا از همان ابتدا رقم نمی خورد و یا در جایی با گفت و گو حل می شد و این قدر کش پیدا نمی کرد. به هرحال در مسیر حفظ پدر نادر است که بچه راضیه سقط می شود و او شاید اگر این را به نادر می گفت پول خوبی به دست می آورد که حلال بود و نیازی به دادگاه و پلیس نیز نداشت.

سرانجام نادر و سیمین به دادگاه می روند و طلاق خود را پس می گیرند. قاضی از ترمه می خواهد که خود انتخاب کند: نزد پدر خواهد ماند یا نزد مادر و این جا فیلم به پایان می رسد بدون این که ما از انتخاب ترمه آگاه شویم که اگر بشویم باز کفه ترازو به نفع دیگری بالا خواهد آمد و بر قضاوت ما صحه خواهد گذاشت و این خلاف رویه کارگردان در سرتاسر فیلم است.

این ماجرا نشان می دهد که انسان های مدرن ما در دل شهری که پایتخت است برای حل مشکلات خود حاضر به گفت و گو نیستند.

ما شخصیت های حاضر در فیلم را هیچ گاه تنها نمی بینیم، همواره در کنار یک یا چند تن دیگر هستند و این نشان می دهد که انسان در این قرن بدون جمع معنا ندارد و بدون مشارکت و تعامل با دیگران نمی تواند به اهداف خود دست یابد ولی چه می شود کرد که شریکی در این میان دیده نمی شود. تنهایی نیز کاری به پیش نمی رود. زندگی ما مدرن شده ولی روابط و خلقیات ما تفاوت چندانی با دوران غارنشینی ندارد.

فیلم ما یک فیلم اخلاقی و بر ضد دروغ است، گاه دروغ هایی گفته می شود، ولی اثر آن به خوبی در روابط بعدی به چشم می خورد. این دروغ های مصلحتی می رود که به یک فاجعه بزرگ و جبران ناپذیر تبدیل شود.

مشکل اخلاقی و مساله بزرگ انسانی در جامعه نیز همین است. آیا رهایی از یک بحران و دوری از تنش به ما اجازه می دهد که از دایره اخلاق بیرون برویم و دروغی بگوییم؟ به ویژه این که اگر راست بگوییم بر بحران دامن زده می شود و عمق قاجعه بیشتر می شود، پس دروغی بگوییم و خلاص شویم. جدایی نادر ازسیمین می گوید که چنین نیست و راست گویی تنها راه نجات است.

پنهان کاری و دادن اطلاعات قطره ای به مخاطب از ویژگی های انسان امروز است که در فیلم های دیگر فرهادی نیز شاهد آن هستیم، راضیه خانم حاضر نیست راست و حسینی بنشیند و شرایط را برای کارفرمایش توضیح دهد، حجت فقط داد می کشد و نادر نیز برای قاض،ی تنها مقداری از ماجرا را شرح می دهد.

ترمه که می بیند سکوتش چه دعوایی بین پدر و راضیه پیش آورده است حتی تا پایان فیلم نیز نمی گوید که راضیه دزدی نکرد. هدف او بازگشت مادرش سیمین به خانه است، به خیالش اگر راضیه برود پدر ناتوان می شود و مادرش را باز می گرداند. ترمه در دادگاه نیز به نفع پدرش شهادت می دهد و حال آن که پدرش از او چنین درخواستی ندارد.

همین پنهان کاری و در اختیار گذاشتن حد اقل اطلاعات باعث می آید که طرف مقابل، باقی اطلاعات را از دیگران به دست آورد و برای تکمیل پازل آگاهی های خود به حدس و گمان روی آورد. ولی اطلاعات پیشین و اطلاعات فعلی با یکدیگر همخوانی ندارد، پس به نظر می رسد که طرف مقابل، به ما دروغ گفته است و این باز ما را تحریک می کند که اطلاعات درست را به دست آوریم. این روش برخورد باعث می آید که بر دیگری اعتماد نداشته باشیم و تمام سخنان دیگران را دروغ پنداریم و می بینید که همین دروغ چه آسان تمام نظام تعاملی جامعه را ویران می کند. دروغ های کوچک ضربات بزرگی بر پیکره اخلاقی جامعه وارد می آورند و در واقع دروغ، ضد اخلاقی ترین کاری است که یک انسان می تواند انجام دهد.

رابطه ای که از ابتدا بر مبنای نادرست گذاشته شود سرانجام به جایی درستی نمی انجامد و به فاجعه ختم می شود.

مثلا این راضیه خانم که باردار است و از سویی همسری غیرتی همچون حجت دارد و به کار او در خانه نامحرم راضی نیست نباید به هیچ قیمتی استخدام شود، ولو برای چند روز. این سرهم بندی و پشت هم اندازی است که فاجعه ها را به روی یکدیگر انبار می کند و رویدادهای تلخ تری را رقم می زند. نادر و سیمین پایشان به دادگاه باز می شود. راضیه و نادر که نمی توانند مشکل پیش آمده را با گفت و گو حل و فصل کنند به دادگاه و زندان کشیده می شوند.

هنگامی که تعمال نباشد تقابل جانشین آن می شود، ما می بینیم که راضیه از نادر شکایت می کند، نادر نیز به ناچار از او شاکی می شود.

نادر از اثبات آسیب های پدرش در پزشکی قانونی منصرف می شود و راضیه نیز دست بر می دارد. این دو واقعه بدون هماهنگی روی می دهد، یعنی هنگامی که تقابل فروکش می کند خود به خود تعامل جای گزین می شود.

 اصفهان آن لاین

دیدار با پویا زمانیان

$
0
0

خانم پویا زمانیان عکاس، فیلمساز، کارگردان و هنرمند ایرانی در نجف آباد اصفهان چشم به جهان گشود.

از دوران راهنمایی به کار نمایش و تئاتر علاقه پیدا کرد. بنابراین به تجربه هایی در زمینه تئاتر دست زد ولی چون امکانات تئاتر را اندک یافت به سینما روی آورد. در دوره های انجمن سینمای جوان شرکت جست و مستند گوچه بیست و سه، تجربه نخست خود را به سال 1381 در همین انجمن فراهم آورد. فیلم مستند زیر و رو را به سال 1382 برای دانشگاه پیام نور ساخت و سپس فیلم داستانی آواز نقاشی را کارگردانی کرد.

به سال 1383 وارد دانشگاه هنر تهران شد و رشته فیلم برداری سینما را پی گرفت. پروژه او عدالت نام داشت که یک کار انیمیشین با تکنیک پیکسلیشین و عکس های سیلوئت بود. رشته فیلم برداری، تجربه هایی در زمینه تصویر برایش فراهم آورد بنابراین به سال 1388 کارشناسی ارشد را در رشته عکاسی دنبال کرد.

او به سال 1390 با ارائه پایان نامه خود با نام جایگاه عکس در تاریخ ثبت و نمایش حرکت به راهنمایی دکتر سیدجواد سلیمی فوق لیسانس گرفت.

نخستین نمایشگاه عکس های او روز یک شنبه بیست و پنجم دی ماه 1390 در نگارخانه کوثر اصفهان گشایش یافت. در این نمایشگاه بیست تابلوی عکس او با تجربه هایی گرافیکی به نمایش درآمد.

از برنامه آینده اش که جویا می شوم می گوید که دوست دارد فیلم و انیمیشین را ادامه دهد.

او تدریس در رشته عکاسی در دانشگاه پیام نور اصفهان را از امسال آغاز کرده و مقالاتش در مجله عکاسی خلاق و نشریه عکس انتشار یافته است.

 

 اضفهان آنلاین

هنرمندان ژاپنی در اصفهان

$
0
0

هفته فرهنگی ژاپن عصر روز چهارشنبه بیست و هشتم دی ماه در موزه هنرهای معاصر اصفهان گشایش یافت. این نمایشگاه تا سی ام دی ماه ادامه خواهد داشت و پس از آن پنجم تا نهم بهمن ماه در تهران برپا خواهد شد.

تا کنون چندین هفته فرهنگی در ایران برپا شده ولی این، نخستین هفته فرهنگی ژاپن در بیرون از تهران است. امید داریم که خروجی این برنامه، ارتباط هنرمندان ژاپنی و اصفهانی باشد و اصفهان با یکی از شهرهای ژاپن خواهرخوانده شود.

آقایان کاوه، بصیری، محمدحسین خزاعی، مسعود نیک آیین و کوییچی ناکائو دبیر اول سفارت ژاپن در ایران در برپایی این مراسم نقش بسیار داشتند.

در مراسم افتتاحیه، نخست آقای کین ایچی کومانو سفیر ژاپن در ایران به زبان فارسی سخن گفت. او گفت که در سونامی ژاپن، ایرانی ها و به ویژه اصفهانی های عزیز کمک بسیار رساندند و به ما تسلی خاطر دادند. ما اصفهانی ها را دوست خود می دانیم بنابراین می خواهیم دوستان اصفهانی را با فرهنگ سنتی ژاپن آشنا کنیم. چنین تبادل فرهنگی، زمینه ای بسیار غنی برای گسترش تفاهم فرهنگی میان ایران و ژاپن فراهم می آورد.

ما در واقع با این جشن فرهنگ و هنر می خواهیم از مردم اصفهان برای چنان کار انسان دوستانه ای سپاس گزاری کنیم.

پس از این، آقای دکتر علیرضا ذاکر اصفهانی استاندار اصفهان به ایراد سخن پرداخت. او گفت: مردم شناخت خوبی از فرهنگ ژاپن دارند حتی عوام ما دست کم اوشین را می شناسند (خنده حضار) و لوازم خانگی ژاپنی در خانه همه ما دیده می شود.

ما می خواهیم هفته فرهنگ اصفهان را در ژاپن داشته باشیم و برای این کار، شهر کیوتو (京都市) را پیشنهاد کرده ایم. دوست داریم فرصتی را در خدمت تورلیدرها باشیم تا هویت و تاریخ اصفهان را معرفی کنیم.

در اصفهان، صرف نظر از جاذبه های زیبای آن، آن چه مهم است آن نگاهی است که در بستر آن این فضا را آفریده اند. ما در پی بازشناسی آن جلا و ارزش هستیم.

وجه اشتراک ها فراوان است، ژاپن نیز همچون ایران ریشه در عمق تاریخ خود دارد. روابط ما با آن ها عمیق و دیرپا بوده است و اگر خدا بخواهد ادامه خواهد داشت. ادامه روابط، همت می خواهد، پشتوانه اش نیز خود ماها هستیم.

هنرمندان ما وقایع فرهنگی ژاپن را پی گیر باشند و ما هم از هنرمندان ژاپنی دعوت می کنیم که باز به اصفهان سفر کنند، ان شاء الله دعوت ما را اجابت خواهند کرد.

پس از این، خلاصه سخنان استاندار اصفهان به زبان ژاپنی ارائه شد.

آن گاه آقای تحویلپور معاون فرهنگی شهردار اصفهان پشت تریبون قرار گرفت و از سوی رییس شورای شهر و شهردار اصفهان به مهمانان ژاپنی خوش آمد گفت.

در این جا کاستی ها بیش از پیش در برابر چشم حاضران قرار گرفت. مردم انتظار داشتند که دست کم خود شهردار در این جلسه حضور به هم رساند. چینش صندلی ها و تزیین سالن مراسم به هیچ روی برازنده اصفهان نبود. سفیر ژاپن این شعر سعدی را چقدر زیبا خواند:

بنی آدم اعضای یکدیگرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

و گفت که مردم اصفهان در سونامی ژاپن به این شعر سعدی اقتدا کردند. ولی سوگمندانه معاون فرهنگی شهردار اصفهان به اشتباه این دو بیت مشهور حافظ را به سعدی نسبت داد:

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا

بگذریم، پس از این، آقای شیگه نوبو موریاما واشیگنور معاون فرهنگی کانون کون ئن در جایگاه قرار گرفت و به فارسی سلام و علیک و احوال پرسی کرد. او ابتدا هفت هنرمند ژاپنی حاضر در جلسه را معرفی کرد. آن گاه از این که رییس موسسه به دلیل کسالت و مشکل جسمی و سن بالا نتوانسته است بیاید عذر خواست. سپس پیام هیساکو اوکادا رییس کانون را برای ما خواند.

گروه هنری گون ئن به معنای شعله است و قدمتی پنجاه ساله دارد. هنرمندان این گروه، کارهای خود را بر پایه اصلاح و بازنگری مداوم مبتنی بر اندیشه انجام می دهند.

سپس مراسم به انجام رسید و حاضران برای دیدن نمایشگاه به سوی گالری های موزه روانه شدند.

هنرمندان ژاپنی مسافت بیش از ده هزار کیلومتر را از ژاپن به دوبی و از آن جا به تهران و اصفهان طی کرده بودند تا در این مراسم حاضر شوند. این نشان داد که فاصله جغرافیایی اصفهان و ژاپن به هیچ روی مانع از تبادل فرهنگ و هنر نیست، چنان که حافظ می فرماید:

گرچه دوریم به یاد تو قدح می نوشیم

بعد منزل نبود در سفر روحانی

در نمایشگاه، آثار پنجاه و یک نفر از هنرمندان ژاپنی در گالری یک به نمایش درآمده بود. شماری از تابلوها بدون لیبل بودند.

یکی از تابلوهای ژاپنی ها مینیاتوری بسیار شبیه به آثار ما ایرانی ها بود بازدیدکننده ها به طنز می گفتند این تابلو اثر گوشی موشی فرشچیان است!

در این جا به نام شماری از هنرمندان، عنوان و تکنیک تابلوها اشاره می کنیم:

کیوکدا، بهار، زمستان 2011، پارچه رنگ کرده.

کنجی میزو کامی، مسافر زمان، رنگ و روغن.

شیگنویو مورییامو، یازده مارس، نت گریه شدید از غضه، ترکیب مواد.

یوسی یوکی ساتو، بدون منشا و تصور.

تاکاهاشی ایکاوو، اثر ناخن، رنگ و روغن.

آکیدا یامازاکی، آزومینو از نگاهی دور، رنگ و روغن.

یوکی یومنو، خانه منطقه شمال ژاپن، رنگ و روغن.

یوریکو اتسوکی، بعدازظهر، پارچه رنگ کرده.

سومیکو ایگاوا، پارچه رنگ آمیزی شده با رنگ طبیعی.

تاکاشی میموری، بندر، رنگ و روغن.

یاتاکا کوریهارا، گل سرخ، رنگ روغن.

فومیکو اینو، وقت سکوت، رنگ روغن.

کنجی آرای، دختر کم رو، کنده کاری.

نوبوکو بابا، توفان آبی رنگ، سفال.

میزوهو توزوکا، بشقاب یامابوشی، سفال.

یاسوا واودا، پیوند دوستی، عکاسی.

یاسوکو هنمی، رته جنگل بامبو، نقاشی سنگی.

سین ای آگاری، سکوت، چاپ سنگی.

هیساکو اکادا، سبز پررنگ، رنگ روغن.

ساداکوها سگاو، رحم، هنر عروسکی.

هیدکی ناراهارا، بدون شرح، رنگ روغن.

سیگرو اکا بایاشی، زمستان اوکونیکو، رنگ روغن.

تامی کوز، تیراندازی، رنگ روغن.

ما سوتمو ازاوا، در کنار خواب، رنگ روغن.

ماسایوکی فوجی وارا، شهرک نومی ساوا در شهر نامبو (استان یاماناشی)، رنگ روغن.

میه سومیه، به سوی فردا، گل (خاک کوزه گری).

تاکاشی کدایرا، کندن، ترکیب مواد.

هیساکو کانادا، منظره پاییز شینانو، رنگ روغن.

یاساتسی آلزاوا، رقص سایه زمستان.

میکیو ایدی، میکو، رنگ روغن.

سومیکو ناکانو، تکان خوردن.

توشیو ماتسوهیمه، شامگاه کلیسای بزرگ نیویورک، رنگ روغن.

کامزو ماچیدا، مسجد آبی رنگ ترکیه، رنگ روغن.

شینزیو هیروشی، واحه در شهر، عکاسی.

یوکو اتا، عروسک دختر.

کیکیو اکاموتو، عروسک پسر، گل (خاک کوزه گری).

سایومی ادو، موجودی که آواز می خواند، رنگ روغن.

ماساهیرو یاگی، کوه فوجی با رعد و برق، رنگ روغن.

هیروشی ایشی، ساکن، رنگ روغن.

کیکو اینیاما، مراسم چای، رنگ روغن.

جونکو ساتو، پل کاتسوروکی (توکیو)، رنگ روغن.

نوبورو ساکوما، دهکده کوهستانی در ماه، جوانه برنج، رنگ روغن.

کونیهکو ایکموتو، ساکن بر تجهیزات ماهیگیری، رنگ روغن.

جی یونکو کیتاگاوا، حقیقت 2، رنگ روغن.

ماساکازو ساتو، ترکیبات آسمان، رنگ روغن.

توموکو ماکاپی، رنگ شامگاهی بندری، رنگ روغن.

در گالری دو و سه نیز نقاشی کودکان ژاپن درباره زلزله ژاپن و عکس های سونامی به نمایش درآمد. نقاشی بچه ها با توضیحاتی همراه بود. امید به آینده، ژاپن در ده سال دیگر و همبستگی کشورها و ملت ها در کمک به آسیب دیدگان سونامی ژاپن موضوعی مشترکی بود که در نقاشی ها به چشم می خورد.

در همین جا سادو یا مراسم سنتی چای (茶道) برگزار شد.

آن ها آب را جوش می آورند. آن گاه یک ملاقه آب بر می دارند و داخل پیاله می ریزند و دور می گردانند و آن را دور می ریزند. سپس چای سبز را که پیش تر پودر کرده اند داخل پیاله می ریزند. بعد بین آن شیار می دهند. سپس یک ملاقه آب جوش برمی دارند و مقداری از آن را روی چای سبز می ریزند و باقی آب را به ظرف اصلی باز می گرداند. بعد با حرکت های عمودی ابزار مخصوص، آب و چای را با هم مخلوط می کنند. پس از این، پیاله را از سمتی که تمیزتر است جلوی مهمان می گذارند. مهمان پیاله را بر می دارد و تنها یا به همراه شیرینی می نوشد.

روز نخست نمایشگاه این گونه به پایان رسید. در راه بازگشت با خود می اندیشیدم با این که تبلیغات اندکی صورت پذیرفته بود، ولی استقبال مردم اصفهان از این نمایشگاه بسیار خوب بود و به راستی نشان داد که هم دلی از هم زبانی بهتر است.

 

 

 اصفهان آن لاین


دیدنی های بندر لافت

$
0
0

چاه های طلا (تل آو): در قدیم این جا به تعداد روزهای سال، چاه بوده است و هر روز از یک چاه آب بر می داشته اند. اکنون بیست چاه بیشتر برجای نمانده. مسجد جامع اهل سنت در پایین قرار دارد و نماز جمعه همین جا خوانده می شود.

مردم کنار چاه ها قربانی می کنند. درختی کهن سال نیز به چشم می خورد که با پارچه های سبز بر آن دخیل می بندند. مردم بر این هستند که درخت نیاز از آب چاه حفاظت می کند.

از کنار چاه ها که روستای لافت را بنگرید، نمای روستا را می بینید و خانه های قدیمی را که بادگیر دارند.

قلعه نادری پشت چاه های طلا است. دژ نادرشاهی بر پایه های قلعه ای باستانی از دوران پیش از اسلام بنا شده است. این قلعه یک بارو، چهار برج و یک دروازه داشته است.

خانه فرهنگ در پایین چاه های طلا است و در کنار دریا کارگاه لنج سازی دیده می شود.

بقعه پیر مقدس در جزیره ای میان آب قرار دارد و باید با قایق به آن جا رفت.

مردم جنوب ایران به آب انبار برکه می گویند. برکه لافت بزرگ ترین آب انبار جنوب ایران است. این برکه چهار صد سال قدمت، ده متر طول و دهانه ای به قطر دوازده متر دارد.

 اصفهان آنلاین

نمایشگاه هنر چرم

$
0
0

این روزها نمایشگاه صنایع دستی چهارفصل در گالری های یک و دو و سه کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برپا شده است و گروه های پاسارگاد، شایان و یکتا آثار بی مانند خود را به نمایش گذاشته اند.

خانم سیمین تارازی فراهم آورنده آثار گروه شایان و محمدرضا شیرانی سرپرست گروه پاسارگاد است.

آقای شیرانی می گوید: من متولد 1357 در اصفهان هستم. همه این ها کارها که می بینید کار دست است، البته چون چرم کلفت است آن را پرس می کنیم و بعد می خیسانیم تا آماده کار شود. من کار را یک سال پیش نزد سعید رجایی آغاز کردم.

محمد رضا شیرانی این نمایشگاه ها را در کارنامه خود دارد:

نمایشگاه با چرم مهربان باشیم، شهریور 1390.

نمایشگاه شیراز، آذر 1390.

نمایشگاه جهاد کشاورزی، دی 1390.

در غرفه دیگر، صنایع دستی ظریفی به چشم می خورد. خالق آثار چوبی این غرفه آقای مهدی اسدزاده اصفهانی متولد 1332 در اصفهان است.

او می گوید: خاتم کاری را از چهل و پنج سال پیش آغاز کردم.

قاب آینه را از دبیرستان در کلاس های کاردستی فراگرفتم. به مشبک علاقه پیدا کردم و از مشبک بود که عاشق صنایع دستی شدم و تاکنون در زمینه طراحی و اجرای صنایع دستی به ویژه خاتم، چوب، معرق و الوان کاری فعالیت دارم.

از سال 1365 معرق تلفیقی را آغاز کردم. معرق را به صورت تلفیقی کار می کنم نه به صورت پازلی، در معرق تلفیقی سرعت و دقت بیشتر است. چهارده سال کسی راز کارم را نمی دانست ولی کم کاری کردم و فروشنده ها کار را به تولیدکننده های دیگر سفارش دادند و آن ها با تلاش، به اسرار این کار پی بردند.

بیشتر کارهای خاتم را خودم انجام می دهم ولی گاه از کسانی که مورد اطمینانم هستند نیز کمک می گیرم.

ساخت آینه قلبی یا آینه شاخدار از زمان صفویه در اصفهان سابقه دارد. بازشدن درهای قاب به صورت کنگره، رازی دارد که همه نمی توانند به سرعت انجام دهند و وقت زیادی از آن ها می گیرد.

 

خانم مهشید جوادی خالق نقشه فرش های این غرفه است. او در زاهدان چشم به جهان گشود. از نوجوانی به ادبیات علاقه داشت و داستان های کوتاه او در جشنواره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رتبه کشوری به دست آورد.

آن گاه کارشناسی فرش را از دانشگاه هنر زاهدان دریافت کرد. آقایان علی خلیقی و جعفرقلی دادخواه از مشهورترین استادان او بودند. جوادی به سال 1387 به اصفهان مهاجرت کرد و هم اکنون در این شهر اقامت دارد.

وی در سال های 1386 و 1387 در جشنواره استانی فرش به عنوان طراح برتر شناخته شد. او کار فرش ماشینی را با نرم افزار و طراحی و آموزش این رشته دنبال می کند.

 

یکی از هنرمندان دیگر این غرفه خانم سمیرا وزیری است. او در اصفهان چشم به جهان گشود. دیپلم گرافیک را از هنرستان غیرانتفاعی نیک اندوز دریافت کرد. آن گاه رشته کامپیوتر را در دانشگاه آزاد کاشان پی گرفت که ناتمام ماند.

از سال 1384 در یک پروژه گرافیکی که تلفیقی از خاتم بود با خاتم کاری آشنا شد و آن را فراگرفت. او از آن زمان تاکنون سرگرم خاتم کاری است.

 

اما آثار خاتم این غرفه، بسیار چشم نواز است. آفریننده این ها کسی نیست جز استاد داوود سیفی. او به سال 1340 در اصفهان چشم به جهان گشود و از هشت سالگی به خاتم سازی و خاتم کاری روی آورد.

در رشته خاتم سازی از محمد شهابی، سیدرسول غلامی و حسین شهابی و در رشته خاتمکاری از استاد عباس خاتمی فرد و استاد حسین خاتمی فرد بهره برد.

به سال 1380 به کار حجم و تولید آثار خاتم توخالی با چوب پرداخت.

 

 

 اصفهان آنلاین

مامان بهروز منو زد

$
0
0

مامان بهروز منو زد یا راز موفقیت به کارگردانی عباس مرادیان در سینما سوره و سینما ایران اصفهان روی صحنه رفت.

عباس مرادیان نویسنده و کارگردان سینمای ایران به سال 1348 چشم به جهان گشود. از سال 1365 چندین فیلم نامه را به رشته تحریر کشید. در کارنامه او کارگردانی چهار مجموعه تلویزیونی دیده می شود.

فیلم دلقک ها و مامان بهروز منو زد به سال 1389 دو اثر سینمایی او به شمار می روند.

مامان بهروزمنوزد، برگزیده جشنواره کودک و نوجوان شد.

علیرضا مظفری در نقش بهروز، رضا ناجی در نقش پدر بهروز، فلور نظری، کاظم افرندنیا، کیانوش گرامی در نقش مدیر باشگاه، حمید لولایی در نقش همسایه بهروز، مجید شهریاری، رامین ناصرنصیر در نقش ناظم مدرسه بهروز و نیما نکیسا در نقش خودش ظاهر می شود.

از دیگر بازیگران فیلم باید به ابوالفضل همراه، احمدرضا اسعدی، غزاله جزایری، خشایار راد، سالار سعیدی، علی افشاری، نیما جعفری و آیدین ختایی اشاره داشت.

فیلم مامان بهروز منو زد فیلمی در ژانر کمدی برای کودکان و نوجوانان است. از دیدن فیلم ممکن است از خنده روده بر نشویم ولی در مجموع آن را اثری با نمک می یابیم.

از بهترین صحنه های فیلم، همان ابتدا است که بهروز در خواب دارد دوچرخه سواری می کند و پا می زند و زنگ هم می زند که بچه ها بروند کنار و مادرش هم می ترسد که نکند تصادف کند! این نشان عشق دیوانه وار بهروز به دوچرخه دارد. دوچرخه ای که خانواده آن ها به دلیل مشکلات مالی توان خریداری اش را ندارند. تازه او نه اخلاق خوبی دارد و نه نمره های بالایی می گیرد.

صحنه دیگر، هنگامی است که بهروز گرسنه خوابیده است و مادر بیدارش می کند و به او قرمه سبزی می دهد. بهروز میان صحبت کردن می گوید: ماست هم می خواهم.

شخصیت مدیر و ناظم مدرسه، زیاد خوب از آب درنیامده اند.

شخصیت پردازی بهروز بر پایه قهرمان سازی در خراب کاری است چیزی همانند تنها در خانه.

بهروز همه جا شر به پا می کند، در مدرسه، در کلاس، در اتوبوس، در کوچه، در بازی، در ورزش، در باشگاه محل و حتی در عروسی خواهرش. ولی به هر حال او شرورت ذاتی ندارد و بر اثر بداقبالی این حادثه ها را رقم می زند. کارگردان نیز روی همین نکته انگشت گذاشته است تا فیلمش بدآموزی نداشته باشد و شلوغ بازی و درگیری با مدیر و ناظم و بابای مدرسه، سرمشق بچه ها نشود.

بازی بچه ها در فیلم، خوب و قابل قبول است، بهروز در جاهایی عالی ظاهر می شود و خوش بختانه کارگردان در این موارد درشت نمایی نمی کند.

فیلم واقع گرا است؛ بهروز به این آسانی به تیم فوتبال راه پیدا نمی کند، بلکه اخلاقش را عوض می کند و بعد می پذیرد که بهتر از او در مدرسه هست، بنابراین دروازه بان ذخیره می شود و بعد هم که دروازه بان اصلی آسیب می بیند و داخل بازی می شود نمی تواند به این آسانی موفقیت داشته باشد.

بهروز دو بار دلزده می شود یک بار که می بیند به عنوان جایزه، دوچرخه ای در کار نیست و بار دیگر هنگامی که ناگهان از نیمکت ذخیره ها به زمین چمن می رود.

این صحنه های دلزدگی و دلهره خوب از کار درآمده است.

یکی دیگر از نکاتی که در خدمت داستان قرار گرفته، دعوای بهروز و هم کلاسی اش در خیابان است که ناگهان با آقای نکیسا برخورد می کنند. نکیسا پرش بهروز را می پسندد و فردای همان روز نکیسا مربی تیم فوتبال مدرسه می شود.

بهروز هیچ اقبالی برای ورود به تیم فوتبال ندارد نه بازی خوبی دارد و نه اخلاق پسندیده ای، ولی بهروز همانند دوران نوجوانی آقای نکیسا است. نکیسا هرچه به بهروز و کارهایش می نگرد گویی خودش را می بیند، و این همذات پنداری باعث می شود که یاری اش کند و دستش را بگیرد.

 

 اصفهان آنلاین

زندگی نامه شاه عباس کبیر (بزرگ)

$
0
0

شاه عباس یکم صفوی فرزند شاه محمد خدابنده در اول ماه رمضان سال 978 قمری در هرات چشم به جهان گشود و به روز جمعه بیست و چهارم جمادی الاول سال 1038 هجری قمری در سن شصت سالگی در کاخ اشرف مازندران درگذشت. مزار او در کاشان است.

در دو سالگی والی هرات شد. شاه اسماعیل دوم فرمان قتل او و پدرش را صادر کرد ولی دست تقدیر، سرنوشتی دیگر را رقم زده بود، شاه اسماعیل خود کشته شد.

عباس میرزا به سال 989 هجری قمری در شهر هرات تاج گذاری کرد و به سال 996ق هنگامی که هجده ساله بود قزوین را به تصرف درآورد و خود را شاه ایران خواند. شاه عباس پنجمین شاه از دودمان صفوی و نامدارترین شهریار سلسله صفوی است که چهل و دو سال با اقتدار تمام بر ایران حکومت کرد، او سردمدار دوران طلایی و اوج قدرت سلسله صفویه بود.

آن هنگام که شاه عباس به تاج و تخت رسید، دولت عثمانی از اوضاع آشفته ایران سود جست و ارمنستان، گرجستان، آذربایجان و لرستان را به تصرف خود درآورد.

شاه عباس با عثمانی از در صلح درآمد و در قراردادی ایالاتی را به آنان واگذاشت به شرط آن که پیش تر نیایند و بیش از این نتازند. در قبال این درخواست متعهد شد که خلفا در ایران لعنت نشوند و شاهزاده حیدر میرزا به عنوان گروگان به دربار عثمانی برود.

شاه عباس آن گاه که اندکی از خیال این همسایه آسوده شد و به امور داخلی و فرونشاندن شورش ها پرداخت.

سپس مدعیان سلطنت را بر جای خود نشاند، آن گاه بر ازبکان تاخت و آنان را از مشهد بیرون راند.

پس از این، وارد جنگ با عثمانی شد، ابتدا تبریز را پس از هیجده سال اسارت بازپس گرفت و با جنگ های پی در پی، پیروزمندانه عثمانی را از تمام سرزمین های ایران واپس راند.

شاه عباس بزرگ زمستان ها را در اصفهان می گذراند. به سال 1000 هجری قمری پایتخت دولت صفوی را از قزوین به اصفهان در مرکز ایران انتقال داد تا نظارت بیشتری بر ولایات شرقی و جنوبی داشته باشد.

به سال 1007 ق آنتونی شرلی و رابرت شرلی دو نجیب زاده انگلیسی با همراهانی چند به ایران آمدند و وارد قزوین شدند.

آنان ماموریت داشتند که شاه را به جنگ عثمانی برانگیزند و راه بازرگانی ایران و انگلستان را هموارتر کنند. شاه عباس از وجود اینان برای تجهیز و آموزش قشون خود بهره برد. قشون ایران نظم بیشتری یافت و به سلاح های روز دنیا و توپ و تفنگ مجهز شد.

در این زمان وجه مشترک ایران با کشورهایی اروپایی دشمنی با عثمانی بود و شاه عباس زیرکانه از این وجه اشتراک به نفع ایران و بازرگانان ایرانی سود جست.

شاه عباس به جز جنگ با عثمانی در اندیشه گسترش مرزهای ایران و رساندن گستره ایران به زمان هخامنشیان بود؛ بنابراین قندهار و شهرهایی از عراق را نیز فتح کرد و سپس جزیره ها و بندرهای خلیج فارس ازجمله بندرگمبرون، قشم و هرمز را از دست استعمارگران پرتغالی رهایی بخشید و به سلطه آنان بر تنگه هرمز پایان داد. پس از این بود که شهری به جای بندر گمبرون برپا کرد و مردم آن را به پاس خدمات شاه، بندرعباس خواندند.

شاه عباس با برقراری امنیت و ساختن کاروان سراهای بسیار در راه ها تجارت را گسترش داد و از هیچ کوششی برای آسایش مردم فرونگذاشت. ثروت مردم در زمان او فزونی گرفت و جمعیت اصفهان پایتخت شاه بیش از پیش شد.

کاروان سراهای عباسی، آسودگی کاروان ها را بیشتر کرد و به بازرگانان رغبت بیشتری داد. کاروانیان در این کاروانسراها بار می انداختند، لختی می آسودند و پاره ای از بار خود را با دیگر کاروان ها مبادله می کردند.

اگر مال التجاره بازرگانی سرقت می شد، تا سارقان را نمی یافت و به مجازاتشان نمی رساند آسوده نمی شد و اگر اموال بازرگان یافت نمی شد زیان او را از خزانه شاهی پرداخت می کرد. این گونه بود که دوباره جاده ابریشم احیا شد و اجناس تولید ایران شهرتی عالمگیر یافت.

شاه عباس در آبادانی مملکت کوشید و آثاری را بنا کرد. بسیاری از آثاری که در زمان حکومت او در سرتاسر ایران بزرگ برپا شد، هنوز هم پابرجاست و گردشگرانی را از چهارگوشه جهان به سوی خود می خواند. کاشی هفت رنگ در زمان شاه عباس اختراع شد و از این پس مسجدها و مدرسه ها کاشی پوش شدند. میدان نقش جهان در اصفهان که شاهکار معماری جهان به شمار می رود به فرمان او شکل گرفت. خیابان چهارباغ زیر نظر او ایجاد شد که هنوز هم محور اصلی شهر اصفهان و سرمشق معماران در ساخت خیابان های دیگر است. سی و سه پل، کاخ چهل ستون، محله جلفا در اصفهان، شهر نجف آباد در نزدیکی اصفهان و بناهای شهر اشرف در شمال ایران از دیگر آثاری است که به همت او ساخته شد و در این کره خاکی به یادگار ماند.

با برقراری نظم و آرامش، شوق دانش اندوزی در میان دوستداران علم بیشتر شد، دانشمندان بزرگی از مدرسه ها برخاستند و کتاب های جامع و ارزشمندی به رشته تحریر درآمد.

هنر نیز رونق گرفت و هنرمندان به آفرینش آثاری پرداختند که رشک جهانیان را برانگیخت و شهره آفاق شد. هنرهای سنتی که به فراموشی می رفت، باز زنده شد و صنعتگران دوباره به تولید روی آوردند.

شاه عباس خود ذوق هنری و ادبی داشت، از اشعار او است:

محبت آمد و زد حلقه بر دل و جانم

درش گشودم و شد تا به حشر مهمانم

نه هست هستم و نه نیستم نمی دانم

که من کی ام چه کنم کافرم مسلمانم

احترام به هنرمندان، نشست و برخاست با علما و جذب دانشمندان، سیره شاه عباس بود، از بزرگان دربار او باید به ملاصدرا، میرداماد، میرفندرسکی، شیخ بهایی، رضا عباسی، علی رضا عباسی و میر عماد اشاره کرد.

از جسورانه ترین کارهای شاه عباس، مبارزه با صوفیان، کاستن از قدرت قرلباشان و غلبه بر شورش نقطویه بود.

هنگامی که شاه عباس به شاهی رسید، قزلباشان شصت هزار نفر بودند. شاه، از فزون شدن شمار آنان در هراس شد و این عده را به سی هزار تن کاهش داد، در عوض قشونی به نام شاه سون پدید آورد و شمار آنان را به یک صد هزار تن رساند.

پیدا است شاه برای محکم کردن پایه های قدرت خود خون های فراوانی بر زمین ریخت و میل بر چشمان بسیاری از شاه زادگان کشید. این در کوتاه مدت به نفع شاه عباس بود ولی در درازمدت صفویه را دچار ضعف بسیار کرد. چنان که پس از شاه عباس روزشمار سقوط صفویان آغاز شد و ضعف، تمام ارکان سلطنت را فراگرفت.

شاه عباس فرزندانش را از هرگونه ارتباط با دیگران و حتی صحبت با درباریان منع می کرد. قزلباشان درصدد بودند که صفی میرزا فرزند بزرگ شاه عباس را به قیام وادارند. صفی میرزا این موضوع را به پدرش انتقال داد و همین، موجب بدگمانی شاه را فراهم آورد تا این که وی را کشت.

سلطان محمد میرزا فرزند دیگر شاه عباس هنگامی که پدرش دچار بیماری شد جشنی مفصل به پا کرد ولی شاه بهبود یافت و او را نابینا کرد.

پس از این امام قلی میرزا فرزند دیگر شاه عباس به مقام ولی عهدی رسید ولی شاه با او نیز غضب کرد و نور چشمانش را گرفت.

حسن میرزا و اسماعیل میرزا دو پسر دیگر شاه عباس نیز در کودکی جان باختند؛ بدین ترتیب پس از مرگش نواده او سام میرزا به پادشاهی رسید. او پسر صفی میرزای مقتول بود و به یاد پدر خود را شاه صفی اول خواند.

 

فهرست منابع

تاریخ عالم آرای عباسی، اسکندربیک ترکمان، به تصحیح ایرج افشار، تهران: امیرکبیر، چاپ سوم 1382.

زندگانی شاه عباس اول، نصرالله فلسفی، تهران: دانشگاه تهران.

سفرنامه برادران شرلی به ایران، ترجمه آوانس، به کوشش علی دهباشی، تهران: نگاه، 1387.

شاه عباس، مجموعه اسناد تاریخی، به کوشش دکتر عبدالحسین نوایی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، چاپ اول 1353.

لغت نامه دهخدا.

شاه عباس کبیر، مریم نژاداکبری مهربان، تهران: کتاب پارسه، 1387.

شاه عباس کبیر، محمداحمد پناهی، تهران: ترفند، 1381.

شاه عباس اول مرد هزار چهره، احمد پناهی سمنانی، تهران: کتاب نمونه، 1370.

الشاه عباس الکبیر، بدیع محمد جمعه، بیروت: دارالنهضه العربیه، 1980م.

شاه عباس آی ساوی، سیون ایستار، لوسین بلان، پاریس، 1932م.

شاه عباس اند د آرت آو اصفهان، آنتونی ولش، نیویورک، 1973م.

«نظری به آرامگاه شاه عباس کبیر در کاشان و مدارک تاریخی آن»، حسن نراقی، مجله هنر و مردم، مهر 1343.

 

 

 اصفهان آنلاین

دیدار با لئون میناسیان

$
0
0

لئون میناسیان نویسنده، پژوهشگر، کتاب شناس، محقق، شاعر، نقاش، نوازنده، مولف، تاریخ نگار و مترجم ایرانی به سال 1299 در روستای خویگان در فریدن اصفهان چشم به جهان گشود.

پس از تحصیلات ابتدایی در روستای خود وارد کالج اصفهان (دبیرستان ادب) شد. سال های 1319 تا 1329 را به تدریس در روستای زادگاه خود گذراند و مدیریت دبستان های سیار ارامنه را برعهده گرفت.

به سال 1324 کتابخانه ملی ابوویان را در فریدن پایه گذاری کرد.

از سال 1331 به تدریس در مدارس ملی ارامنه در جلفای اصفهان پرداخت تا این که به سال 1360 به افتخار بازنشستگی نائل آمد. سپس به همکاری با کتابخانه و موزه کلیسای وانک روی آورد. سرپرستی موزه ارامنه، مدیریت چاپخانه جلفا و سرپرستی کتابخانه ازجمله مسوولیت های او است.

در سال های 1341 تا 1343 در کلاس های زبان ارمنی دانشگاه اصفهان شرکت جست.

به سال 1352 از سوی عالی جناب کاتولیگوس خورن اول پیشوای ارامنه مورد تشویق قرار گرفت و مدال سنت سروپ مخترع خط ارمنی را دریافت کرد.

به سال 1370 هفتادمین سالگرد تولد میناسیان و پنجاهمین سالگرد فعالیت های فرهنگی او در چهار شهر ارمنستان و نیز شهرهای اصفهان، تهران، نیویورک و لس آنجلس برپا شد.

مدال سورپ مسروپ از مرکز پژوهش های کتب خطی شهر ایروان (ماتیناداران) و نامه تشویقی از سوی کاتولیکوس خانه سیسیلی در لبنان و انجمن فرهنگی ارمنستان و انجمن فرهنگی سورپ نرسس شنورهالی در تهران از دیگر افتخارات او به شمار می رود.

نویسندگی را از دبستان آغاز کرد و آثارش را در روزنامه ها، مجله ها و سال نامه ها به دو زبان فارسی و ارمنی انتشار داد.

افزون بر نویسندگی، نوازندگی ویولن، نقاشی و نجاری نیز را دوست دارد.

پنج فرزند او در آمریکا زندگی می کنند ولی او زندگی در خانه قدیمی خود در محله جلفای اصفهان را برگزیده است.

 

از آثار او است:

تاریخ سی صد و پنجاه ساله ارامنه فریدن، بیروت: انجمن گورگ ملید ینسی.

تاریخ نخستین چاپ خانه ایران در اصفهان (1638 تا 1972).

فهرست نسخه های خطی موزه ارامنه جلفا در اصفهان، وین: موسسه گالوست گلبنگیان.

چهار کتاب از سرایندگان و نوازندگان ارامنه فریدن.

صومعه های ارامنه ایران (کلیسای وانک اصفهان، سنت طاطاووس، سنت استپانوس در آذربایجان و...).

تاریخ ارمنیان جلفای اصفهان در یک صد و چهل سال اخیر (1856 تا 1996).

دو فرمان از حضرت رسول (ص) و حضرت امیرالمومنین (ع).

نظر مختصری به آیین مذهبی ارامنه ارتدوکس.

ارمنیان ایران.

سفری به بیت المقدس و اسرائیل.

ترجمه تاریخ جلفای اصفهان، نوشته هارتون درهوهانیان، بازنویسی محمدعلی موسوی فریدنی، 1378، اصفهان: نشر زنده رود، نقش خورشید، سیزده + 712ص، وزیری.

تاریخ جلفا از 1946 میلادی به این سو.

کلیسای ارامنه ایران، 1983م / 1362، جلفا: کلیسای وانک، 311ص.

ترجمه وصف بناهای مشهور اصفهان، نوشته و نقاشی از ورطانس یوزوکچیان، 1377، اصفهان: غزل، 79 ص، مصور.

گیوقاکان بار او بان (فرهنگ عامیانه ارامنه فریدن)، جلفا: لئون میناسیان، 422 ص.

نور جوقایی اوقتسویتس، جلفا: کلیسای وانک، 24 ص، مصور، نقشه (تا شده)، جدول.

راهنمای جلفای اصفهان، چاپ سوم با تجدید نظر، 1370، جیبی، مصور.

انجمن ملی زنان جلفا.

مقاله ای در مجموعه مقالات شاهنامه خوانی در کنار آثار محمدعلی اسلامی ندوشن، ذبیح الله بداغی، مهدی فروغ، محمدجواد مشکور، هادی حسن، شاپور شهبازی، علیقلی اعتمادمقدم، ابوالفتح حکیمیان، علی غروی، مهدی غروی، جلیل ضیاءپور، سیداحمد موسوی، ایرج افشار و محمود تفضلی، چاپ اول 1385، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات.

داستانهایی از تبریز: در رابطه با بیست سال فرهنگ ارامنه از سال 1962، چاپ اول 1361، اصفهان: وانک مقدس، 91ص.

ترجمه اشک خاطرات گذشته: شمه ای از قتل ارامنه 1915 تا 1923، از روزهای ظلم و دردناک، بقلم هایک سالاکیان، 1381، اصفهان: غزل، 64ص.

 

مقالات فراوان ازجمله:

هفت صد مقاله در روزنامه آلیک.

«معرفی اولین نشریه ارمنی زبان در جهان و در ایران (به مناسبت دویستمین و صدمین سالگرد انتشار)»، ص 85 تا 86، مجله پژوهشی علوم انسانی دانشگاه اصفهان، 1377، ش 9.

«آشنایی من با مهدی ممیزان»، ص 40، چیستا، مهر 1385، ش 231.

«وقف و وصیت در ارامنه و نمونه هایی از اسناد آن»، ص 148 تا 152، وقف میراث جاویدان، پاییز و زمستان 1376، ش 19 و 20.

«پوشاک زن ارمنی در زمان صفویه»، ص 76 تا 79، فرهنگ اصفهان، تابستان 1385، ش 32.

«کوچانیدن ارامنه به اصفهان»، مجموعه مقالات همایش اصفهان و صفویه، به کوشش دکتر مرتضی دهقان نژاد، به ویرایش دکتر محسن محمدی، چاپ نخست اسفند 1380، ج 1، ص 361 تا 367.

 

فهرست منابع

گفت و گوهای نگارنده با استاد میناسیان.

کتاب شناسی ملی ایران.

فهرست مقالات فارسی از ایرج افشار.

زندگی نامه خودنوشت، یادنامه ادب، گردآورده بهمن عطایی و حشمت الله دوستی، اصفهان: آموزش و پرورش استان اصفهان، چاپ اول 1383، ص 291 تا 293.

گفت و گوی مرتضی رسولی پور از واحد تاریخ شفاهی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 31 اردیبهشت 1379، کتابخانه کلیسای وانک.

 اصفهان آنلاین

 

Viewing all 464 articles
Browse latest View live




Latest Images